ولادت۲

مقدمه

ولادت و زندگى مهدى موعود(عجل الله فرجه), از رخدادهاى مهم است و ریشه در باور دینى  مسلمانان دارد. اعتقاد به تولد, حیات طولانى, ظهور و امامت آن حضرت, مسائله اى است اساسى که نقش سرنوشت ساز و جهت بخشى را به زندگى و رفتاردین باوران, بویژه شیعیان داده است.احادیث فراوانى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امامان معصوم(علیهم السلام) از طریق سنّى و شیعه رسیده که بیانگر ویژگیهاى شخصى امام زمان(عجل الله فرجه) است: از خاندان رسالت, از فرزندان فاطمه(علیها السلام), نهمین فرزند امام حسین(علیه السلام), دوازدهمین پیشواى شیعیان و…(۱)

گزارشگران تاریخ نیز, چه آنان که پیش از ولادت وى مى زیسته اند و چه آنان که در زمان ولادت و پس از آن بوده اند, از این ولادت پر برکت خبر داده اند و برخى از آنان که توفیق دیدار و مشاهده مهدى(عجل الله فرجه) را داشته اند از شمایل و اوصاف آن امام سخن گفته اند(۲).

با وجود این شواهد و قراین, که در درستى آنها تردیدى نیست, هنوز درباره زندگى و شخص آن حضرت, مسایل و مطالبى مطرح است که بحث و بررسى بیشتر و دقیق ترى را مى طلبد.

در این نوشتار, بر آنیم که ضمن اشاره گذرا به سیر طبیعى زندگى امام عصر(عجل الله فرجه), از آغاز تولد تا عصر ظهور, به اندازه توان و مجال, به برخى از پرسشها پاسخ بدهیم.

چگونگى ولادت

ولادت و زندگى مهدى موعود(عجل الله فرجه), از رخدادهاى مهم است و ریشه در باور دینى  مسلمانان دارد. اعتقاد به تولد, حیات طولانى, ظهور و امامت آن حضرت, مسائله اى است اساسى که نقش سرنوشت ساز و جهت بخشى را به زندگى و رفتاردین باوران, بویژه شیعیان داده است.احادیث فراوانى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امامان معصوم(علیهم السلام) از طریق سنّى و شیعه رسیده که بیانگر ویژگیهاى شخصى امام زمان(عجل الله فرجه) است: از خاندان رسالت, از فرزندان فاطمه(علیها السلام), نهمین فرزند امام حسین(علیه السلام), دوازدهمین پیشواى شیعیان و…(۳)

گزارشگران تاریخ نیز, چه آنان که پیش از ولادت وى مى زیسته اند و چه آنان که در زمان ولادت و پس از آن بوده اند, از این ولادت پر برکت خبر داده اند و برخى از آنان که توفیق دیدار و مشاهده مهدى(عجل الله فرجه) را داشته اند از شمایل و اوصاف آن امام سخن گفته اند(۴).

 

با وجود این شواهد و قراین, که در درستى آنها تردیدى نیست, هنوز درباره زندگى و شخص آن حضرت, مسایل و مطالبى مطرح است که بحث و بررسى بیشتر و دقیق ترى را مى طلبد.

در این نوشتار, بر آنیم که ضمن اشاره گذرا به سیر طبیعى زندگى امام عصر(عجل الله فرجه), از آغاز تولد تا عصر ظهور, به اندازه توان و مجال, به برخى از پرسشها پاسخ بدهیم.

حضرت مهدى(عجل الله فرجه), ولادت استثنایى داشته و این,براى بسیارى سؤال انگیز بوده و هست. از این روى ,ترسیم و تصویر و شرح مقدمات ولادت و برخورد مخالفان و دشمنان اهل بیت(علیهم السلام), در برابر این پدیده, ضرور مى نماد.جریان امامت پیشوایان معصوم(علیهم السلام), پس از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فراز و فرودهاى گوناگونى پیدا کرد. امامان(علیهم السلام), با حفظ استراتژى کلى و خطوط اساسى امامت, در رابطه با حفظ مکتب و ارزشهاى آن, تاکتیکها و روشهاى گونه گونى را در برابر ستم پیشگان, در پیش گرفتند.

این فراز و نشیبها, تا زمان امامت على بن موسى الرضا(علیه السلام), استمرار داشت و امامان اهل بیت, هر یک به تناسب زمان و مکان و ارزیابى شرایط و اوضاع سیاسى و اجتماعى, موضعى خاص انتخاب مى کردند.

پس از امام رضا(علیه السلام), جریان امامت شکل دیگرى یافت.

امام جواد, و امام هادى و امام حسن عسگرى(علیه السلام), در برابر دستگاه حاکم و خلفاى عباسى موضعى یگانه برگزیدند.

