خانه / مقالات / مهدویت / ظهور و پایان انتظار / عقیده به ظهور حضرت مهدی از نظر اقوام وادیان

عقیده به ظهور حضرت مهدی از نظر اقوام وادیان

عقیده به ظهور حضرت مهدی از نظر اقوام وادیان

 

انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانی، وامید به آینده واستقرار صلح وعدل جاویدان، امری فطری وطبیعی است که با ذات ووجود آدمی سر وکار داشته وبا آفرینش هر انسانی همراه است وزمان ومکان نمی شناسد وبه هیچ قوم وملّتی اختصاص ندارد.

از این رو، همه افراد طبق فطرت ذاتی خود مایلند روزی فرا رسد که جهان بشریّت در پرتو ظهور رهبری الهی وآسمانی وبا تأیید وعنایت پروردگار، از ظلم ظالمان وستم ستمگران نجات یافته، شور وبلوا در جهان پایان پذیرد وانسانها از وضع فلاکت بار موجود نجات یابند واز نابسامانی ونا امنی وتیره روزی خلاص شوند وسرانجام به کمال مطلوب وزندگی شرافتمندانه ای نایل آیند.

به همین دلیل، در تمام ادیان ومذاهب مختلف جهان، از مصلحی – که در آخر الزمان ظهور خواهد نمود وبه جنایتها وخیانتهای ضد انسانی خاتمه خواهد داد وشالوده حکومت واحد جهانی را بر اساس عدالت وآزادی واقعی بنیان خواهد نهاد _ سخن به میان آمده وتمام پیامبران وسفیران الهی در این زمینه به مردم با ایمان جهان، نویدهایی داده اند.

در این زمینه، یکی از نویسندگان معروف چنین می نویسد:

 (موضوع ظهور وعلایم ظهور، موضوعی است که در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهمیّت خاصّی است. صَرفِ نظر از عقیده وایمان که پایه این آرزو را تشکیل می دهد، هر فرد علاقه مند به سرنوشت بشریّت، وطالب تکامل معنوی وقتی که از همه نا امید می شود، ومی بیند که با وجود این همه ترقّیات فکری وعلمی شگفت انگیز، باز متأسّفانه، بشریّت غافل وبی خبر، روز به روز خود را به سوی فساد وتباهی می کشاند واز خداوند بزرگ بیشتر دوری می جوید، واز اوامر او بیشتر سرپیچی می کند; بنا به فطرت ذاتی خود متوجّه درگاه خداوند بزرگ می شود، واز او برای رفع ظلم وفساد یاری می جوید.

از این رو در همه قرون واعصار، آرزوی یک مصلح بزرگ جهانی در دلهای خداپرستان وجود داشته است. واین آرزو نه تنها در میان پیروان مذاهب بزرگ، مانند: زرتشتی ویهودی ومسیحی ومسلمان، سابقه دارد، بلکه آثار آن را در کتاب های قدیم چینیان ودر عقاید هندیان، ودر بین اهالی اسکاندیناوی وحتّی در میان مصریان قدیم وبومیان وحتّی مکزیک ونظایر آنها نیز می توان یافت).(۱)

آری! عقیده به ظهور یک مصلح بزرگ آسمانی در پایان جهان، یکی از مسایل بسیار مهمّ وحسّاسی است که نه تنها در آیین مبین اسلام، بلکه در همه ادیان آسمانی، ونه تنها در میان پیروان ادیان ومذاهب بلکه در نزد بسیاری از مکاتب مختلف جهان سابقه دیرین دارد، وتمامی پیروان ادیان بزرگ عالم از مسیحیان، کلیمیان وزرتشتیان گرفته تا پیروان مکتب های الحادی، همه وهمه بدان عقیده دارند.

ناگفته نماند که پیروان ادیان ومذاهب گوناگون، ودیگر ملل واقوام گذشته ومکاتب مختلف جهان درباره نام آن بزرگوار باهم اختلاف نظر دارند، مسلمانان او را (مهدی موعود منتظر (علیه السلام))، وپیروان سایر ادیان ومکتبها وملّتها وتوده های محروم، وی را (مصلح جهانی) یا (مصلح غیبی)، یا (رهاننده بزرگ) یا (نجات بخش آسمانی) ویا (منجی اعظم) می نامند; ولی در باره اوصاف کلّی، برنامه های اصلاحی، تشکیل حکومت واحد جهانی بر اساس عدالت وآزادی، وظهور او در آخرالزمان اتّفاق نظر دارند.

جالب توجّه این که حتّی در این اواخر نیز، این عقیده در بین گروهی از دانشمندان وفلاسفه بزرگ جهان به عنوان: (لزوم تشکیل حکومت واحدجهانی) درسطح وسیعی مطرح گردیده است:

 (در عصر اخیر دوشادوش پیشرفت همه جانبه ای که در تمام مسایل علمی نصیب بشریّت شده، این ایده وعقیده نیز از مرز ادیان ومذاهب قدم فراتر نهاده وبه عنوان یکی از مهمترین مسایل حیاتی مورد بحث وبررسی قرار گرفته است).(۲)

آری! امروز بسیاری از اندیشمندان وفلاسفه مشهور جهان نیز عقیده دارند که با پیشرفت سریع صنعت وتکنولوژی، زندگی ماشینی، رقابت های نا سالم نظامی، بازیهای خطرناک سیاسی، واحساس یأس ونا امیدی در بین جوامع بشری برای رهایی از اوضاع نا بسامان کنونی، تشکیل حکومت واحد جهانی بر اساس عدالت وآزادی لازم وضروری است.

بنابراین، برغم افکار بیمارگونه کوته نظران کج اندیش که می پندارند مسأله مهدویّت وانتظار ظهور یک رهبر بزرگ آسمانی در پایان جهان، از مختصّات مسلمانان ویا از عقاید خاص شیعیان است ومی کوشند تا با تلاش مذبوحانه خود آن را در یک مکتب خاصّ محصور کنند، این مسأله اختصاص به مسلمانان وشیعیان ندارد; بلکه یک اعتقاد عمومی مشترک است که همه اُمّتها وملّتها وپیروان ادیان ـ وحتّی مکاتب مختلف، فلاسفه، دانشمندان واندیشمندان واقع بین جهان نیز ـ در این عقیده ومرام باهم شریک اند.

 

اصالت اعتقاد به ظهور منجی

عقیده به ظهور یک نجات دهنده بزرگ آسمانی وامید به یک آینده روشن که در آن، نگرانیها وهراسها مرتفع گردد، وبه برکت ظهور یک شخصیّت ممتاز الهی همه تاریکیها از پهنه گیتی برچیده شود، وریشه ظلم وجهل وتباهی از روی کره زمین برکنده شود، یک اعتقاد عمومی ثابت است که همواره در همه وقت، در همه جا، ودر همه زمانها بین تمام ملّتها شایع ورایج بوده است.

بر اساس تحقیقات پژوهشگران مسایل اسلامی، این عقیده در طول دوران زندگی انسانها پیوسته در میان همه ملّتها وپیروان ادیان بزرگ موجود بوده، وحتّی اقوام مختلف جهان چون: اسلاوها، ژرمنها، اسنها وسلتها، نیز معتقدند که سرانجام باید پیشوایی در آخر الزمان ظهور کرده، بی عدالتی ها را از بین برده، حکومت واحد جهانی تشکیل داده، ودر بین مردم بر اساس عدالت وانصاف داوری کند.

آنچه از تاریخ اُمّتها استفاده می شود این است که: مسأله عقیده به ظهور یک رهبر مقتدر الهی وآمدن مصلحی در آخر الزمان به نام مُنجی موعود جهانی به قدری اصیل وریشه دار است که در اعماق دل ملّتها وپیروان همه ادیان الهی، وتمام اقوام وملل جهان جا گرفته است تا جایی که در طول تاریخ بشریّت، انسانها در فراز ونشیب های زندگی، با یادآوری ظهور چنین رهبر مقتدری، پیوسته خود را از یأس ونا امیدی نجات داده، ودر انتظار ظهور آن مصلح موعود جهانی در پایان جهان، لحظه شماری می کنند.

برای اثبات این مطلب، کافی است بدانیم که عقیده به ظهور یک (نجات دهنده) حتّی از نظر یهود ونصاری نیز قطعی است. وحتّی این که در میان همه طوایف یهود وهمه شاخه های مسیحیّت وجود این عقیده قطعی ومسلّم است.

اینک برای توضیح بیشتر به مطالبی که در این زمینه می آوریم، توجه فرمایید.

