مقدمه
(یا صاحب الزمان ادرکنا)
قال رسول اللّه صلى الله علیه و آله : مَنْ حَفِظ مِنْ اُمَّتى اَرْبَعینَ حَدیثا مِمّا یَحْتاجُونَ اِلَیْهِ مِنْ أَمْرِ دینِهِمْ بَعَثَهُ اللّهُ یَوْمَ الْقیامَهِ فَقیها عالِم(۱).
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: هر کسى از امّت من چهل حدیث در مورد مسائل دینى که مردم به آن نیاز دارند حفظ کند خداوند در روز قیامت او را فقیه و دانشمند بر انگیزد.
صرف نظر از مجموعه احتمالاتى که در معناى حفظ حدیث مطرح شده است(۲)
یکى از شیوههاى رایج در بین علماى پیشین این بوده است که از طریق تدوین مجموعه هاى چهل حدیث در زمینه موضوعات مختلف دینى که مردم بدان نیاز داشته اند به نشر معارف دین مىپرداختند.
این کار را علما و اندیشمندان اسلامى به عنوان مرزبانان فرهنگ اسلامى با هدف حفظ و تحکیم و ترویج احکام و تعالیم دینى انجام مىدادند. البته وجود روایات زیادى که در آنها به حفظ چهل حدیث سفارش شده است انگیزهاى بوده است که اغلب علما در کنار تمام کارهاى علمى و فکرى و فرهنگى خود، به تدوین مجموعههاى چهل حدیث اهتمام بورزند تا از این طریق هم به انجام وظیفه خود یعنى ترویج فرهنگ اسلامى پرداخته باشند و هم به ثواب و فضیلتى که در این روایات وعده داده شده است نائل آیند.
متأسفانه به مرور زمان به موازات رواج پیدا کردن شیوههاى جدید آموزشى و تبلیغات، مسأله تدوین چهل حدیث به فراموشى سپرده شد و یا حداقل از رونقى که پیش از این داشت افتاده است.
امّا به نظر مىرسد در شرایط کنونى یعنى کم شدن فرصت مطالعه افراد در نتیجه گسترش زندگى ماشینى تألیف مجموعه هاى چهل حدیث در موضوعات مورد نیاز، هنوز از کار آیى بیشترى برخوردار مىباشد.
از آنجا که در دروه غیبت توجه به مسأله امامت و آشنایى با ابعاد مختلف معارف امام زمانعلیه السلام از اهمیت بسیار مهمى برخوردار است و از طرف دیگر راه شناخت درست این موضوع مراجعه به روایات پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و ائمه اطهارعلیهم السّلام است، و به پاسداشت سال امام علىعلیه السلام که از طرف رهبر معظم انقلاب اسلامى با هدف تبیین هر چه بیشتر معارف و رهنمودهاى آن حضرت انجام گرفته است بر آن شدیم تا از طریق بررسى مجموعه فرمایشات حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام بخشى از آن روایات را که ابعاد مختلف شخصیت حضرت صاحب الزمانعلیه السلام و وقایع زندگى و ویژگیهاى یاران و دوران حکومت آن حضرت را مورد اشاره قرار داده است با ترتیب مناسب به صورت یک مجموعه چهل حدیث جهت استفاده علاقمندان تهیه و منتشر سازیم. امید آن که این تلاش ناچیز در حدّ خود به ترویج فرهنگ انتظار کمک نموده باشد.
سید صادق سید نژاد
پانزده شعبان ۱۴۲۱
پاییز ۱۳۷۹
زمین خالى از حجّت نمىماند
در جهان بینى مکتب اهلبیت علیهم السّلام انسان بدون امام معصوم، و زمین خالى از حجّت بحق الهى، نخواهد ماند؛ چرا که بدون امام معصوم هدایت و کمال صحیح و شایسته انسانى میسّر نخواهد شد. بعلاوه حفظ نظام هستى به برکت وجود حجتهاى خداوند است. بر این حقیقت در جاى جاى روایات رسول اکرمصلى الله علیه و آله و ائمه اطهارعلیهم السّلام به شیوههاى مختلف تصریح شده است. منتهى گاهى زمینه و شرایط براى حضور علنى و آشکار امامعلیه السلام فراهم است در نتیجه او به گونهاى که همه مردم او را مىشناسند و به او دسترسى دارند در میان آنها زندگى مىکند، اما در شرایط خاصى به جهت وجود خطرات جانى یا مصالح دیگرى که خداوند به آنها عالمتر است مشیّت الهى اقتضاء مىنماید که امامعلیه السلام پنهان از چشم مردم زندگى کند. در این باره روایات زیادى نقل شده است. جهت آشنایى بیشتر با این موضوع به ذکر دو حدیث از روایات حضرت علىعلیه السلام اکتفا مىشود.
– عن علىعلیه السلام قال: اللّهم انه لابدَّ لارضک من حجّه لک على خلقک، یهدیهم الى دینک و یعلّمهم علمک لئلا تبطل حجّتک و لا یضلّ أتباع اولیائک بعد اذ هدیتهم به اما ظاهر لیس بالمطاع او مکتتم مترقّب، ان غاب عن النّاس شخصُهُ فى حال هدایتهم فانّ علمه و آدابه فى قلوب المؤمنین مثبته، فهم بها عاملون(۳).
بار خدایا! همواره باید در روى زمین تو حجتى براى بندگانت داشته باشى تا خلق را به دینت راهنمایى کند، و علم تو را به آنها بیاموزد تا حجّت تو تباه نشود و پیروان اولیاء تو بعد از آنکه آنها را هدایت کردهاى دوباره گمراه نگردند. (حجت تو) یا ظاهر و آشکار خواهد بود که اطاعت او را نمىکنند و یا از دیدهها نهان خواهد بود که مردم در انتظار او به سر مىبرند. اگر شخص و جسم او در حال هدایت مردم از آنان غائب باشد علم و آدابش در قلبهاى عاشقان حق پایدار است و آنها به آن علم و آداب پایبند هستند و به آن عمل مىکنند.
– اللّهم بلى لا تخلو الارض من قائم لِلّه بحجّهٍ: امّا ظاهراً مشهوراً و امّا خائفاً مَغموراً لئلا تبطُلَ حجج اللّه و بیّناته و کم ذا و أین؟ اولئک واللّهِ الاقلّون عدداً و الاعظمون عنداللّه قدراً یحفظُ اللّه بهم حُججه و بیّناته… اولئک خلفاء اللّه فى ارضهِ و الدعاهِ الى دینهِ(۴).
… بارخدایا آرى! زمین از امامى که قیام بر حق کند خالى نخواهد ماند. او یا آشکار و شناخته شده است یا ترسان و پنهان است تا حجتها و دلیلهاى روشن خدا (یعنى اصول و احکام دین و تعالیم انبیاء) از بین نرود. اما اینکه ایشان چند نفرند و کجایند؟ به خدا سوگند از نظر تعداد آنها بسیار کم هستند ولى از جهت منزلت و بلندمرتبهگى در نزد خداوند بسیار بزرگوارند. خداوند به وسیله ایشان حجّتها و دلیلهاى روشن خود را حفظ مىکند… آنان خلفا و نمایندگان خدا در روى زمین هستند و مردم را به سوى دین و احکام و مقررات او دعوت مىکنند…
نَسَب حضرت مهدىعلیه السلام
در لابلاى سخنان على بن ابیطالبعلیه السلام روایات زیادى در زمینه معرفى نسب امام زمانعلیه السلام به چشم مىخورد که به یک بیان مجموعه این قبیل از روایات به سه دسته تقسیم مىشوند. در بخشى از آنها او را فرزند خودشان معرفى مىکنند، در قسمتى دیگر آن حضرت را از فرزندان حضرت فاطمه علیها السّلام و بالاخره در دستهاى از روایات حضرت مهدىعلیه السلام را از اولاد امام حسینعلیه السلام معرفى کرده اند.
– عن ابى جعفر محمد بن علىعلیه السلام قال: خطب امیرالمؤمنین على بن ابیطالبعلیه السلام بالکوفه بعد منصرفه من النهروان… فحمد اللّه و اثنى علیه و صلىّ على رسول اللّه صلى الله علیه و آله و ذکر ما انعم اللّه على نبیّه و علیه ثم قال: …و مِنْ وُلدى مهدىُّ هذِهِ الاُمّه(۵)
امام محمد باقرعلیه السلام مىفرمایند: امیرالمؤمنین على بن ابیطالبعلیه السلام وقتى که از جنگ نهروان به کوفه برگشتند براى مردم خطبه اى خواندند… در آن خطبه نخست خدا را سپاس گفتند و درود به روان پیامبرصلى الله علیه و آله فرستادند و نعمتهایى را که خداوند به رسولش و بر خود آن حضرت عنایت کرده است یکى یکى شمردند سپس در ادامه فرمودند: از جمله نعمتهاى خداوند بر من آن است که مهدىّ این امّت از فرزندان من است.
– عن زرّبن حبیش سمع علیّاً (علیه السلام ) یقول: المهدىّ رجلٌ منّا مِنْ وُلد فاطمه(۶).
زرّبن حبیش شنید که على بن ابیطالبعلیه السلام مىفرمود: مهدى مردى از ما اهلبیت و از فرزندان حضرت فاطمه زهرا است.
– …عن على بن موسى الرضاعلیه السلام عن ابیه… عن ابیه امیرالمؤمنین على بن ابیطالبعلیه السلام انه قال: التّاسِعُ مِنْ وُلْدِک یا حُسَیْنُ هُوَ القائِمُ بالحق…(۷)
… حضرت امام رضاعلیه السلام از پدر بزرگوارش موسى بن جعفرعلیه السلام و او نیز از پدرش… او از امام حسینعلیه السلام و آن حضرت از امیرالمؤمنین على بن ابیطالبعلیه السلام روایت کرده است که آن حضرت خطاب به امام حسینعلیه السلام فرمودند: نهمین فرزند تو اى حسین! قائم بر حقّ (مهدىعلیه السلام ) است…
– عن ابن العیاش قال: حدثّنى الشیخ الثقه ابوالحسین بن عبدالصمد بن علىّ… عن نوح بن دراج عن یحیى عن الاعمش … انهم کانوا عند علىبن ابیطالبعلیه السلام … و اذا اقبل الحسینعلیه السلام یقول: بأبى انت یا ابا ابن خیره الاماء. فقیل یا امیرالمؤمنین ما بالک؟ تقول هذا للحسن و هذا للحسینعلیه السلام ؟ و من ابن خیره الاماء؟ فقال: ذاک الفقید الطرید الشرید م-ح-م-د بن الحسن بن على بن محمّد بن علىبن موسى بن جعفربن محمّدبن على بن الحسین هذا و وضع یده على رأس الحسینعلیه السلام(۸).
ابن عیاش در کتاب مقتضب مىگوید: شیخ ابوالحسین بن عبدالصمد بن على از نوح بن دراج و چند نفر دیگر نقل کرد که آنها در حضور امیرالمؤمنینعلیه السلام بودند، وقتى امام حسینعلیه السلام وارد شد حضرت به ایشان فرمودند: پدرم به قربان پدر فرزند بهترین کنیزها!
به آن حضرت گفته شد: یا امیرالمؤمنین علّت چیست که براى امام حسینعلیه السلام این تعابیر را به کار مىبرید؟ فرزند بهترین کنیزها کیست؟
حضرت علىعلیه السلام در جواب فرمودند: او گمشدهاى است که از نزدیکان و خویشاوندان و وطن خود دور است، نام او م-ح-م-د فرزند حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسین است؛ در این هنگام دست خود را بر سر مبارک امام حسینعلیه السلام نهاده فرمودند: همین حسینعلیه السلام .
خاندان مهدىعلیه السلام
امیرالمؤمنینعلیه السلام در معرفى خاندان حضرت مهدىعلیه السلام از تعابیر زیادى استفاده کردهاند و هر یک از آنها به گوشه اى از واقعیّت دلالت دارند که در مجموع به همراه توصیفات دیگرى که از سایر ائمه علیهم السّلام نقل شده است به طور کامل شخصیّت امام عصرعلیه السلام را به انسانها مىشناسانند. به عنوان مثال در یک جا مىفرمایند: آن حضرت از قریش است. در مورد دیگر وى را از بنىهاشم معرفى مىکنند. در ضمن یکى دیگر از سخنانشان او را از عترت پیامبرصلى الله علیه و آله مىخوانند و… که هر کدام از این عبارات به بُعد خاصّى از شخصیت امام زمانعلیه السلام دلالت دارند و در نتیجه این اختلاف در الفاظ و عبارات با یکدیگر منافاتى ندارند و همه آنها اوصاف یک حقیقت نورانى را روشن مىکنند.
– عن الحسین بن علىعلیه السلام قال: جاء رجل الى امیرالمؤمنینعلیه السلام فقال له: یا امیرالمؤمنین نبئّنا بمهدیکم هذا؟ فقال: اذا درج الدارجون و قلّ المؤمنون و ذهب المجلبون فهناک. فقال: یا امیرالمؤمنین علیک السلام ممّن الرجل؟ فقالعلیه السلام : من بنىهاشم من ذروه طود العرب…(۹)
از حسین بن علىعلیه السلام نقل شده است که آن حضرت فرمود: شخصى خدمت علىعلیه السلام آمد و به آن حضرت گفت: اى امیرمؤمنان براى ما از مهدىعلیه السلام سخن بگو. على بن ابیطالبعلیه السلام فرمودند: هنگامى که رفتنىها بروند و اهل ایمان کم شوند و آشوبگران و جنگ طلبان نابود گردند، در چنین شرایطى او ظهور خواهد کرد. آنگاه همان شخص عرضه داشت یا امیرالمؤمنین! درود و سلام بر تو باد، حضرت مهدىعلیه السلام از کدام طایفه است؟ حضرت فرمودند: او از بنىهاشم است که بهترین طایفه عرب و قُلّه شرف و جوانمردى به حساب مىآید.
– …عن ابن زریر الغافقى، سمع علیاًعلیه السلام یقول هو من عتره النبىصلى الله علیه و آله(۱۰)
نقل شده است که ابن زریر غافقى شنید که على بن ابیطالبعلیه السلام مىفرمایند: مهدىعلیه السلام از عترت پیامبر اکرمصلى الله علیه و آله است.
– قال على بن ابىطالبعلیه السلام : هو فتىً من قریش…(۱۱)
على بن ابیطالبعلیه السلام فرمودند: او (حضرت مهدىعلیه السلام ) از قبیله قریش… است.
نام مبارک مهدىعلیه السلام
در مجموعه سخنان حضرت علىعلیه السلام با روشهاى مختلفى از نام مبارک امام زمانعلیه السلام یاد مىشود. در یک مورد تصریح به نام آن حضرت غیر جایز دانسته شده است. در مورد دیگر از آن با اشاره سخن به میان مىآید و بالاخره در مورد دیگر به صراحت نام مخصوص بیان مىشود.
– …عن جابر بن یزید الجعفى قال: سمعت ابا جعفرعلیه السلام یقول: سأل عمر امیرالمؤمنینعلیه السلام عن المهدىّ فقال: یا ابن ابى طالب اخبرنى عن المهدىّ ما اسمُهُ؟ قالعلیه السلام : امّا اسمُهُ فلا، انّ حبیبى و خلیلى عَهِدَ اِلىَّ ان لا اُحدِّث باسمِهِ حتّى یبعثه اللَّه عزّوجلّ و هو ممّا استودع اللَّه عزّوجلّ رسوله فى علمه(۱۲).
جابربن یزید جعفى مىگوید: از امام باقرعلیه السلام شنیدم که مىفرمود: روزى عمر بن خطاب به امیرالمؤمنینعلیه السلام گفت: اى پسر ابوطالب! نام مهدى چیست؟ آنرا براى من بیان کن.
علىعلیه السلام فرمود: اسم اورا نمىگویم، چون حبیب و خلیل من )رسول اکرم صلى الله علیه و آله ( با من عهد کرده است اسم او را براى کسى بیان نکنم تا اینکه خداوند وى را مبعوث و ظاهر گرداند و این از امورى است که خداوند عزّوجلّ علم آن را نزد پیامبرش امانت و ودیعه نهاده است.
– …عن على بن ابیطالبعلیه السلام قال: المهدىُّ مولِدُهُ بالمدینه من اهل بیت النبىُّ اسمُهُ اسم نبىٍّ…(۱۳)
على بن ابیطالبعلیه السلام فرمودند: مهدى در مدینه به دنیا مىآید. او از اهل بیت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله است. و هم اسم با یکى از پیامبران است…
در یکى از اشعار منسوب به حضرت علىعلیه السلام در این باره آمده است:
فثم یقوم القائم الحق منکم و بالحق یاتیکم و بالحق ّ یعمل
سمىُّ نبى ّ اللّه نفسى فدائه فلا تخذلوه یا بنىّ و عجّلو(۱۴)
سپس آن قیام کننده بر حق، از میان شما قیام خواهد کرد. او حق را خواهد آورد و به آن عمل خواهد کرد.
جانم فداى او که همنام رسول خداصلى الله علیه و آله است. اى فرزندان من! به یارى او بشتابید، مبادا او را بى یار و یاور رها سازید.
– عن علىعلیه السلام قال: اسم المهدىُّ محمد(۱۵)
حضرت علىعلیه السلام فرمود: اسم حضرت مهدىعلیه السلام محمد است.
سیماى مهدىعلیه السلام
به خصوصیات جسمانى و ویژگیهاى بدنى حضرت مهدىعلیه السلام در بخشى از روایات حضرت علىعلیه السلام اشاره مىشود. در یکى از این روایات بطور کلى این ویژگیها بیان شده تا آنجا که مىفرماید آن حضرت در خلقت خود شبیه پیامبراکرم صلى الله علیه و آله است، اما در تعدادى دیگر از روایات به توصیف خصوصیات چهره واعضاء بدن امام زمانعلیه السلام مىپردازد.
حضرت علىعلیه السلام در توصیف ویژگیهاى جسمى مهدىعلیه السلام فرمودند:
– …فقالعلیه السلام : رجلٌ اجلى الجبین، اقنى الأنف، ضخم البطن، اذیل الفخذین، ابلج الثنایا، بفخذه الیمنى شامه(۱۶).
او مردى است که پیشانىاش گشاد و درخشان است، بینى او خوش تراش و شکمش نسبتا بزرگ و رانهایش عریض مىباشد. دندانهاى سفید و درخشان دارد، و در ران سمت راست او علامتى هست.
اوصاف مهدىعلیه السلام
در دستهاى از روایات على بن ابیطالبعلیه السلام به اوصاف و ویژگىهاى روحى و اخلاقى امام زمانعلیه السلام پرداخته مىشود که از جمله آنهاست:
– …ثم رجع الى صفه المهدىعلیه السلام فقال: اوسعکم کهفا و اکثرکم علما و اوصلکم رحما، اللهم فاجعل بیعته خروجا من الغمّه و اجمع به شمل الامه…(۱۷)
حضرت علىعلیه السلام در ادامه یکى از سخنانشان به تبیین صفات حضرت مهدىعلیه السلام پرداخته، فرمودند: آستانه او در پناه دهى به بى پناهان از همه آستانهها وسیعتر، و علم و دانش آن حضرت از همه زیادتر است و از همه مردم بیشتر به صله ارحام و پیوند با خویشاوندان توجه مىنماید. پروردگارا! بیعت او را پایان بخش همه اندوهها قرار بده و تفرّق و پراکندگى امت اسلامى را به دست با کفایت آن حضرت به یگانگى مبدّل فرما…
– …عن اصبغ بن نباته قال: سمعت امیرالمؤمنینعلیه السلام یقول: صاحب هذا الامر الشریدُ الطریدُ الفرید الوحید(۱۸).
اصبغ بن نباته مىگوید: شنیدم که امیرالمؤمنینعلیه السلام مىفرمود: صاحب الامر (مهدىعلیه السلام) کسى است که در سرزمینهاى دور دست ساکن مىشود و از میان مردم کناره مىگیرد و به تنهایى زندگى مىکند.
غیبت امام زمانعلیه السلام
یکى از پیشامدهاى بسیار مهم زندگى حضرت مهدىعلیه السلام واقع شدن غیبت مىباشد که در دو مرحله انجام گرفته است. اولى بنام غیبت صغرى معروف است که از سال ۲۶۰هجرى یعنى از زمان شهادت امام عسکرىعلیه السلام آغاز شد و تا سال ۳۲۹هجرى ادامه داشت و از این سال به بعد دوره غیبت کبرى آغاز مىشود که تاکنون نیز ادامه دارد. در رهنمودهاى امیرالمؤمنینعلیه السلام به این موضوع و وقایعى که در این دوره پیش خواهد آمد نیز اشاره شده است. در ضمن روایتى که آن را حضرت عبد العظیم حسنى؛ با سلسله سند از على بن ابیطالبعلیه السلام نقل مىکند چنین وارد شده است:
– …عن امیرالمؤمنینعلیه السلام قال: للقائم منّا غیبه امدها طویل کانّى بالشیعه یجولون جولان النّعم فى غیبته یطلبون المرعى فلا یجدونه، ألا فمن ثبت منهم على دینه و لم یقْسُ قلْبُهُ لطول امد غیبه امامه فهو معى فى درجتى یوم القیامه(۱۹).
امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: براى قائم ما غیبتى هست که مدت آن طولانى خواهد شد. شیعیان را در این زمان مىبینم که همانند گلّه بى صاحبى که در دشت پراکنده شده باشند به دنبال چرا گاه و مرتع مىگردند ولى آن را پیدا نمىکنند (به جستجوى آن حضرت مىپردازند ولى او را نمىیابند).
آگاه باشید! در این دوره هر کسى از آنها (شیعیان) در دین و عقیده خود استوار و ثابت قدم بماند و قلبش به جهت طولانى شدن غیبت امامش قساوت پیدا نکند، او روز قیامت در نزد من و در جایگاهى که من هستم خواهد بود.
– … عن الاصبغ بن نباته عن امیرالمؤمنینعلیه السلام انّه ذکر القائمعلیه السلام فقال: أما لیَغیبَنَّ حتّى یقولَ الجاهلُ: ما للّه فى آلِ محمّدٍ حاجهٌ(۲۰).
از اصبغ بن نباته نقل شده است که امیرالمؤمنینعلیه السلام روزى حضرت قائمعلیه السلام را یاد کردند و فرمودند: آگاه باشید! او غیبتى (طولانى) خواهد داشت به گونهاى که نادانان (به مصالح الهى) بگویند: خداوند را در آل محمدصلى الله علیه و آله برنامهاى نیست. (یعنى افراد نادان به جهت طولانى شدن دروه غیبت از ظهور آن حضرت مأیوس و ناامید خواهند شد).
علت غیبت امام زمانعلیه السلام
براى غیبت امام عصرعلیه السلام علت و حکمتهاى زیادى در مجموعه روایات اهلبیت علیهم السّلام ذکر شده است. در روایات امیرالمؤمنینعلیه السلام حداقل به سه علت اشاره شده است؛ یعنى شناخته شدن اهل هدایت از اهل گمراهى و ضلالت، و نداشتن بیعت ظاهرى هیچیک از سلاطین، و کوتاهى و ناسپاسى و ظلم مردم به عنوان فلسفه غیبت بیان گردیده است.
– اِنّ القائم منّا اذا قام لم یکن لاحد فى عنقه بیعه فلذلک تخفى ولادته و یغیب شخصه(۲۱)
همانا قائم از ما آنگاه که قیام کند بیعت کسى در گردن او نخواهد بود و به همین خاطر است که تولد او به صورت پنهانى واقع خواهد شد و وجود او از دید و نظر مردم غایب خواهد بود.
– …فقال علىعلیه السلام …اما واللّه لَأقتلنَّ انا و ابناى هذان و لیبعثنّ اللّه رجلا من ولدى فى آخر الزمان یطالب بدمائنا و لیغیبنّ عنهم تمییزا لاهل الضلاله حتى یقول الجاهل ما للّه فى آل محمد من حاجه(۲۲).
امیر مؤمنانعلیه السلام در حالیکه امام حسنعلیه السلام و امام حسینعلیه السلام حضور داشتند خطاب به مردم فرمودند: اى مردم! آگاه باشید، سوگند به خدا من و این دو فرزندم به قتل خواهیم رسید. آن گاه خداوند شخصى از فرزندان مرا در آخر الزمان ظاهر خواهد کرد تا خون ما را از ستمگران طلب کند. او از دیده مردم غایب خواهد بود تا اهل ظلالت و گمراهى از دیگران شناخته شوند و این غیبت به قدرى طولانى خواهد شد که مردمان نادان خواهند گفت: خداوند برنامهاى در آل محمدصلى الله علیه و آله ندارد.
– …ان امیرالمؤمنینعلیه السلام قال عَلى منبر الکوفه…: واعلموا ان الارض لا تخلو من حجه للّه و لکن اللّه سیعمى خلقه منها بظلمهم و جورهم و اسرافهم على انفسهم(۲۳)
… مفضلبن عمر از امام صادقعلیه السلام روایت کرده است که آن حضرت فرمود: روزى امیرالمؤمنینعلیه السلام در بالاى منبر مسجد کوفه فرمودند: …اى مردم! بدانید زمین هرگز از حجت خدا (امام معصوم) خالى نخواهد ماند. اما خداوند متعال به زودى مردم را به خاطر ظلم و ستم و همینطور اسرافى که درحق خودشان انجام مىدهند از دیدن حجت الهى محروم خواهد کرد. (یعنى مردم به جهت اعمال خودشان در آینده از دیدن امام معصوم محروم خواهند شد)
فضیلت انتظار فرج
همانطور که پیش از این اشاره شد در دوره غیبت امام زمانعلیه السلام مشکلات و پیشامدهاى سختى بوقوع مىپیوندد به گونهاى که اعتقادات بسیارى از مردم در نتیجه این امور متزلزل مىشود. جهت جلوگیرى از دچار شدن به این قبیل خطرات، هشدارهاى زیادى توأم با روشنگریهاى لازم در رهنمودهاى اهلبیت علیهم السّلام داده شده است که به دو نمونه از آنچه در این زمینه در مجموعه روایات على بن ابیطالبعلیه السلام وارد شده است اشاره مىگردد.
– عن محمد بن مسلم عن ابى عبداللَّهعلیه السلام قال: …قال علىعلیه السلام : …انتظروا الفرج و لا تیأسوا من روح اللَّه، فانّ احبَّ الاعمال الى اللَّه عزّوجلّ انتظار الفرج… و المنتظر لأمرنا کالمُتَشَحِّطِ بدمه فى سبیل اللَّه(۲۴).
محمد بن مسلم از امام صادقعلیه السلام نقل مىکند که آن حضرت از پدران بزرگوارش و آنها از علىعلیه السلام روایت کردند که علىبن ابیطالبعلیه السلام فرمودند: منتظر فرج (امام زمانعلیه السلام) باشید و از عنایت و توجهات خداوند ناامید نشوید. همانا محبوبترین کارها در نزد خداوند عزّوجلّ انتظار فرج (امام زمانعلیه السلام ) است.
آنگاه در ادامه بیان فضیلت انتظار فرمودند:
کسى که منتظر امر ما (فرج امام زمانعلیه السلام ) باشد، مانند رزمندهاى است که در راه خداوند به خون خود آغشته شده باشد (اجر و پاداش شهید را دارد).
– قال زیدبن صوحان العبدى: یا امیرالمؤمنین! أى الاعمال احبّ الى اللّه عزّوجلّ؟ قالعلیه السلام : انتظار الفرج من اعظم الفرج(۲۵).
زیدبن صوحان عبدى گفت: یا امیرالمؤمنین! کدامیک از اعمال در نزد پروردگار عالم محبوبتر است؟ حضرت فرمودند: انتظار فرج.
پاورقی
(۱) خصال، ج ۲ص ۵۴۱ح .۱۵
(۲) در مورد معناى حفظ حدیث نظرات زیادى ابراز شده است که از جمله آنهاست:
– به ذهن سپردن.
– محافظت و نگهبانى از احادیث تا از بین نروند خواه از طریق به ذهن سپردن یا نوشتن یا نقل کردن براى دیگران با هر وسیله ممکن…؛ به یکى از وجوه شش گانه که علماى حدیث مىگویند یعنى شنیدن از استاد، خواندن بر استاد، شنیدن از دیگرى در حال خواندن آن بر استاد، با اجازه استاد آن را نقل کردن، و… (اربعین شیخ بهایى، ص ۶۵و ۶۶)
(۳) کمالالدین، ج ۱ص ۳۰۲ح .۱۱
(۴) نهجالبلاغه فیض الاسلام، حکمت ۱۳۹ص .۱۱۵۸
(۵) معانىالاخبار، ج ۱ص ۱۳۸باب ۲۸ح ۹ط دار الکتب الاسلامیه؛ بحارالانوار، ج ۳۵ص .۴۵
(۶) ملاحم ابن طاووس، ص ۱۷۵ح ۲۰۳ کنزالعمال، ج ۱۴ص ۵۹۱ح .۳۹۶۷۵
(۷) کمال الدین، ج ۱ص ۳۰۴ اثباهالهداه، ج ۶ص ۳۹۵
(۸) بحارالانوار، ج ۵۱ص ۱۱۰و ۱۱۱
(۹) بحارالانوار، ج ۵۱ص ۱۱۵
(۱۰) فتن ابن حماد، ۲۶۴ح ۱۰۴۳ط دار الکتب العلمیه،؛ ملاحم ابن طاووس، ص ۳۲۰ح ۴۵۹ط مؤسسه صاحب الامرعلیه السلام .
(۱۱) ملاحم ابن طاووس، ص ۱۵۵ح ۱۹۳
(۱۲) کمال الدین، ج ۲باب ۵۶ص ۶۴۸
(۱۳) عقدالدرر، ص ۶۴ عرف السیوطى، الحاوى، ج ۲ص ۷۳
(۱۴) بحارالانوار، ج ۵۱ص ۱۳۲
(۱۵) برهان المتقى، ص ۱۰۱ح .۸
(۱۶) منتخب الاثر، ص ۱۵۱ح ۳۰
(۱۷) غیبه نعمانى، ص ۲۱۲ – ۲۱۴، بحار الانوار، ج ۵۱ص ۱۱۵
(۱۸) کمال الدین، ج ۱ص ۳۰۳ اثباه الهداه، ج ۳ص ۵۷۱
(۱۹) کمال الدین، ج ۱ص ۳۰۳ح ۱۴
(۲۰) کمال الدین، ج ۱ص ۳۰۲ح )) .۹
(۲۱) بحار الانوار، ج ۵۱ص ۱۰۹و ۱۱۰ح ۱
(۲۲) غیبت نعمانى، ص ۱۴۰و ۱۴۱
(۲۳) بحار الانوار، ج ۵۱ص ۱۱۲و ۱۱۳ح ۸
(۲۴) الخصال، ج ۲ص ۷۴۰حدیث اربعمأه، ط انتشارات علمیه اسلامیه.
(۲۵) بحار الانوار، ج ۵۲ص ۱۲۲