از آن جا که این بزرگواران, زیر نظر مستقیم و مراقبت شدید خلیفه وقت, در حصر و حبس به سر مى بردند, حرکتها, هدایتها و رهبریهاى آنان محدود شد وفرصت هرگونه حرکت سیاسى, از آنان سلب گردید.

این محاصره و سخت گیرى, نسبت به امامان سه گانه, از تزویج دختر خلیفه به امام جواد (علیه السلام) آغاز شد(۵) و با فراخوانى امام هادى (علیه السلام) و فرزندش امام حسن (علیه السلام) به مرکز خلافت (سامراء) و سکونت دادن آنان در محله (عسکر) ادامه یافت(۶).

گزارشهاى جاسوسان خلیفه از مدینه به وى رسید که امام هادى(علیه السلام) محور و ملجائ شیعیان و دوستداران اهل بیت گردیده است. اگر این مرز وبوم را مى خواهى اقدام کن.

متوکل عباسى, پیامى به والى مدینه نوشت وافرادى را براى آوردن امام, به سامراء گسیل داشت.

به این اقدام هم بسنده نکرد, پس از اقامت امام در سامرا, گاه و بى گاه ماموران خود را به خانه امام مى فرستاد. بارها و بارها آن حضرت را به پیش خلیفه بردند, و مورد آزار و اذیت قرار دادند(۷).

روز به روز,حلقه محاصره تنگ تر مى شد. و ملاقات شیعیان با امام دشوارتر. البته علت اصلى این سخت گیریها, از ناحیه حکومت, بیم از انقلاب و شورش مردم علیه آنان وجلوگیرى از رسیدن وجوه شرعى و اموال به امام (علیه السلام) و مسائلى از این دست بود.

پس از امام هادى(علیه السلام) و در زمان امامت امام حسن(علیه السلام), این فشارها به اوج رسید و دشمن, با تمام توان و تلاش, در برابر آن حضرت موضع گرفت و ارتباط شیعیان با امام (علیه السلام) را به پایین ترین حدّ رساند. آزار و شکنجه و زندانهاى مکرّر آن حضرت, گویاى این حقیقت است, بویژه این که دشمن احساس کرده بود آنچه را که از آن نگران است, در شرف تکوین و وقوع قرار گرفته از این روى, مى کوشید تا واقعه را پیش از وقوع آن علاج کند.

تولد مهدى موعود(عجل الله فرجه), به عنوان دوازدهمین پیشواى شیعیان, با نشانه هایى چون:

نهمین فرزند امام حسین(علیه السلام), چهارمین فرزند امام رضا(علیه السلام) و… مشهور شده بود و مسلمانان حتى حاکمان, آن را بارها از زبان راویان و محدثان شنیده بودند و مى دانستند که تولد این نوزاد با این ویژگیها, از این خانواده, بویژه خانواده امام حسن عسکرى(علیه السلام) بیرون نیست و روزى فرزندى از آن خانواده به دنیا خواهد آمد که حکومت عدل و داد بر پا خواهد کرد و ضمن فرمانروایى بر شرق و غرب, بنیاد ظلم را بر خواهد انداخت.

از این روى بر فشارها و سخت گیرى هاى خود نسبت به امام حسن عسکرى(علیه السلام), مى افزودند, مگر بتوانند با نابودى ایشان از تولد مهدى(عجل الله فرجه) و تداوم امامت جلو بگیرند(۸) اما برخلاف برنامه ریزیها و پیشگیریهاى دقیق و پى در پى آنان, مقدمات ولادت امام زمان(عجل الله فرجه) آماده شد و توطئه هاى دشمنان, راه به جایى نبرد.

امام هادى(علیه السلام), در زمان حیات خویش مى دانست که آخرین حجت خدا در زمین از نسل اوست. از این روى در مساله ازدواج فرزند برومند خود, حسن بن على اهتمام تام داشت و براى روییدن و رشد آن شجره طیّبه, به دنبال سرزمینى طیّب و طاهر مى گشت.

داستان ازدواج امام حسن(علیه السلام) به دو گونه روایت شده است, لکن آنچه با قرائن و روند طبیعى مساله سازگارتر مى آید آن است که: خواهر امام هادى(علیه السلام), حکیمه خاتون, کنیزان فراوان داشت. امام هادى(علیه السلام) یکى از آنان را به نام (نرجس), که از آغاز زیر نظر وى فرائض و معارف دینى را به درستى فرا گرفته بود, به نامزدى فرزندش در آورد وبا مقدماتى که در کتابهاى تاریخى آمده است, به عقد ازدواج امام حسن(علیه السلام) در آورد(۹). مدتى از این ازدواج مبارک گذشت دوستان و شیعیان در انتظار ولادت آخرین ستاره امامت, روز شمارى مى کردند و نگران آینده بودند.

