ولادت ۶

(آن حضرت وارث قوت مرتضوی، مکارم حسنی،عزیمتهای حسینی، عبادت امام زین العابدین وعلوم امام باقر وامامت امام صادق واخلاق امام کاظم ومعارف امام رضا وکرامتهای امام محمد تقی ومقامات امام نقی ووارث لشگرهای امام حسن عسگری علیهم السلام است واو کسی است که بر مردم از روی کرامت وبزرگی وفضائل فائق وغالب شده است امامی که دلها او را دوست می دارد واو مظهر موعود است که حضرت رسول وعده فرموده که آن حضرت ظاهر خواهد شد وعالم را به انوار عدالت منور خواهد ساخت.کنیت او همچو پیغمبر(ابوالقاسم) ولقبش حضرت (مهدی) است زیرا که راه یافته به اسرار حقائق الهی و(عبدصالح) نیز از القاب آن حضرت می باشد، از جمله القابش حجت قائم ومنتظر زمان ظهور است).

(ابن روزبهان) پس از بیان حکایت شفا یافته (اسماعیلی هرقلی) به وسیله ی امام زمان علیه السلام، می نویسد:

واین فقیر را از شوق آن جمال هنگام کتابت این حکایت این غزل روی نمود:

در رهی دیدم مهی، حیران آن ما هم هنوز

چو نسیم صبحگاهی بر من بی دل گذشت

می فزاید مهر او هر روز در خاطر مرا

گرچه آه آتشینم خرمن جان سوخته

شوق آن دیدار، غافل کرده از عالم مرا

انتظار شاه مهدی می کشد عمری امین

عمر رفت ومن مقیم آن سر راهم هنوز

من نسیم وصل آن مه را هوا خواهم هنوز

گرچه من کاهیده ام از درد می کاهم هنوز

می رود تا اوج گردون آتش آهم هنوز

تو مپنداری که من از خویش آگاهم هنوز

رفت عمر ودر امید طلعت شاهم هنوز

الها، پروردگارا! حیا، قیوما به حرمت جاه وجلال وعزت وکمال این دوازده امام معصوم پاک که ما را طلعت مبارک امام محمد مهدی موعود نصیب فرما واز فیض وبرکات آن حضرت ما را محروم مگردان.

اللهم صل علی سیدنا محمد وآل سیدنا محمد، سیما الامام الموعد محمد المهدی المنتظر وسلم تسلیما وسلم وبارک علیهم وانزل تحیاتک وبلغ صلواتنا وسلامنا الیهم.(۱)

حافظ حسین کربلائی تبریزی (۹۹۴ ه)

 (ذکر الامام الهمام، صاحب الصمصام، شمس الظلام وبدر التمام وربیع الایام ونظره الانام وقلاق الهام، السیف المضی، محمد بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی المهدی الهادی صلوات الله علیهم اجمعین).

 (وی امام دوازدهم از ائمه ی اثنی عشر است. کنیت وی ابوالقاسم است ولقبش حجه الله وقائم ومهدی ومنتظر وخلف صالح وصاحب الزمان وصاحب الامر…)

وفی تاریخ الیافعی:

 (محمد بن الحسن العسکری ابوالقاسم الذی یلقبه الامامیه بالحجه والقائم والمهدی والمنتظر وصاحب الزمان وهو عندهم خاتم الاثنی عشر اماما…).

ودر کتاب (شواهد النبوه) مولانا (عبدالرحمن جامی) آورده که: حکیمه دختر امام محمد جواد، عمه ی ابو محمد زکی علیهماالسلام گفته است که: روزی نزد ابومحمد آمدم فرمود که: ای عمه امشب در خانه ی ما باش که خدای تعالی ما را خلفی خواهد داد. من گفتم: این فرزند از که خواهد بود؟ که در (نرجس) هیچ اثری از حمل نمی بینم. فرمود که: آری مثل نرجس همچو مثل ام موسی است که حمل وی جز وقت ولادت ظاهر نخواهد شد. آن شب آنجا بودم چون شب به نیمه رسید، برخاستم تهجد گزارم ونرجس نیز تهجد گزارد. بعد از آن باخود گفتم که: وقت فجر نزدیک است وآنچه ابو محمد گفته بود، ظاهر نشد، ابو محمد علیه السلام از مقام خود آواز داد که: ای عمه تعجیل مکن. به آن خانه که نرجس آنجا بود بازگشتم. مرا در راه پیش آمد لرزه بر وی افتاده بود. وی را به سینه ی خود بازگرفتم و(قل هو الله وانا انزلنا وآیه الکرسی) بر وی خواندم، از شکم او نیز آواز آمد که هر چه من خواندم فرزند وی نیز بخواند، بعد از آن دیدم که خانه روشن شد، نظر کردم فرزند وی به زمین آمده بود ودر سجده افتاده. وی را برگرفتم. ابو محمد علیه السلام از حجره ی خود گفت که: ای عمه فرزند مرا پیش من آر. پیش وی بردم وی را بر کنار خود نشاند وزبان در دهان وی کرد وفرمود که: سخن گوی ای فرزند من به اذن الله تعالی. گفت:

 (بسم الله الرحمن الرحیم ونرید ان نمن علی اللذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثین).

بعد از آن دیدم که مرغان سبز ما را فرو گرفتند، ابو محمد علیه السلام یکی از آن مرغان را بخواند وگفت: (خذه فاحفظه حتی یاذن الله فیه فان الله بالغ امره) از او پرسیدم که: اینها مرغند یا چیز دیگر؟ فرمود که: آن یکی جبرئیل بود ودیگران ملائکه رحمتند. بعد از آن فرمود: یا عمه وی را به مادر وی بازگردان کی تقر عینها ولا تحزن ولتعلم ان وعدد الله حق ولکن اکثرهم لا یعلمون) وی را پیش مادرش بردم.

وچون متولد شد ناف زده بود وختنه کرده وبر ذراع ایمن وی مکتوب بود که:

 (جاء الحق وزهق الباطل ان الباطل کان زهوقا).

وهمچنین روایت کرده اند که: چون متولد شد به دو زانو درآمد وانگشت سبابه به جانب آسمان برداشت پس عطسه زد وگفت: (الحمد لله رب العالمین) وهمچنین روایت کرده اند که: یکی گفته است: بر ابو محمد زکی علیه السلام، درآمدم وگفتم: یابن رسول الله خلیفه وامام بعد از تو که خواهد بود؟ به خانه درآمد پس بیرون آمد کودکی بر دوش گرفته که گویا ماه شب چهارده بود در سن سه سالگی. پس فرمود که: ای فلان اگر نه تو پیش خدای تعالی گرامی بودی این فرزند خود به تو ننمودمی نام این نام رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم است وکنیت وی کنیت آن حضرت (هو الذی یملا الارض قسطا کما ملئت جورا وظلما..).

بدانکه در وجود مهدی موعود علیه السلام هیچ کس از اهل اسلام را خلافی نیست خلاف در این است که کیست؟ شیعه ی امامیه بر آنند که محمد بن الحسن است واز برای او دو غیبت اثبات می کنند یکی غیبت صغری وآن از زمان ولادت تا زمان انقطاع سفارت است ودیگری غیبت طولی(کبری) وآن از زمان انقطاع سفارت است تا آن زمان که خدای تعالی ظهور وی را مقدر ساخته است.

(ولا استحاله فی طول عمره کنوح ولقمان والخضر علیهم السلام وذهب اهل السنه الی انه امام عادل من ولد فاطمه یخلقه الله متی شاء ویبعثه نصره لدینه).

اکثر اکابر رموز در تاریخ مهدی گفته اند وگوهر معنی به الماس سخن سفته اند به تخصیص (شیخ سعدالدین محمد حموی قدس سره) واز اشعار او است:

اذا بلغ الزمان عقیب صوم

          ببسم الله فالمهدی قاما

رباعی:

هر روز ز جوی چشم من خون گذرد

من بر سر راه آن پری منتظرم

          آه دل من گرم زگردون گذرد

آشفته وسرگشته که او چون گذرد

امید به کرم وهاب نعم آن که باصره ی ما از کحل الجواهر خاک آستان آن حضرت روشنی یابد، وآفتاب عالمتاب حقیقت جامعه ی او بر در وبام تشخص ما تابد. (وما ذلک علی الله بعزیز والله علی کل شی ء قدیر) در آن سردابه که در سر من رای است وحضرت امام محمد بن الحسن آنجا غائب شده، آن حضرت را زیارت کنند.(۲)

محمد بن عبد الرسول الحسنی الشافعی البرزنجی (۱۰۴۰- ۱۱۰۳ ه)

مفسر، محدث، اصولی، ادیب ولغوی مولف کتاب (الاشاعه لاشراط الساعه) در همین کتاب می نویسد:

(الباب الثالث فی الاشراط العظام والامارات القریبه التی تعقبها الساعه وهی ایضا کثیره… فمنها المهدی وهو اولها واعم ان الاحادیث الوارده فیه علی اختلاف روایاتها لا تکاد تنحصر فقد قال محمد بن الحسن الاسنوی فی کتاب مناقب الشافعی قد تواترت الاخبار عن رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بذکر المهدی وانه من اهل بیته…).

(باب سوم در نشانه های بزرگ روز قیامت که بسیار است از جمله ی آن ظهور مهدی واو نخستین آن نشانه ها است. بدان که احادیث وارده پیرامون او، با روایتهای گوناگون قابل شمارش نیست. ومحمد بن حس اسنوی در کتاب (مناقب الشافعی) گفته: اخبار از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به ذکر مهدی واین که او از اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم است در حد تواتر است تا این که پس از تحقیق وبررسی عمیق درباره ی احادیث مهدی، یادآوری می کند که: (قد علمت ان احادیث وجود المهدی وخروجه آخر الزمان وانه من عتره رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم من ولد فاطمه علیها السلام بلغت حد التواتر المعنوی فلا معنی لانکارها ومن ثم ورد من کذب بالدجال فقد کفر ومن کذب بالمهدی فقد کفر).(۳)

اینک روشن شد که احادیث وجود مهدی وظهورش در آخر الزمان واین که او از عترت رسول خدا واز فرزندان فاطمه است، به حد تواتر معنوی رسیده است، بنابراین انکار آنها معنائی ندارد واز اینجاست که در روایات آمده است که:هر کس ظهور حضرت مهدی ودجال را تکذیب کند، کافر است.(۴)

احمد بن محمد بن الصدیق الحضرمی (متوفی ۱۳۸۰ ه)

محدث، حافظ، از فضلای مغرب اقصی صاحب تالیفات ارزشمند،از جمله:(ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون) یا (المرشد المبدی لفساد طعن ابن خلدون فی احادیث) درباره ی مهدی موعود علیه السلام می نویسد:

(… وان من اعلامها الصریحه واشراطها الثابته الصحیحه ظهور الخلیفه الاکبر والامام العالد الاشهر الذی یحیی الله به ما درس من آثار السنه النبویه واندثر ویمیت به ما شاع من ضلالات اهل البدع وذاع وانتشر ویملا الارض عدلا کما ملئت بظلم من جار وفجر… امام العتره الطاهره المصطفویه محمد بن عبدالله المنتظر فقد تواترت بکون ظهوره من اعلام الساعه واشراطها الاخبار وصحت عن رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فی ذلک الاثار وشاع ذکره وانتشر خبره من الکافه من اهل الاسلام علی ممر الدهور والاعصار فالایمان بخروجه واجب واعتقاد ظهوره تصدیقا لخبر الرسول محتم…).(۵)

(دانشمندان ومتخصصان علم حدیث، سخنان ابن خلدون را با دلائل روشن رد کرده اند از جمله شیخ احمد صدیق حضرمی کتاب (ابراز الوهم المکنون…) را در رد او نوشته است. ودرباره ی وجوب اعتقاد به ظهور مهدی در آخر الزمان می نویسد: از علائم روشن ونشانه های ثابت وصحیح رستاخیز، ظهور خلیفه بزرگ وامام عادل مشهوراست که خداوند به وسیله ی او آنچه را که از آثار نبوی کهنه وفرسوده شده، احیاء می کند وآنچه را که از بدعت وضلالت انتشار یافته از بین می برد وروی زمین را از عدل وداد پر می کند پس از آن که از ظلم وفسق وفجور آکنده شده باشد. امام محمد بن عبدالله از عترت پاک پیامبر است که امت در انتظارش هستنددرباره ی این که ظهور او از علائم ونشانه های روز رستاخیز است اخبار در حد تواتر است وبه طور صحیح از آن حضرت رسیده است وخبر آن در میان مسلمانان در طول قرون واعصار انتشار یافته است. پس ایمان به ظهور آن حضرت به جهت تصدیق خبر رسول خدا واجب بوده واز عقائد اهل سنتو جماعت به حساب می آید).

شیخ محمد بن احمد السفارینی النابلسی (۱۱۱۴- ۱۱۸۸ ه)

فقیه حنبلی، صوفی وماهر در حدیث وتاریخ صاحب کتاب (لوائح الانوار البهیه وسواطع الاسرار الاثریه، لشرح الدره المضیئه فی عقد الفرقه المرضیه). وی پس از این که در کتابش به شرح شعر زیر پرداخته، می گوید:

وما اتی بالنص من اشراط

منها الامام الخاتم الفصیح

   فکله حق بلا شطاط

محمد المهدی والمسیح

(علامتهایی که در نص آمده است، تمام آنها بدون تردید حق است، از جمله ی آنها، امام خاتم فصیح محمد مهدی ومسیح است).

(منها) ای من اشراط الساعه التی وردت به الاخبار وتواترت فی مضمونها الاثار ای من العلامات العظمی وهی اولها ان یظهر(الامام) المتقدی باقواله وافعاله…).

(یعنی از جمله آن علائم روز قیامت که در اخبار به طور متواتر آمده، یعنی از نشانه های بزرگ آخر الزمان ونخستین آن، این است که امامی که به گفتار وکردار مقتدای است وخاتم وپایان بخش امامان است. ظاهر می گردد که هیچ امامی پس از او نخواهد آمد همان طور که پیامبر خاتم پیامبران است وهیچ پیامبر ورسولی پس از او نخواهد آمد. زبانش فصیح است زیرا او از اعراب اصیل، اهل فصاحت وبلاغت است. نام او(محمد المهدی) است این نام مشهورترین اوصاف اوست زیرا (محمد) در چندین خبر آمده ودر بعضی از آنها گفته شده که اسمش (محمد) ونام پدرش (عبدالله) است).

(ابو نعیم) از حدیث (ابوهریره) آن را روایت کرده است وعبارت آن چنین است که پیامبر فرمود:

 (لو لم یبق من الدنیا الا یوم لطول الله ذلک الیوم حتی یلی رجل من اهل بیتی یواطی اسمه اسمی واسم ابیه اسم ابی یملاها قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وجورا).

 (اگر از دنیا فقط یک روز باقی بماند خداوند آن را آن قدر طولانی می گرداند تا این که مردی از اهل بیت من ظهور می کند که نامش همانندنام من ونام پدرش نام پدر من است که زمین را از عدل وداد پر می کند پس از آن که از ظلم وجور پر شده باشد).

تا این که می گوید:

 (واما نامگذاری وتوصیف او به (مهدی) این صفت او در چندین روایت ثابت گشته است). تا می گوید: کنیه او (ابو عبدالله) بوده ونسبش به اهل بیت پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم می رسد).

(شیخ محمد سفارینی) از پنج نکته درباره ی مهدی علیه السلام یاد کرده که عبارتند از: ۱- فی حلیته وصفته (قیافه وصفت او)؛۲- فی سیرته (سیرت وروش او)؛

۳- فی علامات ظهوره (علائم ونشانه های ظهور او)؛ ۴- فی الاشاره الی بعض الفتن قبل خروج المهدی (اشاره به بعضی از فتنه ها که پیش از ظهورش اتفاق می افتد)؛ ۵- فی مولده وبیعته ومده ملکه (تولد، بیعت ومدت حکومت ووسائل مربوط به آن).

وی پس از پایان گفتار خود در پیرامون نکات پنجگانه می گوید:

 (قد کثرت الاقوال فی المهدی حتی قیل لا مهدی الا عیسی والصواب الذی علیه اهل الحق ان المهدی غیر عیسی وانه یخرج قبل نزول عیسی علیه السلام وقد کثرت بخروجه الروایات حتی بلغت حد التواتر المعنوی وشاع ذلک بین علماء السنه حتی عد من معتقداتهم وقد روی الامام الحافظ ابن الاسکاف بسند مرضی الی (جابر بن عبدالله) رضی الله عنه عنهما قال: قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: (من کذب بالدجال فقد کفر ومن کذب بالمهدی فقد کفر).

(سخن درباره ی مهدی بسیار گشته تا آنجا که گفته شده: هیچ مهدیی نیست مگر عیسی، ولی اهل حق این سخن رادرست نمی دانند ومعتقدند که مهدی غیر از عیسی است واین که او پیش از نزول عیسی علیه السلام ظهور می کند درباره ی قیام او روایات بسیار زیاد است وبه حد (تواتر معنوی) رسیده ودر میان علمای اهل سنت رواج یافته تا این که از باورها ومعتقدات آنان به شمار آمده است. وامام حافظ ابن اسکاف به سندی که مورد پسند است، از جابر بن عبدالله روایت کرده است که گفت: رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: (هر کس آمدن دجال را تکذیب کند او کافر است وهر کس مهدی را انکار کند، به دین خدا کافر گشته است).

وی سپس از برخی از روایات درباره ی ظهور مهدی یاد کرده ومی گوید:

علاوه بر اصحابی که نام بردیم وصحابه ای که نام آنها ذکر نشد وهمچنین (تابعان) روایات متعددی نقل شده که از مجموع آنها علم قطعی درباره ی ظهور مهدی به دست می آید وبدین ترتیب ایمان واعتقاد به ظهور مهدی، آن چنان که نزد اهل علم مقرر است ودر اعتقادات اهل سنت وجماعت تدوین یافته، یکی از واجبات است.(۶)

محمد صدیق خان بن حسن حسینی بخاری قنوچی هندی (۱۲۴۸- ۱۳۰۷)

از رجال نهضت اسلامی هند، وصاحب آثار ارزشمند در علوم اسلامی به زبانهای عربی، فارسی وهندی است از جمله (الاذاعه لما کان وما یکون بین یدی الساعه) می باشد که در همین کتاب می نویسد:

 (باب فی الفتن العظام والمحن التی تعقبها الساعه وهی ایضا کثیره جدا)

منها المهدی الموعود المنتظر الفاطمی وهو اولها والاحادیث الوارده فیه علی اختلاف روایاتها کثیره جدا، تبلغ حد التواتر وهی فی السنن وغیرها من دواوین الاسلام من المعاجم والمسانید…).

(در باب (الفتن العظام والمحن…) که قبل از رستاخیز به وقوع می پیوندند، می نویسد از جمله ی آنها بلکه اولین آنها ظهور مهدی موعود است احادیث وارده در این باره در سنن وغیر اینها با وجود اختلاف آنها به قدری زیاد است که به حد تواتر می رسد).

ظاهرا از علمای اهل سنت دو نفر احادیث مربوط به مهدی را انکار ویا در آنها تردید کرده اند، یکی از آنها (ابو محمد بن الولید البغدادی) است که (ابن تیمیه) در (منهاج السنه) از او نام برده وبه شبهاتش پاسخ گفته است. دیگری (عبدالرحمن بن خلدون مغربی) مورخ معروف است که در میان علما به تضعیف احادیث مهدی مشهور گشته است. (شیخ محمد صیق) در کتاب (الاذاعه..) به بررسی سخنان وی پرداخته وگفته است:

(لا شک فی ان المهدی یخرج فی اخر الزمان من غیر تعیین شهر وعام لما تواتر من الاخبار فی الباب واتفق علیه جمهور الامه سلفا عن خلف الا من لایعتد بخلافه).

 (بی تردید مهدی در آخر الزمان – بدون تعیین ماه یا سال یعنی بدون تعیین وقت قبلی – (ظهور می کند چه اخبار در این باره (متواتر) بوده ومورد توافق جمهور امت از خلف وسلف است).

وی سپس می افزاید:

 (فلا معنی للریب فی امر ذلک الفاطمی الموعود المنتظر المدلول علیه بالادله بل انکار ذلک جراه عظیمه فی مقابله النصوص المستفیضه المشهوره البالغه الی حد التواتر…).(۷)

(تردید درباره ی موعود فاطمی که دلائل بر صحت آن دلالت دارند ویا انکار آن، گستاخی بزرگی است در برابر نصوص مشهور وفراوانی که تا حد تواتر رسیده است).

قاضی محمد بن علی الشوکانی (متوفای ۱۲۵۰ ه)

مولف تفسیر معروف (فتح القدیر) و(نیل الاوطار) است که در کتابش (التوضیح فی تواتر ما جاء فی المهدی المنتظر والدجال والمسیح) می نویسد:

(احادیث وارده درباره ی مهدی که توانستم بدانها دست یابم،از جمله ۵۰ حدیث است که در آن صحیح، حسن وضعیف منجبر وجود دارد ای احادیث بی شک وتردید متواتر است، بلکه کلمه ی متواتر بودن درباره ی مسائلی که کمتر از این حدیث دارد طبق موازین حدیث شناسی صادق است. آثار صحابه ی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم که بر مساله ی مهدی تصریح دارد بسیار زیاد است و(حکم رفع) دارد وجای هیچگونه بحث ومجال هیچ نوع اجتهادی را باقی نمی گذارد).

در مساله ی نزول مسیح علیه السلام می گوید:

(احادیث وارده پیرامون مهدی منتظر متواتر است واحادیث وارده درباره ی (دجال) متواتر است همان طور که احادیث منقول در مورد نزول عیسی علیه السلام متواتر می باشد).

شیخ منصور علی ناصف (معاصر)

از علمای (الازهر) ومولف کتاب (التاج الجامع للاصول فی احادیث الرسول) که در کتاب خود احادیث قابل اطمینان کتب حدیث اهل تسنن را جمع آوری کرده است. درباره ی حضرت مهدی علیه السلام می نویسد:

(اشتهر بین العلماء سلفا وخلفا انه فی آخر الزمان لابد من ظهور رجل من اهل البیت یسمی المهدی یستولی علی الممالک الاسلامیه وبتبعه المسلمون ویعدل بینهم ویوید الدین… وقد روی احادیث المهدی جماعه من خیار الصحابه وخرجها اکابر المحدثین کابی داود والترمذی. ابن ماجه، والطبرانی، وابی یعلی والبزاز والامام احمد والحاکم – رضی الله عنهم اجمعین – ولقد اخطا من ضعف احادیث المهدی کلها کابن خلدون وغیره).(۸)

(بین علمای قدیم وجدید مشهور است که در آخر الزمان مردی از اهل بیت که مهدی نامیده می شود، به طور حتم ظهور فرموده وبر کشورهای اسلامی مسلط می شود ومسلمانان از او پیروی خواهند کرد وبین آنها به عدالت رفتار می کند ودین الهی را تایید می نماید… احادیث مهدی را جمعی از نیکان صحابه روایت کرده اند وبزرگان محدثین چون: ابوداود، ترمذی، ابن ماجه، طبراین، ابویعلی، بزاز وامام احمد وحاکم (رض) در کتابهای خود استخراج نموده اند ومسلما آنان که مثل ابن خلدون وبرخی دیگر همه ی احادیث مهدی را تضعیف نموده، به خطا رفته اند).

پاورقى:

 (۱) وسیله الخادم الی المخدوم، ص ۲۹۵ – ۲۷۳.

(۲) روضات الجنان، روضه ی هشتم، ج ۲، ص ۳۹۳ – ۳۸۹.

(۳) الاشاعه لاشراط الساعه، ص ۲۲۴ تا ۲۵۸، چاپ اول.

(۴) ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون، ص ۴۳۳، ط دمشق، سال ۱۳۴۷ ه.

(۵) ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون، ص ۴۴۳، ط دمشق، سال ۱۳۴۷ ه.

 (۶) کتاب (لوائح الانوار البهیه وسواطع الاسرار الاثریه) لشرح (الدره المضیئه فی عقد الفرقه المرضیه)، ج ۲، ص ۳۴۸ تا ۳۶۳، ط مصر، ۱۳۲۴.

(۷) الاذاعه لما کان وما یکون بین یدی الساعه، تالیف: سید محمد صدیق حسن قنوچی بخاری، ص ۴۲۵ – ۳۹۰، ط مصر، چاپخانه ی المدنی.

(۸) التاج الجامع للاصول ج ۵، ص ۳۴۱ – پاورقی، ط ۱۴۰۶، ۴ ه – ۱۹۸۶ م.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *