آمادگى و آماده سازى

آمادگى و آماده سازى

اینکه زمان ظهور و پایان یافتن غیبت حضرت مهدى(علیه السلام) از امور غیبى شمرده شده، و اینکه خداوند امر فرج او را بناگهان در یک شب امضاء خواهد فرمود، و اینکه ما را در هر صبح و شام به انتظار فرج فرمان داده اند، همگى براى حفظ آمادگى همیشگى در جهت پاسخگویى به نداى یارى خواهىِ آن امام بزرگوار مى تواند باشد.

شیعه اى که مى خواهد از جمله یاران امام خویش باشد، منتظرى که مى خواهد در زمره رزمندگان رکاب مولاى خود به حساب آید، رزمنده اى که مى خواهد، محض ورود فرمانده، دو شادوش او و پابپاى او در فتح همه کاخهاى ستم وافراختن پرچم اسلام بر فراز همه بامهاى جهان سهیم باشد، هرگز بدون آمادگى سر بر بستر استراحت نمى گذرد. چنین کسى حتّى اگر مى خوابد سلاح آماده خویش را در زیر متکّاى خود حفظ مى کند.

 (وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّه)(۱)

براى رویارویى با کافران و مستکبران هر چه توانایى دارید تجهیزات فراهم آورید و سلاح آماده کنید.

چنین کسى نه فقط همواره خود را آماده نگه مى دارد بلکه دیگران را نیز براى آماده شدن بر مى انگیزاند.

او نه فقط خود نیرومند و مسلّح است، بلکه دیگران را هم به نیرومند شدن و مسلّح گشتن ترغیب مى کند، زیرا خود این آماده سازى دیگران و نیرومند و مسلّح ساختن آنان نیز در راستاى یارى رساندن به مولاى غایب از نظر است، و منتظرِ یاور، همیشه آماده براى یارى است.

 (وَ نُصْرَتى مُعَدَّهٌ لکم.)(۲)

 (یارى من آماده براى شماست.)

گمشدگان منتظر

پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) در روایتى شگفت مى فرماید:

(بر خدا سزاوار است که اهل ضلالت را به بهشت وارد سازد؟)

(حقیقٌ على اللّه أنْ یُدخِلَ اَهلَ الضَّلالِ الجنّه.)(۳)

ضلالت و بهشت ؟؟! آیا پذیرفتنى است؟

این غرابت شاید در همان دوران هم همه را به شگفتى کشانده باشد. و شاید از همین روست که امیرالمؤمنین(علیه السلام) برادر و یار همیشگى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)سخن او را تبیین و تفسیر مى کند:

 (پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) با این تعبیر ایمان آوردگانى را قصد فرمود که در زمان فتنه بر پیروى از امام غائبِ خویش به پا خیزند، امامى که جایگاهش پنهان و وجود نازنینش پوشیده از همه دیدگان است.

آنان به پیشوایى او اقرار دارند و به ریسمان ولایت او چنگ زده و چشم انتظار ظهور او هستند. یقین مىورزند، تردید ندارند، صابر و شکیبا، و تسلیم فرمانهاى او هستند.

ضلالت آنها تنها به این معناست که نسبت به جایگاه امام شان و شناسایى شخص پیشواى شان گمشده به حساب مى آیند.)(۴)

پس این (گمشدگى) است نه (گمراهى)! و این (گمشدگى) ماست نه (گمشدگى امام)! این گمشدگى را به تعبیرى دیگر مى توان سرگشتگى نامید.

و زیباست تعبیر مولا که فرمود:

(در زمان فتنه به پیروى از امام بر مى خیزند.)(۵)

گمشده نمى نشیند، گمشده احساس آرامش نمى کند، گمشده از جستجوى راه دست نمى کشد، گمشده منتظِر در طلب امامش، در تکاپوى یافتن مولایش، سرگشته و سرگردان است.

پس یکى از ویژگیهاى منتظرین را همین سرگشتگى و سرگردانى و احساس گمشدگى مى توان دانست.

انتظار همیشگى

انتظار، وقت نمى شناسد، صبح و شام نمى شناسد، گاه و بیگاه نمى شناسد. انتظار سوز شوقى است که به جان مى افتد، شعله عشقى است که در دل مى گیرد، تا جان به تن منتظران است و تا دلشان مى طپد، انتظارشان مى سوزاند و گرما مى بخشد.

در خانه اند یا در کوچه و بازار، در بسترند یا در کشاکش کار، در تنهایى یا در اجتماع، در آسانى یا در سختى، در سلامت یا در مریضى، در وطن یا سفر، در هر زمان، در هر جا، و در هر حال، فکر و ذکر منتظران مشغول به یار مورد انتظار است. اصلاً بنده مؤمن خدا، در دوران غیبت امامش، لحظه اى را بى انتظار نمى گذراند:

 (انّ احبّ الاعمال الى اللّه عزّوجلّ انتظار الفرج و مادام علیه العبد المؤمن.)

 (محبوب ترین کارها در نزد خداى عزّوجلّ انتظار فرج است و بنده مؤمن همواره در حال انتظار به سر مى برد.)(۶)

و امام صادق(علیه السلام) فرمود:

 (انتظر الفرج صباحاً و مَساءً.)

 (در هر صبح و شام منتظر فرج باش)!

این فرمان امام به انتظار، از نگاهى دیگر نوعى خبردادن از نامعلومى زمان فرج است، به عبارت دیگر شاید مقصود این باشد که صبحگاهان منتظر فرج باش، زیرا چه بسا تا شامگاهان فرج فرا برسد; و شامگاهان منتظر فرج باش، زیرا چه بسا تا صبحگاه بعدى ظهور امضاء گردد.

گنج انتظار

در بین قصه هاى کهن ایرانى، قصّه پیرمردى را مى خوانیم که وقتى مرگ خویش را نزدیک مى یابد، پسرانش را فرا مى خواند و سخن از گنجى بزرگ به میان مى آورد که در مزرعه مدفون است. او بدون آنکه مکان دقیق نهانى گنج را به آنان بگوید چشم از دنیا فرو مى بندد.

فرزندان او در طلب گنج سرتاسر زمین مزرعه را مى کاوند و در پایان ناامید از پیدا کردن گنج، بر زمین زیر و رو شده و به خوبى شخم خورده، بذر مى پاشند. چند ماهى بعد، زمانى که انبوه چشم نوازِ گیاهانِ روییده از خاک خوب و آماده، به بار مى نشینند و محصولى سرشار و ثروتى فراوان به ارمغان مى آورند، راز گنج مزرعه گشوده مى شود و عاقبت اندیشى پیرمرد حکیم بر فرزندان آشکار مى گردد.

انتظار را از آن رو که خود کندوکاوى جهادگرانه است و از آن جهت که حرکت و تلاش و مقاومت و صبر را به همراه دارد، مى توان به جستجوى بى امان فرزندان در طلب گنج موعودِ پیرمرد شبیه دانست. با این تفاوت که گنج موعود انتظار، خود نیز حقیقتى تردید ناپذیر است.

انتظار دوران با شکوه امام زمان(علیه السلام) تنها بهانه اى براى حرکت پیگیر منتظران نیست، بلکه خود نیز براستى گنجى واقعى است، گنجى که پربهاتر از آن در سرتاسر آفرینش وجود ندارد.

انتظار امام زمان(علیه السلام) یعنى انتظار خلاصه همه خوبیهاى خلقت.

و انتظار دوران امام زمان(علیه السلام) یعنى انتظار عصاره همه تاریخِ سراسر نور و هدایت پیامبران.

اگر انتظار کشیدى و به مقصود رسیدى، او را دیدى، کلام جانبخشش را شنیدى، دست عنایتش را برسرت احساس نمودى، در سایه حکومتش حکومت توحید و عدالت و انسانیت را تجربه کردى، و در دوران خلافتش، خلیفه اللّهىِ انسان را مجسّم یافتى، کامیاب خواهى بود.

و اگر انتظار کشیدى و به مقصود نرسیدى، او را ندیده مُردى، و طعم عدالت موعود را نچشیده وعده حق را اجابت کردى، باز هم کامیاب خواهى بود; زیرا انتظار فرج خود از بالاترین مصادیق فرج و گشایش است.

 (انتظار الفرج من اعظم الفرج)(۷)

روبه روى یار

دو نفر که به هم پشت کرده اند هر چه پیشتر بروند و هر چه بیشتر زمان بگذرد از هم دورتر مى شوند. حال اگر یک نفر ایستاد یا برگشت براى به هم رسیدن آن دو کافى نیست، مگر آنکه وقتى برگشت آنقدر سریع حرکت کند که بتواند راه رفته خویش و مسافت طى شده توسط دیگرى را جبران کند.

امّا اگر هر دو رو به هم برگشتند دیرى نمى پاید که دوباره به هم مى رسند.

بیایید تا مواظب باشیم پشت به یارِ موعود نکنیم و در راهى خلاف راه او حرکت ننماییم.

بیایید مراقب باشیم که اگر خود از او روى گردانده ایم لااقل آنقدر به فساد و تباهى کشیده نشویم که او هم از ما روى بگرداند.

امّا ـ اگر خدا نکند ـ روزى چنین نیز شد، مبادا که ناامید شویم، مبادا که غفلتمان ادامه پیدا کند! بیایید در آن حال هم باز به سوى او برگردیم و از همه قواى خود از همه استعدادهاى خود، از همه بود و نبود و دار و ندار خود، مایه بگذاریم و از هر کس و از هر وسیله ممکن مدد بگیریم و فاصله فراق را جبران کنیم.

اصلاً بیایید کارى کنیم که همیشه رو به او داشته باشیم، کارى کنیم که هرگز او روى از ما نتابد و ما از او روى نتابیم.

آخر مگر نه این است که در یکى از همین فرداها او خواهد آمد و ما را به یارى خواهد طلبید؟ اگر رو به او نداشته باشیم، اگر از او فاصله گرفته باشیم، اگر صدایش را نشنویم، یا اگر اینهمه دورى معنوى ما را در جبهه مخالفین او قرار داده باشد، چه باید بکنیم؟ چگونه باید سیاه روزى و نگون بختى خود ساخته را، جبران کنیم؟

در آنروز درد و داغ و حسرت مان چه سودى مى بخشد و ابراز باور و ایمان مان چه نفعى دارد؟

(امام صادق(علیه السلام) درباره آیه:

(یَوْمَ یَأْتِى بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لایَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِى إِیمانِهَا خَیْراً.)(۸)

فرمود:

 (الآیات هم الأئمه و الآیه المنتظر القائم(علیه السلام)فیومئذ لاینفع نفساً ایمانها لم تکن آمنت به قبل قیامه بالسیف، و إن آمنت بمن تقدّمه من آبائه(علیهم السلام).)(۹)

 (روزى که برخى آیات پروردگارت ظاهر گردد، کسى که از قبل ایمان نیاورده است یا در ایمان خود خوبى و خیراتى بدست نیاورده باشد، ایمان آوردنش سود نمى بخشد. آیات همان أئمه(علیهم السلام) هستند و آیه مورد انتظار، حضرت قائم(علیه السلام) است. پس در آنروز کسى که قبل از ظهور با شمشیر به او ایمان نیاورده باشد، ایمان آوردنش نفعى نمى رساند، اگر چه به همه امامان پیش از او ایمان داشته باشد.)

 

انتظار و دعا

دعا کردن خواستنى ساده نیست، طلب نمودنى معمولى نیست، بلکه ایمان به خدا و قدرت مطلق اوست، باور داشت سبب سازى و سبب سوزى اوست، جهت بخشى به خواسته هاست، نوعى تطبیق دادن یا در خواست مطابقت بین مطلوبات مورد نیاز بشر، با اراده و مشیّت خداست.

و بدین سان در دعا براى فرج، تنها به الفاظى حاکى از نیاز به گشایش و جملاتى با مفهوم در خواستِ تعجیل ظهور، اکتفاء نمى شود، بلکه چنین دعایى با ایمان به خدا و اعتراف به توانایى هاى بى نهایت او و عشق به حاکمیت اراده او و جهت گیرى به سمت توحید و عدالت و حرکت در مسیر تحقق خواسته هاى الهى و کوشش در راه نزدیک ساختن ایده هاى خویش به نویدهاى دوران پس از ظهور همراه است.

چون چنین است، دعا براى فرج از مصادیق انتظار است. بلکه بالاتر از این، دعاکننده منتظِر از زمره خاصّان به شمار مى آید، چنانکه فرموده اند:

 (هرکس بر بلا شکیبا باشد و به وسیله دعا چشم انتظار فرج از سوى خدا باشد، از خاصّان محسوب مى شود.)(۱۰)

و چون چنین است، دعا براى فرج در کلام معصومین(علیهم السلام) ملازم و همراه با انتظار فرج ذکر مى شود، چنانکه راوى گوید: در نزد امام(علیه السلام)سخن از غیبت مهدى(علیه السلام) پیش آمد، پرسیدم: شیعیان شما در آن زمان چه کنند؟ فرمود:

(علیکم بالدّعاء و انتظار الفرج.)

 (بر شما باد که دعا کنید و منتظر فرج باشید.)(۱۱)

و نیز از این روست که حضرت مهدى(علیه السلام)در توقیع شریف خویش مردم را نه فقط به دعا کردن، بلکه به زیاد دعا نمودن براى تعجیل فرج، سفارش مى فرماید و همین دعا کردن را فرج و گشایش مسلمین مى شمارد:

(اکثروا الدّعاء بتعجیل الفرج فانّ ذلک فَرجُکم.)(۱۲)

و بهمین خاطر است که امام رضا(علیه السلام) به دعا کردن براى حضرت صاحب الزّمان(علیه السلام) فرمان مى داد:

(عن یونس بن عبدالرحمان: أن الرّضا(علیه السلام) کان یأمر بالدّعاء لصاحب الامر(علیه السلام).)(۱۳)

منتَظِر و منتَظَر

نه چنان است که خلقى چشم انتظار ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) و عملى گشتن وعده هاى الهى به دست او باشند ولى او خود بى خبر از اینهمه اشتیاق، رها از هر دغدغه اى، گوشه آسایشى براى خویش گزیده و نسبت به درد و رنج و شکنج شیعه و یارانش بى تفاوت و بى احساس، روزگار غیبت را سپرى سازد!

او علاوه بر آنکه از اوضاع و احوال منتظرانش آگاه است.(۱۴) و در مراعات حال آنان کوتاهى نمى کند و یادشان را از خاطر نمى برد(۱۵)، خود نیز در حالت انتظار به سر مى برد.

او چشم انتظار اذن خداست(۱۶)، تا از پرده غیبت بدر آید و خورشید جمال خویش را بى هیچ حجابى به جهانیانِ در ظلمت نشسته بنمایاند.

او چشم انتظار فرمان پروردگار است(۱۷) تا با سلاح عقل و علم و عطوفت ـ و نه با شمشیر فقط ـ همه دلها را مسخّر خویش گرداند و همه سرزمینها را به زیر سلطه دین و عدالت در آورد.

او چشم انتظار آسایش دوستان و موالیان خداست.(۱۸) تا در سایه حکومت توحیدى او از رنج انتظار بیاسایند و از فتنه هاى دوران غیبت رهایى یابند و با استمداد از علم و عدالت او قلّه هاى کمال را یکى پس از دیگرى در نوردند.

همین چشم انتظارى هاى امام زمان(علیه السلام)است که نیمه شب ها خواب را از چشمان مبارکش مى گیرد و اشک سوزانش را برگونه هاى مقدّسش جارى مى سازد و ناله و ندبه اش را باعث مى گردد.

(اللّهمَّ طال الانتظار، و شَمُتَ بنا الفجّار، وصَعُبَ علینا الانتصار.)(۱۹)

 (بار خدایا ! انتظار طولانى شد و مورد نکوهش کافران قرار گرفتیم و یارى نمودن ما یکدیگر را، مشکل گردید.)

پاورقی

 (۱) سوره انفال، آیه ۶۰.

(۲) فرازى از زیارت (آل یس).

(۳) بحار، ج ۵۲، ص ۱۴۳ به نقل از تفسیر نعمانى.

 (۴) مدرک پیشین.

 (۵) (الذین قاموا فى زمن الفتنه على الائتمام بالامام الخفىّ المکان.) (آنانکه در زمان فتنه به پیروى از امام غائب(علیه السلام) بر مى خیزند.) (مدرک پیشین، همان حدیث).

 (۶) بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۳۳.

 (۷) امام سجاد(علیه السلام)، بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.

 (۸) سوره انعام، آیه ۱۵۸.

(۹) کمال الدین، ج ۲، ص ۳۳۶.

 (۱۰) بحارالأنوار، ج ۶۲، ص ۶۹، روایت ۲۳ باب ۵۰.

 (۱۱) مهج الدعوات، ص ۴۱۴ و بحار، ج ۹۲، ص ۳۳۶.

 (۱۲) کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۵.

 (۱۳) بحار، ج ۹۲، ص ۳۳۰.

 (۱۴) (انّا یحیط علمنا بأنبائکم ولایعزُبَ عنّا شىٌ من اخبارکم). بحار، ج ۵۳، ص ۱۷۵.

 (۱۵) مدرک پیشین.

 (۱۶) خدایا بر مهدى(علیه السلام) درود فرست که قیام کننده به امر تو و نهان شده در میان خلق تو و منتظران اذن توست (والمنتظر لاذنک)، بحار، ج ۹۹، ص ۱۰۲.

 (۱۷) (اللّهم صلّ على ولیک المنتظر أمرَکَ) خدایا بر ولیّت که منتظر فرمان توست درود فرست (بحار، ج۹۱، ص ۱۷).

 (۱۸) خداوندا بر ولیّت امام زمان(علیه السلام) که منتظر فرج و آسایش اولیاى توست درود فرست (مدرک پیشین).

 (۱۹) بحارالأنوار، ج ۱۰۲، ص ۱۰۳.

 (۲۰) متن کامل اشعار برگزیده را در کتابهاى (نافله باران) ، (در هواى حرم) و (ناگهان بهار) مطالعه بفرمائید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ترجمه سایت