امام حسن(علیه السلام) , گه گاه, نوید مولودش را به یاران مى داد:

 (… سیرزقنى الله ولداً بمنّه ولطفه)(۱۰).

به زودى خداوند به من فرزندى خواهد داد و لطف و عنایتش را شامل من خواهد کرد.

با تلاوت مکرر آیه شریفه:

(یریدون لیطفئوا نوراللّه بائفواههم واللّه متمّ نوره ولو کره الکافرون)(۱۱).

به یاران امید و بشارت مى داد که هیچ نقشه و مکرى نمى تواند جلو این قدرت و حکمت خداوندى را بگیرد وروزى این وعده به تحقق مى رسد.

از آن سو, دشمن نیز,آنچه در توان داشت به کار گرفت, تا این وعده بزرگ الهى, تحقق نیابد: قابله هاى فراوانى در خانواده هاى منسوب به امام حسن(علیه السلام), بویژه در منزل امام(علیه السلام) گمارد, امام را بارها به زندان افکند, مامورانى را گمارد که اگر فرزند پسرى در خانه امام دیدند,نابودش کنند و…(۱۲)

اما بر خلاف این تلاشها, نرجس خاتون حامل نور امامت شد و جز امام حسن(علیه السلام) و افراد خاصى از وابستگان و شیعیان آن حضرت, از این امر, آگاه نشدند(۱۳).

تقدیر الهى بر تدبیر شیطانى ستمگران پیروز شد و درشب نیمه شعبان سال ۲۵۵ ه.ق.

آن مولود مسعود, قدم به عرصه وجود نهاد و نوید امامت مستضعفان و حاکمیت صالحان را داد(۱۴).

پاورقی

(۱) کتاب الغیبه), شخ طوسى تحقیق شیخ عباد اللّه تهرانى و شیخ على احمد ناصح,۱۳۶ ـ ۱۴۱, مؤسسه معارف اسلامیه. (کتاب الغیبه), محمد بن ابراهیم نعمانى تحقیق على اکبر غفارى/ ۱۱۶ ـ ۱۲۶, مکتبه صدوق. (کنز العمال فى سنن الائقوال والائفعال) علاء الدین هندى, ج۲۶۱/۱۴ تا ۲۷۶.  مؤسسه الرساله; (کمال الدین وتمام النعمه), شیخ صدوق, با تصحیح و تعلیق على اکبر غفارى, ج۱ و ۲۵۶/۲ ـ ۲۸۶. انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین, قم.

 

(۲) (اثبات الوصیه), مسعودى ۲۷۶/, دارالائضواء, بیروت. (مروج الذهب ومعادن الجوهر) مسعودى, ج۱۹۹/۴, دارالمعرفه, بیروت. (کمال الدین) شیخ صدوق۴۳۴/

 (۳) (کتاب الغیبه), شخ طوسى تحقیق شیخ عباد اللّه تهرانى و شیخ على احمد ناصح,۱۳۶ ـ ۱۴۱, مؤسسه معارف اسلامیه. (کتاب الغیبه), محمد بن ابراهیم نعمانى تحقیق على اکبر غفارى/ ۱۱۶ ـ ۱۲۶, مکتبه صدوق. (کنز العمال فى سنن الائقوال والائفعال) علاء الدین هندى, ج۲۶۱/۱۴ تا ۲۷۶.

 (۴) (اثبات الوصیه), مسعودى ۲۷۶/, دارالائضواء, بیروت. (مروج الذهب ومعادن الجوهر) مسعودى, ج۱۹۹/۴, دارالمعرفه, بیروت. (کمال الدین) شیخ صدوق ۴۳۴/.

 (۵) بحارالانوار), علامه مجلسى, ج۷۳/۵۰, مؤسسه الوفاء ,بیروت; (اثبات الوصیه),مسعودى ۲۳۷/

 (۶) بحار الانوار), ج۱۱۳/۵۰.

 (۷) همان مدرک), ;۲۰۰/ (مروج الذهب), ج۹۳/۴.

 (۸) کتاب الغیبه), شیخ طوسى ۲۳۱/.

 (۹) همان مدرک);۶۴۴/ (کمال الدین) صدوق ۴۱۷/ ـ ;۴۲۳ (بحار الانوار), ج۱۲/۵۱ـ ;۲۵(اثبات الوصیه)۲۷۲/.

 (۱۰) (اثبات الوصیه) مسعودى ۲۶۸/ـ۲۷۰.

 (۱۱) (اثبات الوصیه) مسعودى ۲۶۸/ـ۲۷۰.

 (۱۲) ینابیع الموده),حافظ سلیمان۴۵۵/,بصیرتى,قم.

 (۱۳) کمال الدین) ۴۲۴/.

 (۱۴) کتاب الغیبه) شیخ طوسى ۲۳۷/.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *