جاهلیّت دوم در آخرالزّمان
«قرآن کریم» به وجود جاهلیّتی موسوم به “جاهلیّت دوم”، پس از جاهلیّت اوّلی که در بین عامّه مسلمانان وجود داشت، اشاره مینماید؛ که از “علائم ظهور” حضرت مهدی(ع) است.
«سپس بعد از آن اندوه و غم، خواب آرامشبخشی بر شما فرود آمد که گروهی از شما را که بر اثر پشیمانی، دست از فرار برداشته، به سوی پیامبر آمدید، فرو گرفت و گروهی دیگر که حفظ جانهایشان، آنان را پریشانخاطر و غمگین کرده بود، درباره خدا گمان ناحق و ناروا همچون گمانهای جاهلیّت میبردند… » [سوره آل عمران (۳)، آیه ۱۵۴]
«در خانههایتان قرار و آرام گیرید و مانند زنان دوران جاهلیّت نخستین خود را برای نامحرمان نیارایید و نماز به پا دارید و زکات بدهید و خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید… » [سوره احزاب (۳۳)، آیه ۳۳.]
«یاد کن هنگامی را که کافران دلهایشان را از تعصّب و خشم شدید جاهلی آکنده کردند، پس خدا هم آرامش خود را بر پیامبرش و مؤمنان فرو فرستاد… » [سوره فتح (۴۸)، آیه ۲۶]
آیات بالا به وجود جاهلیّت اشاره دارد و از آنجا که قرآن برای همه زمانها نازل گردیده است، اثبات میشود که جاهلیّت دومی، قبل از قیام حضرت مهدی(ع) نیز وجود خواهد داشت.
پیامبر اکرم(ص) :: «من بین دو جاهلیّت که دومین آن سختتر از اوّلی است، برانگیخته شدهام.» [العقل و الجهل فی الکتاب و السنّه، محمّد رشید، ص ۲۷۳.]
«منفورترین مردم نزد خداوند سه تن هستند: زندیق در حرم، دنبال کننده سنّت جاهلی در اسلام و خواهان خونریزی انسان بیگناه.» [مستدرک الوسائل، ج ۱۸، ص ۲۰۹؛ عوالی اللالی، ج ۱، ص ۱۷۶.]
«به زودی روزگاری بر مردم فرا میرسد که از قرآن جز خط و از اسلام جز نام آن باقی نخواهد ماند.» [الکافی، ج ۸، ص ۳۰۷؛ ۶]
از عبدالله بن زراره از محمّد بن مروان از فضیل روایت شده که گفت از امام صادق(ع) شنیدم که میفرمودند:
«همانا قائم ما با جاهلان بسیار سرسختتری نسبت به جاهلانی که رسول خدا(ص) در دوران جاهلیّت با آنها برخورد داشت، رو به رو میشود و متحمّل رنج و سختی بیشتری خواهد شد.» گفتم: چگونه چنین چیزی ممکن است؟ فرمودند: «رسول خدا(ص) در حالی به پیامبری برانگیخته شد که مردم سنگ، صخره و مجسّمههای چوبی را میپرستیدند، امّا قائم ما هنگامی قیام میکند که همه مردم برای مقابله با او به تأویل کتاب خدا و احتجاج به آن متوسّل میشوند.» [غیبت نعمانی، ص ۲۶۹.]
منبع:ماهنامه موعود شماره ۱۱۷
پیامبر (ص): «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتته جاهلیه؛ هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است.» [الکافی، ج ۱]
در حدیث فوق دو مفهوم محوری وجود دارد که نیازمند بررسی و تبیین است؛ نخست، «معرفت امام» و دیگری، «مرگ جاهلی». در این قسمت و قسمت های بعدی، شاخصههای “مرگ جاهلی” را در ساحتهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی، اخلاقی تبیین و بررسی کنیم.
۱- مفهوم جاهلیّت
- «جاهلیّت» در لغت، مصدر جعلی یا اسم مصدر به معنای «حالت نادانی» است؛ [علیاکبر دهخدا، لغتنامه، ج ۵]
- در اصطلاح، به زمان فترت پیش از اسلام گفته میشود.[ ، لسان العرب، ج ۲]
- مؤلّف «مجمع البحرین» در این زمینه مینویسد: مراد از جاهلیّت، حالتی است که عرب پیش از اسلام در آن به سر میبردند؛ یعنی حالت نادانی نسبت به خدا و پیامبر، شرایع دین و فخرفروشی به پدران، نسبها، غرور و خودپسندی و مانند آنها. [مجمع البحرین، ج ۵،]
- به ابوعبدالله [امام صادق(ع)] عرض کردم: آیا رسول خدا(ص) فرمودند: «کسی که بمیرد و امامش را نشناسد، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است؟» فرمود: «آری.» گفتم: جاهلیّت سخت یا جاهلیّتی که امامش را نشناسد؟ فرمود: «جاهلیّت کفر و نفاق و گمراهی». [الکافی، ج ۱]
امام صادق(ع) در این روایت، دوران جاهلیّت را با ۳ ویژگی “کفر”، “نفاق” و “گمراهی” معرفی و تبیین کرده است. این سه ویژگی افزون بر روشن کردن مفهوم جاهلیّت در حدیث یاد شده، مهمترین شاخصههای دوران جاهلیّت را نیز بیان میکنند. منبع: ماهنامه موعود شماره ۱۱۴
۲- شمای کلّی دوران جاهلیّت
امیرمؤمنان، علی(ع) میفرماید:
- «پیامبر را هنگامی فرستاد که رشته رسالت، منقطع، زمانی طولانی مردم به خواب غفلت رفته، فتنهها سر برداشته و کارها نابسامان بود. آتش جنگها زبانه میکشید، روشنایی از جهان رخت بربسته و چهره فریبنده دنیا آشکار گردیده بود. برگهای درخت زندگی، زرد [بود] و کسی از شجره حیات ثمری نداشت. آب زندگی فروکش کرده بود. نشانههای هدایت، کهنه و علائم گمراهی، پدیدار بود. دنیا بر مردمش چهره دژم کرده و بر خواستاران خود عبوس بود. میوهاش، فتنه و طعامش، مردار، در درون، وحشت نهفته داشته و از برون، شمشیر ستم، آخته.» [نهجالبلاغه، خطبه ۸۸]
- «خداوند، محمّد(ص) را برانگیخت که بیمدهنده جهانیان باشد و امین وحی او و شما ملّت عرب پیش از آن، در بدترین خانهها به سر میبردید و در زمینهای سنگلاخ و ناهموار میزیستید و با مارهای زهردار همخانه بودید. آبی تیره و ناگوار مینوشیدید و خوراکی درشت و خشن میخوردید و خون یکدیگر را میریختید و از خویشاوندان خود بریده بودید. بتان در میان شما بر پا بودند و خود غرق در گناه بودید.» [همان، خطبه ۲۶،]
مهمترین ویژگیهای دوران جاهلیّت را اینگونه میتوان برشمرد:
محرومیّت از وجود پیامبران الهی، غفلت و بیخبری، سر برافراشتن فتنهها، نابسامانی امور، جنگ و خونریزی، ناامیدی، گمراهی، تاریکی، غرور و نخوت، حاکمیّت هوا و هوس، تزلزل و حیرت، شرایط ناگوار زندگی، قطع ارتباطهای خویشاوندی، بتپرستی، رواج گناهان و… منبع: ماهنامه موعود شماره ۱۱۵
۳- شاخصههای دوران جاهلی
الف) شاخصههای فرهنگی و اجتماعی
شناخت وضعیت زنان یک جامعه، شاخص و ملاکی مهم برای درک وضعیت فرهنگی و اجتماعی آن جامعه می باشد.
۱ــ نگاه اعراب جاهلی به زن
عرب جاهلی برای جنس مؤنّث هیچ ارزشی قائل نبود و فرزند دختر را نشانه نگونبختی خود میدانست. و نوزاد دختر را زنده به گور می کردند.
«و هرگاه یکی از آنان را به دختر مژده آورند، چهرهاش سیاه میگردد، درحالیکه خشم [و اندوه] خود را فرو میخورد. از بدی آنچه بدون بشارت داده شده است، از قبیله [خود] روی میپوشاند. آیا او را با خواری نگاه دارد یا در خاک پنهانش کند؟ وه چه بد داوری میکنند.» [سوره نحل (۱۶)، آیات ۵۸ و ۵۹]
۲ــ وضعیت اخلاقی زنان
نگاه عرب جاهلی به فرزند دختر، زاییده وضعیت اسفبار زنان در جامعه سراسر ظلم و فساد و تبعیض عربستان در آستانه بعثت پیامبر اکرم(ص) بود. با نگاهی به مفادّ شرطهای بیعت زنان با رسول گرامی(ص) در قرآن به عمق فساد و تباهی حاکم بر زنان عصر جاهلی میتوان پی برد.
«ای پیامبر! چون زنان با ایمان نزد تو آیند که [با این شرط] با تو بیعت کنند که چیزی را با خدا شریک نسازند و دزدی نکنند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و بچّههای حرامزادهای را که پس انداختهاند، با بهتان [و حیله] به شوهر نبندند و در [کار] نیک از تو نافرمانی نکنند، با آنان بیعت کن و از خدا برای آنان آمرزش بخواه؛ زیرا خداوند، آمرزنده مهربان است.» [سوره ممتحنه (۶۰)، آیه ۱۲]
یکی دیگر از ویژگیهای نکوهیده زنان عصر جاهلی، خودآرایی، خودنمایی و عرضه زیورآلات و جاذبههای جنسی خود در مجامع عمومی بود. قرآن کریم از این ویژگی با عنوان «تبرّج» یاد میکند.
«و در خانههایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیّت قدیم، زینتهای خود را آشکار مکنید.» [سوره احزاب (۳۳)، آیه ۳۳]
۳ــ حقوق فردی و اجتماعی زنان
زنان دوران جاهلی از همه حقوق فردی و اجتماعی حتّی حقّ ارث و مالکیت محروم بودند و مانند کالایی خرید و فروش میشدند. [ر. ک: فروغ ابدیّت، ج ۱، ص ۵۰]
قرآن کریم برای نخستین بار، حقّ مالکیت و ارث زنان را به رسمیّت شناخت و آنها را چون مردان از حقوق اجتماعی بهرهمند ساخت.
«برای مردان از آنچه [به اختیار] کسب کردهاند، بهرهای است و برای زنان [نیز] از آنچه [به اختیار] کسب کردهاند، بهرهای است.» [سوره نساء (۴)، آیه ۳۲]
«برای مردان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان [آنان] بر جای گذاشتهاند، سهمی است و برای زنان [نیز] از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان [آنان] بر جای گذاشتهاند، سهمی [خواهد بود]. خواه آن [مال] کم باشد یا زیاد. نصیب هر کس مفروض شده است.» [سوره نساء (۴)، آیه ۷]
پیامبر گرامی(ص) میفرماید:
«ای مردم! شما بر زنان خود حقّی دارید آنها هم بر شما حقّی دارند… درباره آنها به نیکی رفتار کنید؛ زیرا آنها یاور شما هستند… از آنچه خود میخورید، به آنها بدهید و از آنچه خود میپوشید، بر آنها بپوشانید.» [تحف العقول، صص ۳۳ و ۳۴]
نکته حیاتی: شرایط یاد شده به دوران جاهلیّت اولی اختصاص ندارد. امروزه این شرایط به روشنی در جوامع غربی دیده میشود و همه مظاهر جاهلیّت اولی در این جوامع به اصطلاح مدرن خودنمایی میکند. این همان پدیدهای است که از آن به «جاهلیّت مدرن» تعبیر میشود. منبع: ماهنامه موعود شماره ۱۱۴ و ۱۱۵
۳- شاخصههای دوران جاهلی
ب) شاخصههای اعتقادی_اخلاقی
۱ــ حقگریزی و حقستیزی
مهمترین شاخصه اعتقادی ـ اخلاقی دوران جاهلّیت، “حقگریزی”، “حقستیزی”، “سرکشی در برابر حق”، “سرسختی و لجاجت در پذیرش سخن خدای یگانه” بود. در قرآن کریم و روایات معصومان(ع) از این ویژگی با عنوان «حمیّت» و «عصبیّت» یاد شده است.
«آنگاه که کافران در دلهای خود، تعصّب [آن هم] تعصّب جاهلّیت ورزیدند، پس خدا آرامش خود را بر فرستاده خویش و مؤمنان فرو فرستاد و آرمان تقوا را ملازم آنان ساخت.» [سوره فتح (۴۸)، آیه ۲۶.].
امام علی (ع) ابلیس را دشمن خدا و پیشوای متعصّبان و پیشرو گردنکشان است «به جان خودم سوگند که او تیر تهدید در کمان نهاده و کمانش را سخت کشیده و از محلّی نزدیک بر شما تیر میبارد و گفته است: “پروردگارا، به سبب آنکه مرا گمراه ساختی، من [هم گناهانشان را] در زمین برایشان میآرایم و همه را گمراه خواهم ساخت.” [سوره حجر (۱۵)، آیه ۳۹.] با این سخن، تیر به تاریکی و هدفی دور انداخت و گمانی خطا بر زبان راند، ولی زادگان حمیّت و برادران عصبیّت و سواران خودبزرگبینی و نادانی سخنش را تصدیق کرده و راست پنداشتند.» [نهجالبلاغه، خطبه ۲۳۴]
با دقّت در سخنان امیرمؤمنان علی(ع) میتوان دریافت که “حمیّت” و “عصبیّت” اختصاص به دوران جاهلّیت اولی ندارد و در هر زمان که گروهی با پیروی از «پیشوای متعصّبان و پیشرو گردنکشان» به جای فروتنی در برابر خدای تعالی به منازعه با او برخیزند و خود را برتر بدانند، میتوان نشانههای دوران جاهلّیت را مشاهده کرد.
به راستی میان اعراب متعصّب عصر جاهلی که با تکبّر و خودپسندی تمام، از پذیرش خدای رحمان و رحیم و رسالت پیامبر خاتم(ص) سر باز میزدند و مردمان به ظاهر متمدّن عصر جدید که با شعار «اومانیسم» (اصالت انسان) انسان را محور همه هستی و صاحب اختیار تامّ و تمام خود معرفی میکنند و با تکیه بر «راسیونالیسم» (اصالت عقل) عقل خودبنیاد بشری را مبنای ساماندهی همه مناسبات فردی و اجتماعی انسان میداند، چه تفاوتی وجود دارد؟ آیا نمیتوان گفت دوران مدرنیته که بر مبنای «سکولاریسم» (دنیویگرایی) به قطع کامل رابطه زمین و آسمان و بینیازی بشر از هدایتهای الهی در زندگی اجتماعی فتوا میدهد، استمرار همان دوران جاهلّیت اولی است؟ منبع: ماهنامه موعود شماره ۱۱۵
۲ــ پیروی از حکم غیر الهی
قرآن کریم در یکی از آیات خود، به پیامبر اکرم(ص) دستور میدهد که در میان مردم بر اساس حکم خدا داوری کند و از تسلیم شدن در برابر هوا و هوس آنان که خواستار اجرای احکام جاهلی هستند، خودداری کند: «و میان آنان به موجب آنچه خدا نازل کرده، داوری کن و از هواهایشان پیروی مکن و از آنان بر حذر باش؛ مبادا تو را در بخشی از آنچه خدا بر تو نازل کرده به فتنه دراندازند…» [سوره مائده (۵)، آیه ۴۹.]
خداوند متعال، پس از این آیه، مردم را از پیروی حکم جاهلی در برابر حکم خدا بر حذر داشته و حکم خدا را برترین احکام میداند:
«آیا خواستار حکم جاهلّیتند؟ و برای مردمی که یقین دارند، داوری چه کسی از خدا بهتر است؟» [همان، آیه ۵۰.]
در فرهنگ اهلبیت(ع)، هر آنچه غیر حکم خداست، حکم جاهلّیت تلقی شده و مردم از پیروی آن بر حذر داشته شدهاند.
در روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده است، در این زمینه چنین میخوانیم: «حکم دو گونه است: حکم خدا و حکم جاهلی. پس هر کسی در [تشخیص] حکم خدا اشتباه کند، به حکم جاهلی داوری کرده است.» [الکافی، ج ۷]
از آنچه گفته شد، به خوبی درمییابیم هر جامعهای که مناسبات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود را بر مبنای مقرّرات غیر الهی سامان دهد و در برنامهریزی، قانونگذاری و اجرا به جای مراجعه به آموزههای وحیانی، به تعالیم بشری مراجعه کند، در واقع طریق جاهلّیت را در پیش گرفته است و با جامعه جاهلی عصر پیامبر(ص) که از پذیرش حکم خدا سر باز میزد و تنها هوا و هوس خود را مبنای عمل اجتماعی قرار میداد، هیچ تفاوتی ندارد. حتّی اگر در ظاهر جامعهای مدرن و پیشرفته باشد. منبع: ماهنامه موعود شماره ۱۱۵
۳ــ غرق شدن در گناه و تباهی
نتیجه طبیعی حقگریزی و حقستیزی مردم عصر جاهلّیت و پافشاری آنها بر حکم غیر خدا، پذیرش ولایت شیطان در همه زمینهها و غرق شدن در گناه و تباهی بود. این موضوع را به خوبی میتوان از سخنان امیر مؤمنان، علی(ع) دریافت:
«به رسالتش فرستاد، درحالیکه مردم، گمراهانی حیرتزده و در فتنه فرو افتاده بودند. هوا و هوس، آنان را بر خود غوطهور و کبر و نخوت از طریق صوابشان منحرف ساخته؛ جاهلّیت تاریک، آنان را سبکسر و در کارها متزلزل و حیران نموده بود.» [نهجالبلاغه، خطبه ۹۴]
گفتنی است بر اساس فرهنگ قرآن کریم، مردم یا سر در گرو ولایت الله دارند و در نتیجه در نور و روشنایی به سر میبرند، یا پیرو ولایت شیطان و طاغوتند و یکسره غرق در تاریکی و ضلالت. [سوره بقره (۲)، آیه۲۵۷]
این، سرنوشت محتوم همه جوامعی است که در برابر ولایت خدا سر تسلیم فرود نمیآورد. چه جامعه جاهلی دوران رسالت نبی مکرّم(ص) باشد و چه جوامع به اصطلاح مدرن عصر حاضر.
با توجّه به مطالب یاد شده، میتوان گفت آنچه در روایات اسلامی از آن به عنوان مرگ جاهلی یا حیات بدون امام یاد شده است، شاخصههای متفاوتی دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
- حقگریزی و حقستیزی؛
- پیروی از حکم غیر الهی؛
- غرق شدن در گناه و تباهی؛
- انحطاط اخلاقی
- ظلم و بیعدالتی و نادیده گرفتن حقوق دیگران.
این شاخصهها، اختصاص به جامعه جاهلی عصر رسالت حضرت ختمی مرتبت(ص) نداشته و در هر جامعهای که امام عصر خود را نشناسد و سر در گرو اطاعت او نگذارد، این شاخصهها بروز و ظهور مییابد.امیدوارم که خداوند به همه ما توفیق رهایی از مرگ جاهلی را عطا فرماید. منبع: ماهنامه موعود شماره ۱۱۵
اللهم عجل لولیک الفرج