 

انتظار ظهور منجی در بین یهود ونصاری

نویسنده آمریکایی کتاب (قاموس مقدّس)، درباره شیوع اعتقاد به ظهور، وانتظار پیدایش یک (منجی بزرگ جهانی) در میان قوم (یهود) چنین می نویسد:

 (عبرانیان منتظر قدوم مبارک (مسیح) نسلاً بعد نسل بودند، ووعده آن وجود مبارک… مکرّراً در (زبور) وکتب انبیا، علی الخصوص، در کتاب (اشعیا) داده شده است. تا وقتی که (یحیای تعمید دهنده) آمده، به قدوم مبارک وی بشارت داد، لیکن (یهود) آن نبوآت (پیشگوییها) را نفهمیده با خود همی اندیشیدند که (مسیح) (سلطان زمان) خواهد شد، وایشان را از دست جور پیشگان وظالمان رهایی خواهد داد، وبه اعلا درجه مجد وجلال ترقّی خواهد کرد).(۳)

نویسنده کتاب (قاموس کتاب مقدّس) در کتاب خود ازیهودیان، زبان به شکایت می گشاید که دعوت عیسای مسیح را بعد از آن همه اشتیاق وانتظار، سرانجام نپذیرفتند واو را مسیح واقعی نپنداشتند واو را با مسیح موعودی که سلطان زمان خواهد بود ومنجی واپسین ومژده اش را کتاب مقدّسشان داده بود وسالها در انتظارش در التهاب سوزان لحظه شماری می کردند، مطابق نیافتند. از این رو، با او به دشمنی برخاستند، حتّی وی را جنایتکار به ملّت اسرائیل، وتعالیمش را، ضدّ آرمان اساسی کتب مقدّس (عهد عتیق) (تورات وملحقات آن) دانستند، ناچار به محاکمه اش فراخواندند وبه اعدام محکومش کردند، وهمچنان با احساس غبنی جانکاه مجدداً در انتظار (مسیح موعود) ورهایی بخش از رنج وستم، نشستند.

مسیحیان، با این که حضرت عیسی (علیه السلام) را (مسیح موعود) یهودیان می دانستند، چون نسبت به پیروی او احساس ناتمامی کردند، یکباره امیدشان از (زمان حال) برکنده شد; حماسه انتظار را از سرگرفتند ودر انتظار (مسیح) وبازگشت وی از آسمان، در پایان جهان نشستند.

طبق نوشته (مستر هاکس) آمریکایی، در کتاب خود (قاموس کتاب مقدس) کلمه (پسر انسان) ۸۰ بار در (انجیل) وملحقات آن (عهد جدید) به کار رفته که فقط ۳۰ مورد آن با حضرت عیسی (علیه السلام) قابل تطبیق است، و۵۰ مورد دیگر از (مصلح) ونجات دهنده ای سخن می گوید که در آخر زمان ظهور خواهد کرد.!(۴)

 

مسیح های دروغین

اعتقاد به ظهور یک (منجی بزرگ جهانی) واشتیاق، به ظهور یک رهبر آسمانی در میان یهود ونصاری، آن چنان اصیل وریشه دار است که در طول تاریخ این دو ملّت، مدّعیان شگفتی را پدید آورده، وافراد زیادی پیدا شده اند که خود را به دروغ (مسیح موعود) معرّفی کرده اند. به طوری که صاحب کتاب (قاموس کتاب مقدّس) در باره شماره مدّعیان دروغین (مسیح موعود) می نویسد:

(۲۴ نفر مسیحیان (مسیح های) دروغگو در میان بنی اسرائیل ظاهر گشتند که مشهورترین ومعروفترین آنها (برکوکبه) است که در اوایل قرن ثانی می زیست. وآن دجّال معروف ادّعا می نمود که رأس ورئیس وپادشاه قوم یهود است.

و در مائه دوازدهم تخمیناً ده نفر از مسیحیان، ـ یعنی: مسیح های دروغگو ـ ظاهر گردیده، جمعی را به خود گروانیده، واین مطلب اسباب فتنه وجنگ شده، وجمعی کثیر نیز در آن معرکه، طعمه شمشیر گردیدند. وآخرین مسیحیان ـ مسیح های دروغگو ـ (مردخای) است. او شخصی بود آلمانی که در سال ۱۶۸۲ میلادی ظهور کرده، اسباب اشتداد فتنه، واشتعال نائره فساد گشت، وچون آتش فتنه بالا گرفت، فراری گردیده معدوم الاثر شد.

نویسنده کتاب (دیباچه ای بر رهبری) بعد از نقل این جریان از کتاب (قاموس کتاب مقدس) می نویسد:

 (متأسّفانه اطّلاع مؤلّف آمریکایی ـ کتاب (قاموس کتاب مقدّس) به زبان فارسی، که سالها نیز ساکن (همدان) بوده است ـ درباره شماره مدّعیان (مسیحائی) وهمچنین درباره آخرین کسی که به عنوان (مسیح موعود) قیام کرده است، نارساست.

شماره این مدّعیان، به مراتب بیشتر از آن است که وی یادآور شده است، همچنین قیام (مردخای) آلمانی در قرن هفدهم، واپسین قیامی نیست که تاریخ مسیحیّت آن را به یاد می آورد. تنها طی دو قرن هیجده ونوزده در انگلستان، بالغ بر شش تن، به نام (مسیح موعود) ظهور کرده اند، واغتشاشهایی را هم دامن زده اند، وپاره ای از آنان نیز به کیفر رسیده اند).(۵)

 (البته به موازات دین مسیح، در دین یهود نیز، مسیح های دروغین متعدّد ظهور کرده اند. از جمله، یکی از مسیح های یهودی، (داود آل روی) از یهودیان ایران است. او در اواسط قرن دوازدهم در میان یهودیان ایران، مدّعی شد که او (مسیح موعود) است).(۶)

 

عقاید اقوام مختلف جهان درباره مصلح موعود

مسأله عقیده به ظهور مصلحی جهانی در پایان دنیا امری عمومی وهمگانی است، واختصاص به هیچ قوم وملّتی ندارد. سر منشأ این اعتقاد کهن وریشه دار، علاوه بر اشتیاق درونی ومیل باطنی هر انسان ـ که به طور طبیعی خواهان حکومت حقّ وعدل، وبرقراری نظام صلح وامنیّت در سرتاسر جهان است ـ نویدهای بی شائبه پیامبران الهی در طول تاریخ بشریّت به مردم مؤمن وآزادی خواه جهان است.

تمام پیامبران بزرگ الهی در دوران مأموریّت الهی خود به عنوان جزیی از رسالت خویش به مردم وعده داده اند که در آخر الزمان ودر پایان روزگار، یک مصلح بزرگ جهانی ظهور خواهد نمود ومردمان جهان را از ظلم ظالمان وستم ستمگران نجات خواهد داد وفساد، بی دینی وبی عدالتی را در تمام جهان ریشه کن خواهد ساخت وسراسر جهان را پر از عدل وداد خواهد کرد.

سیری کوتاه در افکار وعقاید ملل مختلف جهان مانند: مصر باستان، هند، چین، ایران ویونان ونگرش به افسانه های دیگر اقوام مختلف بشری، این حقیقت را به خوبی روشن ومسلّم می سازد که همه اقوام مختلف جهان با آن همه اختلاف آرا، عقاید واندیشه های متضادّی که با یکدیگر دارند، در انتظار مصلح موعود جهانی، بسر می برند.

اینک برای این که در باره این موضوع سخنی به گزاف نگفته باشیم فهرست مختصری از بازتاب این عقیده را در میان اقوام وملل مختلف جهان در اینجا می آوریم:

۱ ـ ایرانیان باستان معتقد بودند که: (گرزا سپه) قهرمان تاریخی آنان زنده است ودر (کابل) خوابیده، وصد هزار فرشته او را پاسبانی می کنند تا روزی که بیدار شود وقیام کند وجهان را اصلاح نماید.

۲ ـ گروهی دیگر از ایرانیان می پنداشتند که: (کیخسرو) پس از تنظیم کشور واستوار ساختن شالوده فرمانروایی، دیهیم پادشاهی به فرزند خود داد وبه کوهستان رفت ودر آنجا آرمیده تا روزی ظاهر شود واهریمنان را از گیتی براند.

۳ ـ نژاد اسلاو بر این عقیده بودند که از مشرق زمین یک نفر برخیزد وتمام قبایل اسلاو را متّحد سازد وآنها را بر دنیا مسلّط گرداند.

۴ ـ نژاد ژرمن معتقد بودند که یک نفر فاتح از طوایف آنان قیام نماید و(ژرمن) را بر دنیا حاکم گرداند.

۵ ـ اهالی صربستان انتظار ظهور (مارکو کرالیویچ) را داشتند.

۶ ـ برهمائیان از دیر زمانی براین عقیده بودند که در آخر زمان (ویشنو) ظهور نماید وبر اسب سفیدی سوار شود وشمشیر آتشین بر دست گرفته ومخالفین را خواهد کشت، وتمام دنیا (برهمن) گردد وبه این سعادت برسد.

۷ ـ ساکنان جزایر انگلستان، از چندین قرن پیش آرزومند ومنتظرند که: (ارتور) روزی از جزیره (آوالون) ظهور نماید ونژاد (ساکسون) را در دنیا غالب گرداند وسعادت جهان نصیب آنها گردد.

۸ ـ اسن ها معتقدند که پیشوایی در آخر الزمان ظهور کرده، دروازه های ملکوت آسمان را برای آدمیان خواهد گشود.

 

۹ ـ سلت ها می گویند: پس از بروز آشوبهایی در جهان، (بوریان بور ویهیم) قیام کرده، دنیا را به تصرّف خود درخواهد آورد.

۱۰ ـ اقوام اسکاندیناوی معتقدند که برای مردم دنیا بلاهایی می رسد، جنگهای جهانی اقوام را نابود می سازد، آنگاه (اودین) با نیروی الهی ظهور کرده وبر همه چیره می شود.

۱۱ ـ اقوام اروپای مرکزی در انتظار ظهور (بوخص) می باشند.

۱۲ ـ اقوام آمریکای مرکزی معتقدند که: (کوتزلکوتل) نجات بخش جهان، پس از بروز حوادثی در جهان، پیروز خواهد شد.

۱۳ ـ چینی ها معتقدند که (کرشنا) ظهور کرده، جهان را نجات می دهد.

۱۴ ـ زرتشتیان معتقدند که: (سوشیانس) (نجات دهنده بزرگ جهان) دین را در جهان رواج دهد، فقر وتنگدستی را ریشه کن سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم فکر وهم گفتار وهم کردار گرداند.

۱۵ ـ قبایل (ای پوور) معتقدند که: روزی خواهد رسید که در دنیا دیگر نبردی بروز نکند وآن به سبب پادشاهی دادگر در پایان جهان است.

۱۶ ـ گروهی از مصریان که در حدود ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد، در شهر (ممفیس) زندگی می کردند، معتقد بودند که سلطانی در آخرالزمان با نیروی غیبی بر جهان مسلّط می شود، اختلاف طبقاتی را از بین می برد ومردم را به آرامش وآسایش می رساند.

۱۷ ـ گروهی دیگر از مصریان باستان معتقد بودند که فرستاده خدا در آخر الزمان، در کنار خانه خدا پدیدار گشته، جهان را تسخیر می کند.

۱۸ ـ ملل واقوام مختلف هند، مطابق کتاب های مقدّس خود، در انتظار مصلحی هستند که ظهور خواهد کرد وحکومت واحد جهانی را تشکیل خواهد داد.

۱۹ ـ یونانیان می گویند: (کالویبرگ) نجات دهنده بزرگ، ظهور خواهد کرد، وجهان را نجات خواهد داد.

۲۰ ـ یهودیان معتقدند که در آخر زمان (ماشیع) (مهدی بزرگ) ظهور می کند وابد الآباد در جهان حکومت می کند، او را از اولاد حضرت اسحاق می پندارند، در صورتی که (تورات)، کتاب مقدّس یهود، او را صریحاً از اولاد حضرت اسماعیل دانسته است.

۲۱ ـ نصارا نیز به وجود حضرت مهدی (علیه السلام) قایلند ومی گویند: او در آخر الزمان ظهور خواهد کرد وعالم را خواهد گرفت، ولی در اوصافش اختلاف دارند.(۷)

 

آنچه از نظر خوانندگان گرامی گذشت ـ گرچه همه آنها با حضرت مهدی (علیه السلام)کاملاً تطبیق نمی کند وحتّی برخی از آنها اصلاً با مهدی موعود اسلام وفق نمی دهد. ـ از یک حقیقت مسلّم حکایت می کند وآن این که:

این افکار وعقاید وآرا که همه آنها با مضمون های مختلف، از آینده ای درخشان وآمدن مصلحی جهانی در آخر الزمان خبر می دهند، نشانگر این واقعیّت است که همه آنها در واقع از منبع پر فیض وحی سرچشمه گرفته است، ولکن در برخی از مناطق دور دست که شعاع حقیقت در آنجا کمتر تابیده است در طول تاریخ به تدریج از فروغ آن کاسته شده، وفقط کلّیاتی از نویدهای مهدی موعود و(مصلح جهانی) در میان ملّتها به جای مانده است.

البته سالم ماندن این نویدها در طول قرون متمادی، خود بر اهمیّت موضوع می افزاید، ومسأله (مهدویّت) وظهور مصلح جهانی را قطعی تر می کند.

بنابراین، عقیده به ظهور مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) در آخر الزمان یک عقیده عمومی است واگر کلمه (مهدی) وواژه های دیگر را ـ که پیروان سایر ادیان ومذاهب مختلف جهان بر آن حضرت اطلاق می کنند ـ از قالب اصطلاح اختصاصی آنها درآوریم، وآن حضرت را (نجات بخش بزرگ آسمانی) یا (مصلح جهانی) ویا (رهایی بخش غیبی) بنامیم، اختلاف اسمی هم رفع می شود.

اسامی مقدس حضرت مهدی در کتب مذهبی اهل ادیان

اینک قسمتی از اسامی مبارک آن حضرت را که با الفاظ مختلفی در بسیاری از کتب مذهبی اهل ادیان وملل مختلف جهان آمده است، از نظر خوانندگان گرامی می گذرانیم.

۱ ـ (صاحب) در صحف ابراهیم (علیه السلام);

۲ ـ (قائم) در زبور سیزدهم;

۳ ـ (قیدمو) در تورات به لغت ترکوم;

۴ ـ (ماشیع) (مهدی بزرگ) در تورات عبرانی;

۵ ـ (مهمید آخر) در انجیل;

۶ ـ (سروش ایزد) در زمزم زرتشت;

۷ ـ (بهرام) در ابستاق زند وپازند;

۸ ـ (بنده یزدان) هم در زند وپازند;

۹ ـ (لند بطاوا) در هزار نامه هندیان;

۱۰ ـ (شماخیل) در ارماطس;

۱۱ ـ (خوراند) در جاویدان;

۱۲ ـ (خجسته) (احمد) در کندرال فرنگیان;

۱۳ ـ (خسرو) در کتاب مجوس;

۱۴ ـ (میزان الحق) در کتاب اثری پیغمبر;

۱۵ ـ (پرویز) در کتاب برزین آذر فارسیان;

۱۶ ـ (فردوس اکبر) در کتاب قبروس رومیان;

۱۷ ـ (کلمهُ الحقّ) در صحیفه آسمانی;

۱۸ ـ (لِسانِ صدق) هم در صحیفه آسمانی;

۱۹ ـ (صمصام الاکبر) در کتاب کندرال;

۲۰ ـ (بقیه اللّه) در کتاب دوهر;

۲۱ ـ (قاطع) در کتاب قنطره;

۲۲ ـ (منصور) در کتاب دید براهمه;

۲۳ ـ (ایستاده) (قائم) در کتاب شاکمونی;

۲۴ ـ (ویشنو) در کتاب ریگ ودا;

۲۵ ـ (فرخنده) (محمّد) در کتاب وشن جوک;

۲۶ ـ (راهنما) (هادی ومهدی) در کتاب پاتیکل;

۲۷ ـ (پسر انسان) در عهد جدید (اناجیل وملحقات آن);

۲۸ ـ (سوشیانس) در کتاب زند وهومو من یسن، از کتب زردتشیان;

۲۹ ـ در کتاب (شابوهرگان) کتاب مقدس (مانویه) ترجمه (مولر) نام (خود شهر ایزد) آمده که باید در آخر الزمان ظهور کند، وعدالت را در جهان آشکار سازد;

۳۰ ـ (فیروز) (منصور) در کتاب شعیای پیامبر.(۸)

علاوه بر این ها اسامی دیگری نیز برای حضرت مهدی (علیه السلام)در کتب مقدّسه اهل ادیان ذکر شده است که ما به جهت اختصار از نقل آنها خودداری نمودیم.(۹)

اسامی مقدّسی چون: (صاحب، قائم، قاطع، منصور وبقیه اللّه) که در کتب مذهبی ملل مختلف آمده است، از القاب خاصّ وجود مقدّس حضرت حجّت بن الحسن العسکری ـ عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف ـ است که در بیشتر روایات اسلامی، به آنها تصریح شده وائمّه معصومین (علیهم السلام) در اکثر روایات، از آن حضرت به عنوان (صاحب)، (قائم) و(بقیه اللّه) یاد کرده اند. واین خود بیانگر این واقعیّت است که موعود همه اُمّتها وملّتها همان وجود مقدّس منتظر غایب، حضرت حجّت بن الحسن العسکری (علیه السلام) است.

 

ادیان ونوید ظهور موعود

چنان که در بحثهای گذشته آمد، مسأله ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در آخر الزمان وپایان دادن به ظلم وستمها از مسایل اساسی ادیان واسلام است، وتمامی ادیان ومذاهب گوناگونی که در روی کره زمین حکومت می کنند، وقوع حتمی وقطعی آن را خبر داده اند.

بر اساس تعالیم انبیا ونویدهای کتب آسمانی، علیرغم عوامل بدبینی بیشماری که نسبت به آینده بشر در جهان دیده می شود، اوضاع کنونی جهان قابل دوام نیست، ودیر یا زود گردونه زمان به نفع محرومان خواهد چرخید، وچهره جهان دگرگون خواهد شد، ومفاسد اجتماعی وکشمکشهای کنونی جای خود را به آرامش وامنیّت خواهد داد. مطابق وعده های انبیا ونویدهای کتب آسمانی، چشم انداز آینده جهان وسرنوشت بشر روشن است.

نگاهی کوتاه به کتابهای مذهبی اهل ادیان این امر را به خوبی نشان می دهد که وقتی جهان دچار فتنه وآشوب گردد وآتش ظلم وبیدادگری همه جهان را فراگیرد، وجنگهای خانمان سوز وویرانگر مردمان جهان را به ستوه آورد وزمامداران جهان از اداره اُمور کشورها عاجز وناتوان گردند وبرای خاموش کردن آتش فتنه ها وجنگها راه چاره ای نیابند، در چنین موقعیّت حساس وبحرانی یک مصلح بزرگ جهانی، با اتّکا به قدرت لایزال الهی قیام خواهد کرد، وبه یک اصلاح عمومی در تمام جهان دست خواهد زد وزورگویان، زورمداران وقدرت طلبان افسار گسیخته عالم را سر جای خود خواهد نشاند وبه همه بدبختیها وتیره روزی ها وگرفتاری های بشریّت خاتمه خواهد داد.

خوشبختانه هنگامی که به ادیان آسمانی مراجعه می کنیم، کتب آسمانی را سراسر مملوّ از امید، وسرشار از نویدهای بهروزی ووعده های ظهور آن (مصلح جهانی) می بینیم، وشاید برای برخی کمی تعجّب آور باشد که در تمام ادیان ومذاهب بزرگ جهان، اعم از وثنیت، کلیمیت، مسیحیت، مجوسیت وآیین مبین اسلام… از مصلحی که در پایان جهان ظهور خواهد کرد وبه جنایتها وخیانتهای انسانها خاتمه خواهد داد وشالوده حکومت واحد جهانی را، بر اساس عدالت وآزادی بنیان خواهد نهاد، گفتگو شده وبرتر وبالاتر از همه، نوید ظهور آن مصلح بزرگ جهان، به خصوص در اسلام وقرآن نیز، به صورتی جامع تر، کامل تر، عمیق تر وجدی تر، مطرح شده است.

 

وجای بسی خرسندی است که اکثریّت قریب به اتّفاق نویدهایی که در رابطه با ظهور (مصلح بزرگ جهانی) در کتابهای آسمانی آمده است ـ اگر نگوییم همه آنها ـ تنها با وجود مقدّس مهدی موعود (علیه السلام)، آخرین بازمانده حجت الهی از امامان معصوم شیعه مطابقت دارد.

آری ای عزیز! نویدهای مصلح بزرگ جهانی وبشارت ظهور مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) علاوه بر قرآن مجید در تمام کتب مذهبی اهل ادیان مانند: کتاب زند، کتاب جاماسب، کتاب شاکمونی، کتاب جوک، کتاب دیدبراهمه، کتاب باسک، کتاب پاتیکل، کتاب دادنگ، کتاب ضفینای نبی، کتاب اشعیاء، کتاب وحی کودک، کتاب حُکی نبی، کتاب مکاشفات یوحنای لاهوتی، کتاب دانیال نبی، انجیل متی، انجیل لوقا، انجیل مرقس، وسایر کتابها والواح ذکر شده، ودر همه این کتابها نویدها وبشارتهای ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) به عبارات ومضامینی که همه اصالت وحقیقتِ (مهدویّت) را تأیید می کنند، وآن را یک عقیده عمومی مشترک بین همه اُمّتها وملّتها می دانند، به روشنی بیان شده است.

اگر چه غیر از قرآن مجید، همه کتابهای دیگر آسمانی مورد دستبرد وتحریف قرار گرفته است، ولی باز هم مطالبی در آنها دیده می شود که از دستبرد دگران مصون مانده، ودر آنها عبارات وجملاتی از آمدن (مصلح جهانی) به چشم می خورد.

جالب توجّه این که: در تمام کتابهای مقدّسی که در میان اهل ادیان، به عنوان کتابهای آسمانی شناخته شده وآورندگان آن کتابها به عنوان پیامبر، شناخته می شوند، تصریحات زیادی به (مهدی موعود) شده است.

هر چند که ما این کتابها را به عنوان (کتاب آسمانی) نمی دانیم، ویقین نداریم که آورندگان آنها پیامبر بوده اند، بلکه معتقدیم که آنها یا (پیامبر) بوده اند، یا این مطالب را از کتابها وتعلیم پیامبران گذشته اقتباس کرده اند، ولی شگفت آور است که در برخی از این کتابها، بعضی از القاب خاص واسامی مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) وحتّی سلسله (نسبی) آن حضرت واین که وی از سلاله پاک پیغمبر آخر الزمان، واز فرزندان دختر آن پیغمبر، وآخرین جانشین آن حضرت است، نیز مشخص گردیده است.

اینک برای اثبات این مدّعا قسمتی از نویدها وبشارتهای ظهور مهدی موعود (علیه السلام) را که در کتب مذهبی اهل ادیان آمده است، از کتب مقدّسه هندیان، یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان وسایر کتابهایی که در میان پیروان خود به عنوان کتاب آسمانی شناخته شده، نقل می کنیم، تا اصالت مسأله (مهدویت) وجهانی بودن اعتقاد به ظهور مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) به خوبی روشن شود.

پاورقى:

(۱) مقدّمه کتاب (مهدی موعود) ترجمه سیزدهم بحار، ص ۱۷۷، ومهدی انقلابی بزرگ، ص ۵۷، به نقل از کتاب علائم الظهور.

 (۲) او خواهد آمد، ص ۷۵.

(۳) قاموس کتاب مقدّس، ص ۸۰۶، به نقل از کتاب (او خواهد آمد)، ص ۳۲.

 (۴) او خواهد آمد، ص ۳۳، به نقل از قاموس مقدس، ص ۲۱۹.

 (۵) دیباچه ای بر رهبری، ص ۹۵ ـ ۹۶.

 (۶) دیباچه ای بر رهبری، ص ۱۰۱ ـ ۱۰۲.

 (۷) او خواهد آمد، ص ۸۷ ـ ۸۸.

 (۸) اسامی مقدس حضرت مهدی (علیه السلام) در کتابهای مربوطه به تفصیل آمده است، وما اسامی مذکوره را از این کتابها نقل کرده ایم: النجم الثاقب، ص ۳۱ ـ ۷۰، کتاب یأتی علی الناس زمان، ص ۷۰۸ ـ ۷۱۱، اقوال الائمه، ج ۱، ص ۳۲۹، او خواهد آمد، ص ۶۴ ـ ۷۰ والزام الناصب ج ۱، ص ۴۸۱ ـ ۴۹۱.

(۹) ناگفته نماند که نامها، کنیه ها ولقبهای حضرت مهدی (علیه السلام)، در دو کتاب پر محتوای (الزام الناصب)، تألیف مرحوم حائری یزدی، وکتاب بسیار نفیس (نجم الثاقب) تألیف محدّث نوری ـ طاب ثراه ـ به تفصیل ذکر شده است.

در کتاب (الزام الناصب)، ۱۸۶ نام، ودر کتاب (نجم الثاقب) هم ۱۸۲ نام برای آن حضرت ذکر گردیده است. کسانی که طالب شرح ومعانی الفاظ یاد شده واسامی مبارک آن حضرت می باشند، می توانند به کتاب (نجم الثاقب) از صفحه ۳۱ تا ۷۰ وجلد اوّل کتاب (الزام الناصب) از صفحه ۴۸۱ تا ۴۹۱ مراجعه فرمایند.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *