خانه / مقالات / مهدویت / ظهور و پایان انتظار / سوال هایی پیرامون ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) – (۳)

سوال هایی پیرامون ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) – (۳)

سوال هایی پیرامون ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) – (۳)

تسخیر جهان با یاران اندک چگونه ممکن است ؟ چگونه حضرت مهدی با ۳۱۳ نفر بر حدود شش ملیارد انسان عالم پیروز می شود ؟ آیا این همه انسانها از آداب و سنن و اخلاقشان دست بر می دارند ؟ آیا غلبه آن حضرت به طور اعجاز و خرق عادت است یا آن که با ملاحظه اسباب و علل وعوامل ظاهری نیز غلبه و پیروزی آن جناب ممکن است ؟

پاسخ:

بر حسب روایات وارده تعداد نیروهای حضرت منحصر در ۳۱۳ نفر نیست ، بلکه آنان یاران مخصوص حضرت هستند و تا نیروهای حضرت به ده هزار نفر نرسد، آغاز به جنگ نخواهد کرد۱۱ و علی الدوام به تعداد نیروهای حضرت افزوده خواهد شد .

اما غلبه حضرت بر عالم هم ممکن است از طریق اعجاز باشد و هم ممکن است از طریق عاید صورت گیرد و هم ممکن است به هر دو طریق باشد . چنانکه برای پیامبر (علیه السلام) این چنین بود .

اما از طریق اعجاز حصول چنین غلبه مطلقی برای آن حضرت طبق خواست خدای سبحان امری ممکن ومعقول است و با وعده های صریح و بشارتهای حتمی که در قرآن مجید آمده بدون شبهه حاصل خواهد شد . خداوند بنابر مصداق (کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله )۱۲ ، آن حضرت و یاران محدودش را که از بندگان شایسته خدا هستند بر تمام ملل غالب و حاکم کرده و او را وارث زمین قرار خواهد داد .

اما از طریق علل و اسباب عادی و ظاهری هم حصول چنین فتح و غلبه ای و تشکیل آن حکومت واحد جهانی ممکن و عملی خواهد بود ، زیرا آن حضرت در موقعی ظهور می کند که اوضاع و احوال اجتماعی ، اخلاقی و سیاسی کاملاً مساعد باشد . درآن موقع ، همه ملل از مدنیت معنوی و اخلاقی محروم و دشمنی و کینه توزی و ظلم و تجاوز همه را نسبت به یکدیگر بدبین و از هم جدا ساخته و اتحاد و وحدت و همفکری و همکاری به کلی از میان بشر رخت بربسته و از اینکه کسی بتواند بدون امدادهای غیبی جامعه را رهبری کند ، مأیوس می شوند . خلاصه همه با هم در مبارزه و جنگ علیه یکدیگر و همه ازوضع موجود ناراضی اند و از مکتبهای مختلف که عرضه می شود ناامید بوده و منتظر تغییر رژیم و انقلاب و عوض شدن اوضاع و کنار رفتن زمامداران خدا نشناس و برداشته شدن مرزها و القای تجزیه ها و تقسیمها هستند .

در چنین شرایطی حضرت مهدی (علیه السلام) و اصحابش با نیروی ایمان و اخلاق حسنه و با نجات بخش ترین برنامه های عمرانی و اقتصادی و عدالت اجتماعی برای انقلاب و دعوت به قرآن و اسلام ، قدم به میدان می گذارند و آن نهضت الهی و دعوت روحانی را شروع می کنند .

معلوم است که این جمعیت با آن برنامه ها و وضع کار ، در آن دنیای پرآشوب و غرق در توفان گرفتاریها و فشارها ، دلها را به خود متوجه کرده و فاتح و پیروز وموفق می شوند و هیچ نیرویی نمی تواند در برابر آنها مقاومت کند . چنانکه در صدر اسلام هنگام ظهور حضرت محمد (صل الله علیه و اله) نیز وضع این چنین بود ومردم خسته از آداب و رسوم غلط و به ستون آمده از ستم اربابان و ملوک با شنیدن صدای حق و عدالت لبیک گویان تسلیم شدند و اسلام در کمترین زمان ممکن کسرای ایران و قیصر روم را درهم کوبید .

به هر حال ، وضع امام عصر نیز این چنین است ؛ یعنی اغلب مردم با اراده و اختیار خود و با درک و شعوری که دارند به حقانیت حضرت پی می برند و تسلیم او می شوند ، لذا پیروزی بر عالمیان هم از لحاظ عادی و طبیعی و هم از لحاظ غیر مادی و اعجاز میسر است و منعی ندارد .

منظور از آیین جدید چیست که در روایات وارد شده است وقتی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) ظهور کرد ، به امر جدید می آید و دستوراتش جدید است و کتاب جدید و سنت جدید دارد؟ مگر او پیامبر است که آیین جدید دارد آیا دستورات او ناسخ دستور پیامبر است ؟

پاسخ:

در مورد دستورات و‌آیین حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) دو دسته روایات وارد شده است : یک دسته منشأ پیدایش این فکر شده که حضرت دارای آیین جدیدی است ، لذا مناسب این است که نخست به این دسته از روایات اشاره کنیم ، سپس به دیگر از روایات می پردازیم . ابتدا به این پرسش پاسخ می‌گوییم: دسته اول ، روایاتی است که منشأ توهم دین جدید شده است و آنها عبارتند از :

۱-‌از امام صادق (علیه السلام) از سیره حضرت مهدی (علیه السلام) سوال شد ، حضرت فرمود 🙁 یصنع ما صنع رسول الله ، یهدم ما کان قبله کما هدم رسول الله امر الجاهلیه و یستأنف الاسلام جدیداً۱۳ ؛ همان کاری را که رسول خدا (صل الله علیه و اله) انجام داد ، مهدی انجام می دهد . بد عتهای موجود را خراب می کند ، چنانکه رسول خدا (صل الله علیه و اله) اساس جاهلیت را منهدم نمود، آنگاه اسلام را از نو بنا می کند ).

۲-‌ شخصی به نام ابو خدیجه از حضرت صادق (علیه السلام) نقل می کند که حضرت فرمود 🙁 اذا خرج القائم جاء بامر جدید کما دعا رسول الله فی بدء الاسلام الی امر جدید۱۴ ؛ هنگامی که قائم ظهور کرد با امرجدید خواهد آمد ، چنانکه رسول خدا در آغاز اسلام مردم را به امر جدید دعوت می کرد ).

۳-‌ در حدیثی دیگر امام صادق (علیه السلام) فرمود 🙁 اذا خرج القائم یقوم بامر جدید وکتاب جدید و سنه جدید و قضا جدید …۱۵ ؛ هنگامی که قائم ظهور کند با امر جدید و کتاب و رفتار وقضاوت جدید ظهور می نماید …)

روایات دیگری که با این نوع روایات هماهنگ هستند از آنها استفاده می شود که حضرت مهدی (علیه السلام) با دین جدید می آید ، در حالی که این چنین نیست و حضرت مروج دین جدش پیامبر اسلام است . که روایات دسته دوم دال بر آن است که ذیلاً به آنها اشاره می شود :

۱-‌ ابو سعید خدری از رسول خدا (صل الله علیه و اله) روایت می کند که حضرت فرمود : ( یخرج رجل من اهلبیتی و یعمل بسنتی ۱۶؛ یکی از اهل بیت من قیام می کند و به سنت و روش من عمل می کند ).

۲- قال رسول الله (صل الله علیه و اله) : القائم من ولدی اسمه اسمی و کنیته کنیتی و شمائله شمائلی و سنته سنتی یقیم الناس علی طاعتی و شریعتی و یدعوهم الی کتاب ربی۱۷ ؛ پیامبر (صل الله علیه و اله) فرمود : قائم از فرزندان من ، همنام و هم کنیه من است ، شمایل و رفتارش ، شمایل و رفتار من است و مردم را به اطلاعت من و دین من وادار می نماید و به قرآن دعوتشان می کند ).

۳-‌ رسول خدا در ضمن حدیثی دیگر فرمود : (و ان الثانی عشر من ولدی یغیب حتی لا یری و یاتی علی امین بزمن لا یبقی من الاسلام الا اسمه و لا یبقی من القرآن الا اسمه فحینئذ یأذن الله تبارک و تعالی بالخروج فیظهر الله الاسلام به ویجدده۱۸ ؛ دوازدهمی از فرزندانم به طوری غایب می شود که اصلاً دیده نمی شود .زمانی خواهد آمد که از اسلام جز اسمی و از قرآن جز رسم و اثری باقی نمی ماند ، در آن هنگام خدا به وی اجازه نهضت می دهد و به وسیله او اسلام راتقویت کرده ، تجدیدش میکند ).

چنانکه ملاحظه می فرمایید این احادیث بالصراحه دلالت دارند بر اینکه برنامه امام زمان و رفتارش ترویج و بسط اسلام و تحدید عظمت قرآن است و به منظور اجرای سنتهای پیامبر مقاتله می کند .

بنابراین ، اگر اجمالی در احادیث دسته اول وجود داشت با توضیحاتی که در این احادیث آمده است برطرف می شود . در مجموع باید احادیث را به گونه ای تفسیر کرد که رفع شبهه شود بدین بیان که در درزمان غیبت ، بدعتهایی در دین گذاشته می شود و احکامی از اسلام و قرآن بر طبق میل مردم تأویل و تفسیر می شود و بسیاری از حدود و احکام چنان فراموش می شوند که گویا اصلاًُ از اسلام نبودند . وقتی که مهدی (عجل الله تعالی فرجه) ظور کرد ، بدعتها را ابطال می کند و احکام خدا را به همان گونه ای که صادر شده بود ، ظاهر می سازد . حدود اسلامی را بدون سهل انگاری اجرا می کند و معلوم است که برای مردم چنین برنامه ای تازگی دارد . امام صادق (علیه السلام) می فرماید : ( اذا قام القائم سار بسیره رسول الله الا انه یبین اثار محمد۱۹ ؛ .وقتی قائم قیام کرد به سیره رسول خدا (صل الله علیه و اله) رفتار می کند ، لکن آثار محمد را تفسیر و بیان می کند ).

به هر حال ، مردمی که ارکان و اصول مسلمه اسلام را رها کرده و تنها به برخی ظواهر آن اکتفا کرده اند ، از اسلام جز نماز و روزه واجتناب از نجاسات چیزی نمی دانند ، آن هم بعضیها دین را در مسجد محصور کرده و حقیقت آن در اعمال و حرکاتشان نفوذ ندارد . در کوچه و بازار و خانه اثری از اسلام نیست ، اخلاقیات و دستورات اجتماعی را ابداً از اسلام محسوب نمی دانند ، صفات زشت در نظرشان اهمیت ندارد و به بهانه اینکه واجبات و محرمات اختلافی هستند از زیر بار آنها شانه خالی می کنند محرمات الهی را با حیله های گوناگون و تأویلات صوری جایز می شمارند ، از ادای حقوق واجبه خود داری می نمایند ، به دلخواه خود احکام دین را تأویل می کنند ، از قرآن فقط به قرائت ، تجوید و احترامات صوری را اکتفا می نمایند .

اگر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) ظاهر شود و به آنان بگوید : شما از حقیقت و گوهر دین به دور افتادید و آیات قرآن و احادیث پیامبر را برخلاف واقع تفسیر و تأویل کرده اید ، چرا حقیقت نورانی قرآن و اسلام را رها کرده اید و به بعضی از ظواهرش قناعت کرده اید ؟ شما اعمال و رفتارتان را با دین تطبیق نکرده اید ، بلکه احکام دین را با دنیای خودتان توجیه نموده ، سازش داده اید و امام حسین (علیه السلام) تنها برای گریه کشته نشد و چرا هدف جدم را پایمال کرده اید ؟

دستورات اخلاقی و اجتماعی را باید از ارکان اسلام بدانید و جزء برنامه عملی خویش قرار دهید و اسلام را درمساجد محصور نکنید و با حیله ها از زیر بار احکام خدا شانه خالی نکنید ، وظیفه امر به معروف و نهی ازمنکر را انجام دهید و فلان بدعت و فلان و فلان … را از اسلام بیرون کنید .

قطعاً چنین دین و برنامه ای بر ایشان تازگی داشته و از آن وحشت می کنند و اساساً اسلامش نمی دانند ، زیرا تاکنون اسلام را جور دیگر تصور کرده بودند . آنان می پنداشتند ترقی و عظمت اسلام در تزئین مساجد ومناره ها بلند است ، اگر امام بفرماید عظمت اسلام به عمل صالح و راستی و درستی وامنت ووفای به عهد واجتناب از حرام است ، برای شان تازگی دارد ، آنها گمان می کردند وقتی امام زمان (علیه السلام) آمد تمام اعمال مسلمین را تصحیح می کند و به اتفاق آنان در گوشه مسجد مشغول عبادت می شود، اما اگر مشاهده کننده که از شمشیر امام زمان خون می چکد و مردم را به سوی جهاد و امر به معروف ونهی از منکر دعوت می کند و نمازگزاران ستم پیشه را به قتل می رساند و مانع الزکوه را گردن می زند … برایشان تازگی دارد و جدید است ، این است معنای آیین جدید نه آنکه او دین جدید بیاورد ، بلکه دین محمد (صل الله علیه و آله) را به گونه ای که تاکنون نبود تفسیر وتبیین می کند .

پی‌نوشت‌ها:

۱۱.منتخب الاثر ، ص۴۷۵و۴۷۶.

۱۲.بقره(۲) ، آیه ۲۴۹.

۱۳.بحار ، ج۵۲، ص ۳۵۲.

۱۴.اثبات الهدی ، ج۷، ص۱۱۰.

۱۵.همان ، ص ۸۳.

۱۶.بحار ، ج۵۱ ، ص۸۲.

۱۷.اثبات الهدی ، ج۷ ، ص۵۲.

۱۸.منتخب الاثر ، ص۹۸.

۱۹.بحار ، ج۵۲، ص۳۴۷.

ادامه دارد…

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *