خانه / مقالات / مهدویت / زمینه‌سازی برای ظهور؛ آرمان انقلاب اسلامی

زمینه‌سازی برای ظهور؛ آرمان انقلاب اسلامی

زمینه‌سازی برای ظهور؛ آرمان انقلاب اسلامی

نویسنده: ابراهیم شفیعی سروستانی

 

ب)نبود یاران وفادار برای امام

از روایات متعددی استفاده می‏شود که استمرار غیبت امام مهدی(ع) و ظهور نکردن آن حضرت، به دلیل یافت نشدن یاران وفادار به تعداد لازم؛ یعنی سیصد و سیزده نفر است که از آن جمله می‏توان به روایت نقل شده از امام موسی کاظم(ع) اشاره کرد. در این روایت، ایشان خطاب به یکی از یاران خود می‏فرماید:

(…ای پسر بکیر! من به تو سخنی را می‏گویم که پدران من نیز پیش از من آن را بر زبان رانده‏اند و آن این است که اگر در میان شما به تعداد کسانی که در جنگ بدر [با پیامبر اکرم(ص) ] بودند، [یاران مخلص] وجود داشت، قیام‏کننده ما [اهل بیت] ظهور می‏کرد).۲۷

این موضوع از روایتی نیز که نعمانی آن را در کتاب خود، از امام صادق(ع) نقل کرده است، استفاده می‏شود:

(یکی از یاران امام صادق(ع) بر آن حضرت وارد شد و عرضه داشت: فدایت گردم؛ به خدا سوگند، من تو را دوست می‏دارم و هر کس که تو را دوست دارد، دوست دارم. ای آقای من! چه‏قدر شیعیان شما فراوانند! آن حضرت فرمود: آنان را بشمار. عرض کرد: بسیارند. آن حضرت فرمود: آنها را می‏توانی بشماری؟ عرض کرد: آنها از شمارش بیرونند. حضرت ابوعبدالله [امام صادق](ع)فرمود: ولی اگر آن شماره‏ای که توصیف شده است؛ یعنی سیصد و اندی تکمیل می‏شد، آنچه در پی آنید، رخ می‏داد..).۲۸

امام جواد(ع) در روایتی پس از معرفی قائم آل محمد(ع) بر این نکته تصریح می‏کند که فراهم شدن تعداد مشخص از یاران آن حضرت (سیصد و سیزده نفر) شرط تحقق ظهور است. ازاین روایت نیز می‏توان استفاده کرد که استمرار غیبت به دلیل نبود تعداد مورد نیاز ازیاران وفادار است:

(او همان کسی است که زمین برایش در هم پیچیده می‏شود و هر سختی برایش هموار می‏گردد [و] یاران او به تعداد اهل بدر ـ سیصد و سیزده نفر ـ از اطراف زمین به گرد او جمع می‏شوند و این همان سخن خدای عزّ و جلّ است که فرمود: (هر کجا باشید، خداوند همگی شما را [به سوی خود باز] می‏آورد. در حقیقت، خدا بر همه چیز تواناست).۲۹ پس هنگامی که این تعداد از اهل اخلاص جمع شدند، خداوند امر او را آشکار می‏کند و آن‏گاه که ده هزارنفر برای او کامل شد، به اذن خدای عزّ و جلّ خروج می‏کند).۳۰

گفتنی است شیخ مفید(ره) نیز در یکی از رساله‏های خود بر این موضوع تأکید می‏کند که فراهم نبودن تعداد مورد نیاز از یاران برگزیده، یکی از دلایل استمرار غیبت است. او می‏نویسد:

(در مجلس یکی از رؤسا حاضر شدم، بحثی در امامت مطرح و به گفت‏وگو درباره غیبت [امام زمان(ع)] منجر شد. صاحب آن مجلس گفت: (آیا شیعه از جعفر بن محمد(ع) روایت نمی‏کند که: اگر به تعداد اهل بدر ـ سیصد و اندی نفر ـ برای امام جمع شوند، خروج با شمشیر بر ایشان واجب می‏گردد؟) گفتم: این حدیث روایت شده است. گفت: ما یقین داریم که تعداد شیعیان در این زمان چندین برابر تعداد اهل بدر هستند، پس چه‏طور با وجود روایت یاد شده، غیبت برای امام جایز می‏باشد؟ در پاسخ او گفتم: هر چند تعداد شیعیان در این زمان چندین برابر تعداد اهل بدر است و اگر به تعداد جماعت اهل بدر، اجتماع کنند، دیگر امام نمی‏تواند تقیه کند و ظهور بر او واجب می‏شود، ولی در این زمان هنوز این تعداد با ویژگی‏ها و صفاتی که در اهل بدر وجود داشت، محقق نشده است؛ زیرا لازم است که این جماعت در ویژگی‏هایی چون شجاعت، صبر بر مرگ، اخلاص در جهاد، ترجیح آخرت بر دنیا، پیراستگی باطنی از عیوب و سلامتی عقلی سرآمد باشند و در هنگام کارزار سستی و درنگ نورزند… و همه شیعیان این ویژگی‏ها را ندارند. اگر خداوند تعالی می‏دانست که در میان آنها این تعداد افراد با ویژگی‏های یادشده وجود دارد، قطعا امام(ع) ظهور می‏کرد و بعد از اجتماع این افراد به اندازه یک چشم برهم زدن هم غایب نمی‏شد، ولی روشن است که واقعیت این‏گونه نیست و ازاین‏رو، غیبت بر امام رواست.۳۱

ج) آماده نبودن جوامع بشری

امام عصر(ع) در یکی از توقیع‏های خود مطلبی را بیان می‏کنند که شاید بتوان از آن استفاده کرد که علت استمرار غیبت آماده نبودن جوامع بشری، به طور عام، و جوامع شیعی، به طور خاص، است. آن حضرت می‏فرماید:

(اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد، در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، هم‏دل می‏شدند، میمنت دیدار ما از ایشان به تأخیر نمی‏افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می‏گشت؛ دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما).۳۲

برخی فقیهان و متکلمان بزرگ شیعه نیز این موضوع را که علت غیبت، فراهم نبودن زمینه برای ظهور و آماده نبودن جوامع بشری است، تأیید کرده‏اند که از آن جمله می‏توان به شیخ طوسی و خواجه نصیرالدین طوسی(ره) اشاره کرد.

شیخ طوسی هنگام بحث از حکمت و سبب غیبت، ابتدا به شرح دیدگاه خود در این زمینه پرداخته است و پس از بحث و بررسی‏های مفصل می‏نویسد:

(به طور قطع می‏توان گفت علت غیبت امام ترس او از کشته شدن به دست ظالمان و باز داشتن آن حضرت از تصرف در اموری است که تدبیر و تصرف در آنها به دست او سپرده شده بود. پس هنگامی که بین امام و مقاصد او مانع ایجاد شود، لزوم قیام به امامت ساقط می‏گردد و هنگامی که امام بر جان خود بیمناک شود، واجب است که نهان‏زیستی را پیشه خود سازد و از دیده‏ها پنهان شود. هم‏چنان‏که پیامبر ـ درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد ـ یک‏بار در شعب و بار دیگر در غار از دیده‏ها پنهان شد و این تنها به دلیل بیم از خطرهایی بود که جان او را تهدید می‏کرد).۳۳

آن‏گاه در پاسخ به اشکال‏هایی که ممکن است به مقایسه غیبت پیامبر اسلام(ص) با غیبت امام عصر(ع) گرفته شود، می‏نویسد:

(فی‏الجمله بر خدای تعالی واجب است امام را به گونه‏ای تقویت کند که برای او امکان قیام فراهم شود و دست او باز گردد. این موضوع به وسیله فرشتگان و آدمیان امکان‏پذیر می‏شود. حال اگر خداوند این کار را به وسیله فرشتگان انجام نداد، می‏فهمیم که در این کار مفسده‏ای بوده است. بنابراین واجب می‏شود که این کار به وسیله آدمیان انجام پذیرد. پس اگر انسان‏ها این کار را انجام ندادند، به خود آنها برمی‏گردد، نه خدای تعالی. با این بیان همه اشکال‏های از این جنس باطل می‏شود. پس همان‏گونه که برای پیامبر ـ درود و سلام خداوند بر او و خاندانش باد ـ جایز بود در صورت نیاز و به دلیل بیم از ضرر از دیدگان مخفی شود و آثار و پی‏آمدهای این مخفی شدن هم به کسانی که ایشان را وادار به این کار کردند، برمی‏گشت، امام نیز می‏تواند از دیدگان مخفی شود [و آثار و پی‏آمدهای آن هم برعهده عوامل مخفی شدن آن حضرت است]).۳۴

از این بیان شیخ طوسی به خوبی روشن می‏شود که علت اصلی استمرار غیبت امام عصر(ع) فراهم نشدن زمینه ظهور ایشان توسط آدمیان بوده است. خواجه نصیرالدین طوسی نیز در این زمینه می‏فرماید:

(وجود امام لطف۳۵ است. پس واجب است که او را نصب کند تا [بدین وسیله] غرض او [از خلقت] حاصل شود. وجود امام لطف است و تصرف او [در جامعه و اجرای احکام الهی] لطفی دیگر، و عدم تصرف او از [ناحیه] ماست).۳۶

شارح (تجرید الإعتقاد) در شرح این سخن خواجه می‏نویسد:

(خواجه فرمود: (و عدمه منّا) یعنی تصرف نکردن امام(ع) از ناحیت ماست؛ چون لطف از طرف خدا آن است که امام را معین فرماید و بشناساند و لطفی که بر مکلفان واجب است آن است که هر یک او را به دیگران بشناساند و ادله امامت او را بگوید و هیچ کس مانع تصرف و تعلیم و تبلیغ سخنان او نشود و این امور که بر مردم واجب بود و نکردند موجب عدم تصرف او شد. نظیر آن است که خدا به هر کس دست و پا و چشم و گوش داد برای معیشت و از اینکه بداند ظالمی دست و پای او را خواهد بست و مانع دیدن و شنیدن او خواهد شد، از دادن دست و پا و چشم و گوش دریغ نخواهد فرمود).۳۷

بر اساس مطالب یاد شده به صراحت می‏توان برای مردم در پیش افتادن ظهور و تحقق آن نقش قائل شد و گفت حضور مجدد امام معصوم(ع) در جامعه مشروط به آن است که انسان‏ها راه صلاح و رستگاری را در پیش گیرند؛ ستمی را که در حق امامان معصوم روا داشته‏اند جبران کنند؛ به وظایف و تکالیفی که دربرابر امام عصر(ع) دارند، عمل نمایند و با انجام اقدام‏های فرهنگی و اجتماعی زمینه را برای بازگشت امام به صحنه جامعه فراهم سازند.۳۸

 

۳-۲. وظایف منتظران

 

یکی از وظایفی که به تصریح روایات، در دوران غیبت بر عهده شیعیان و منتظران فرج قائم آل محمد(ع) است، کسب آمادگی‏های نظامی و فراهم کردن تسلیحات مناسب هر عصر برای یاری امام غایب است. در روایتی که نعمانی از امام صادق(ع) نقل کرده، آمده است:

(هر یک از شما باید برای خروج حضرت قائم(ع) [سلاحی] آماده کند، هر چند یک تیر باشد. خدای تعالی هر گاه بداند کسی چنین نیتی دارد، امید آن است که عمرش را طولانی کند تا آن حضرت را درک کند و از یاران و همراهانش قرار گیرد).۳۹

در روایت دیگری، شیخ کلینی از امام ابوالحسن موسی کاظم(ع) نقل می‏کند:

(… هر کس اسبی را به انتظار امر ما نگاه دارد و به سبب آن، دشمنان ما را خشمگین سازد، در حالی که او منسوب به ماست، خداوند روزی‏اش را فراخ گرداند، به او شرح صدر عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‏هایش یاری کند).۴۰

همچنین شیخ کلینی از ابوعبدالله جعفی، روایتی را نقل می‏کند که توجه به مفاد آن سودمند است:

(حضرت ابوجعفر محمد بن علی (امام‏باقر)(ع) به من فرمود: منتهای زمان مرابطه (مرزداری)۴۱ نزد شما چند روز است؟ عرضه داشتم: چهل روز. فرمود: ولی مرابطه ما مرابطه‏ای است که همیشه هست…).۴۲

علامه مجلسی در شرح این فرمایش امام می‏فرماید:

(بر شیعیان واجب است که خود را بر اطاعت امام برحق و انتظار فرج او ملتزم سازند و برای یاری‏اش آماده باشند).۴۳

شیخ محمد حسن نجفی نیز در کتاب (جواهرالکلام) در شرح این روایت می‏فرماید:

(مرابطه در این روایت به معنای اراده انتظار فرج در تمام ساعات شبانه‏روز است، همچنان‏که در بعضی از روایات نیز به این معنا اشاره شده است، نه مرابطه مصطلح در فقه).۴۴

شاید بتوان گفت کلام صاحب جواهر نیز در نهایت به همان کلام مجلسی برمی‏گردد که فرمود: مرابطه در این روایت به معنای آمادگی برای یاری امام منتظر است.

رمز اینکه شیعه باید هر لحظه آماده یاری امام خود باشد، این است که زمان ظهور مشخص نیست و هر آن‏که اراده خداوند تعلق گیرد، ممکن است ظهور رخ دهد. بنا براین، شیعیان باید همواره در حال آماده‏باش به سر برند تا در زمان ضرورت، به فرمان امام خود برای مقابله با مستکبران و ستم‏کاران جهان به پا خیزند.

با نگاهی به تاریخ شیعه می‏توانیم به عمق باور مردم به موضوع ظهور و آمادگی همیشگی آنها برای این موضوع پی ببریم. ابن بطوطه در سفرنامه خود می‏نویسد:

(ندبه شیعیان حِلّه برای امام زمان: … در نزدیکی بازار بزرگ شهر، مسجدی قرار دارد که بر در آن، پرده حریری آویزان است و آنجا را (مسجد صاحب‏الزمان) می‏خوانند. شب‏ها پیش از نماز عصر، صد مرد مسلح با شمشیرهای آخته … اسبی یا استری زین کرده می‏گیرند و به سوی مسجد صاحب‏الزمان روانه می‏شوند. پیشاپیش این چارپا، طبل و شیپور و بوق زده می‏شود. سایر مردم در طرفین این دسته حرکت می‏کنند و چون به مسجد صاحب‏الزمان می‏رسند، در برابر در ایستاده و آواز می‏دهند که: (بسم‏الله‏، ای صاحب‏الزمان، بسم‏الله‏ بیرون آی که تباهی روی زمین را فراگرفته و ستم فراوان گشته. وقت آن است که برآیی تا خدا به وسیله تو، حق را از باطل جدا گرداند…). و به همین ترتیب، به نواختن بوق و شیپور و طبل ادامه می‏دهند تا نماز مغرب فرا رسد… ).۴۵

باید توجه داشت که شیوه آمادگی برای ظهور، به شرایط زمان و مکان بستگی دارد و اگر در بعضی روایات، از آماده کردن اسب و شمشیر برای ظهور ولیّ امر(ع) سخن به میان آمده و برای آن، فضیلت بسیار شمرده شده است، به این معنا نیست که اینها موضوعیت دارند. با قدری تأمل روشن می‏شود که ذکر این موارد تنها به عنوان تمثیل و بیان لزوم آمادگی رزمی برای یاری آخرین حجت حق است. در این عصر بر شیعیان لازم است که با فراگرفتن فنون رزمی و مسلح شدن به تجهیزات نظامی روز، خود را برای مقابله با دشمنان قائم آل محمد(ع) آماده سازند. در حال حاضر، به دلیل حاکمیت دولت شیعی و حکومت فقیه جامع‏الشرایط بر سرزمین اسلامی ایران، این وظیفه در درجه اول بر عهده حکومت اسلامی است که در هر زمان، نیروی مسلح کشور را در بالاترین حد آمادگی نظامی قرار دهد تا به فضل خدا در هر لحظه که اراده الهی بر ظهور منجی بشر، حضرت مهدی ـ عجّل الله‏تعالی فرجه ـ قرار گرفت، بتوانند به بهترین صورت در خدمت آن حضرت باشند.

امام خمینی(ره) با وسعت دیدی که داشت، (کسب آمادگی برای ظهور) را بسیار فراتر از آنچه گفته شد، مطرح می‏کرد و معتقد بود که باید از هم اکنون برای گسترش قدرت اسلام در جهان تلاش کنیم تا زمینه ظهور چنان‏که باید، فراهم شود.

 

پی نوشت ها :

 

 

۲۷.ابوالفضل علی طبرسی، مشکاه الأنوار، ص۷۰.

۲۸.کتاب الغیبه(نعمانی)، ص ۲۰۳، ح۴.

۲۹.سوره بقره(۲)، آیه ۱۴۸.

۳۰.کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، باب ۳۶، ص ۳۷۸، ح ۲.

۳۱.شیخ مفید، الرساله الثالثه فی الغیبه، مندرج در: سلسله مصنّفات الشیخ المفید، ج ۷، صص ۱۱ و ۱۲.

۳۲.بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷، ح ۷.

۳۳.کتاب الغیبه، ص ۹۰.

۳۴.همان، ص ۹۲.

۳۵.(لطف) در اصطلاح متکلمان این‌گونه تعریف شده است: (آنچه بنده را به طاعت خدا نزدیک می‏کند و از معصیت دور می‏سازد، بی‏آنکه به حد اجبار و الزام برسد). سید محسن خرازی، بدایه المعارف الإلهیه فی شرح عقائد الإسلامیه، چاپ سیزدهم: قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۲۵ه . ق، ج ۱، ص ۲۳۰.

۳۶.ابوالحسن شعرانی، ترجمه و شرح کشف المراد علامه حلی، شرح تجرید الإعتقاد (خواجه نصیرالدین طوسی)، ص ۵۰۷.

۳۷.همان، ص ۵۰۹.

۳۸.گفتنی است برخی از صاحب‏نظران معتقدند نمی‏توان (آماده نبودن اجتماع بشری و عدم لیاقتمردم برای پذیرش و بهره‏گیری از نعمت حضور امام معصوم در جامعه و فراهم نبودن تعداد لازم یاران و انصار برای آن حضرت) را از جمله علت‏های غیبت برشمرد و بر این اساس، همه نتایجی را که بر این علت بار شد، مردود می‏دانند. ر.ک: راز پنهانی و رمز پیدایی، صص ۲۴۹ ـ ۲۶۴.

۳۹.کتاب الغیبه( نعمانی)، ص ۳۲۰، ح ۱۰.

۴۰.الکافی، ج ۶ ، ص ۵۳۵ ، ح ۱.

۴۱.همان، ج۸ ، ص۳۸۱، ح۵۷۶ .

  1. (مرابطه) چنان‏که فقیهان در کتاب جهاد گفته‏اند، این است که شخص مؤمن برای جلوگیری از هجوم و نفوذ مشرکان و کافران در مرزهای کشور اسلامی یا هر موضعی که از آن احتمال حمله‏ای علیه مسلمانان می‏رود، به حال آماده باش و در کمین به سر برد. ر.ک: محمدحسن نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الإسلام، ج۲۱، ص۳۹. این عمل در زمان غیبت امام معصوم (ع) مستحب بوده و فضیلت‏های بسیاری برای آن بر شمرده شده است، چنان‏که در روایتی که به طریق اهل سنّت از رسول گرامی اسلام نقل شده، آمده است: (رِباطُ یَوْمٍ وَ لَیْلَهٍ خَیْرٌ مِنْ صِیامِ شَهْرٍ وَ قِیامِهِ، وَ إِنْ ماتَ مُرابِطا جَرَی عَلَیْهِ عَمَلُهُ وَ أَجْری عَلَیْهِ رِزْقُهُ وَ أَمِنَ مِنَ الفُتَّانِ؛ یک شبانه‏روز مرابطه (مرزداری) در راه خدا از اینکه شخص یک ماه روزها روزه باشد و شب‏ها به عبادت قیام کند، ثوابش بیشتر است. پس هرگاه در این راه بمیرد، عملی که انجام داده است، بر او جریان خواهد یافت و روزی‏اش بر او جاری خواهد شد و از فرشته‏ای که در قبر مرده‏ها را امتحان می‏کند، ایمن خواهد ماند.) (کنزالعمّال فی سنن الأقوال و الأفعال، ج۴، ص۲۸۴، ح۱۰۵۰۹)

در مورد اینکه حداقل و حداکثر زمان مرابطه چه اندازه است، باید گفت حداقل زمان مرابطه، سه روز و حداکثر آن چهل روز است؛ زیرا اگر از این مقدار بیشتر شود، دیگر مرابطه بر آن صدق نمی‏کند و جهاد شمرده می‏شود. شخص هم از ثواب جهادکنندگان برخوردار می‏شود. (ر. ک: جواهر الکلام، ج ۲۱، صص ۴۱ و ۴۲).

۴۳.محمد باقر مجلسی، مرآه العقول فی شرح أخبار آل‏الرسول، ج ۲۶، ص ۵۸۲ .

۴۴.جواهر الکلام، ج ۲۱، ص ۴۳.

۴۵.ابن بطوطه، سفرنامه، ج ۱، ص ۲۷۲، به نقل از: محمد حکیمی، در فجر ساحل، چاپ نوزدهم: تهران، آفاق، ۱۳۷۵، ص ۵۵؛ برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ج ۲، صص ۶۹۴ ـ ۶۹۷ .

برگرفته از سایت راسخون

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *