اینکه می گو یند در آخر الزمان جنگ و خو نریزی و بیماری شایع می شود و بسیاری از مردم هلاک می شوند موجب عدم امید به زندگی در زمان ظهور است آیا دو سوم می میرند ؟
سخن جنگ و خونریزیها در دو مرحله مطرح میشود:
الف. قبل از ظهور: در مورد جنگهای قبل از ظهور مطلب خاصی که از درجه اعتبار برخودار باشد بیان نشده است. بلکه به صورت کلی از مرگ و میرهای زیاد و جنگ و کشتار خبر داده شده است. از این رو به زمان و مکان و گروه خاصی نمیتوان اشاره کرد. به علاوه که این حوادث مربوط به اختیار انسانها است و لذا انسان میتواند با برخی اختیارها و انتخابها از بروز برخی حوادث جلوگیری کند.
البته اگر رویدادهای ناخوشایند واقعاً بخواهد رخ بدهد، اهل بیت به ما آموزش دادهاند که با دعا و حرکت سنجیده بلا را از خود دور کنید تا در گروه نجات یافتگان باشید.
ب. هنگام ظهور: آنچه از مجموع روایات به دست میآید این است که چون حضرت حرکت خود را با تبلیغ و تبیین کامل شروع میکند اکثر قریب به اتفاق مردم با توجه به فطرت الهی خود، پیام و دعوت حضرت را میپذیرند، و جنگ و کشتار در مقیاس کوچکی رخ میدهد.
در مورد روایاتی که پیرامون جنگها و کشتارهای مربوط به آخر الزمان و ظهور وارد شده، توجه به چند نکته راهگشا است:
الف. سند برخی از این روایات اشکال دارد و راویان آنها در مواردی اشخاصی دروغگو بودهاند لذا چنین روایتهایی قابل پذیرش نیست.
ب. تشدید ظلم و ستم در برهه ای از زمان طبیعی بوده و سابقه تاریخی هم دارد. وقتی به فرعون گفتند: از بنی اسرائیل فرزندی به دنیا میآید که پادشاهی و حکومت تو را از بین میبرد؛ او ظلم و ستم بر بنی اسرائیل را شدت بخشید و حتی به دستور او زنان حامله را شکم دریدند و بچهها را (جنینها) از شکم مادران خارج کرده و کشتند.
در روایتی از امام صادق(علیه السلام)نقل شده است که بیش از بیست هزار زن حامله را شکم دریدند. خداوند در قرآن به فشار فراوان فرعون در آن روزگار اشاره کرده و بی حرمت شدن زنان و سر بریدن فرزندان را یادآور میشود. چنین رفتاری از کسانی که خداوند را به طور کلی فراموش کرده و فقط به فکر دنیا و منافع آن هستند، دور از ذهن و واقعیت نیست!! بنابراین شدت یافتن ظلم در روزگار نزدیک ظهور قابل پیش بینی است.
ج. با نگاه به طول تاریخ شیعه به دورههایی بر میخوریم که فشار بر شیعیان بسیار فراوان بود. آنان به جرم شیعه بودن تحت شکنجه و آزار بودند و حتی برخی از بزرگان شیعه، فقط به جهت عقیده و مرام تشیع به شهادت میرسیدند. برخورد معاویه و حجاج در صدر اسلام و آل سعود(در اوایل قدرت یافتن) و صدام، از جمله مواردی است که نیازی به اثبات ندارد. کتابهای تاریخی مملو از ثبت چنین وقایع دل خراش است. شهید اول صاحب کتاب لمعه و شهید ثانی شارح کتاب لمعه، فقط به علت شیعه بودن به شهادت رسیدند. از این رو، امامان ما راه تقیه را پیش گرفتند و برای حفظ مکتب تشیع و جان شیعیان در بسیاری از موارد، سکوت کردند و به شیعیان دستور تقیه دادند.
وضعیت فعلی عراق ـ حتی پس از صدام ـ خود شاهد دیگری بر این ادعا است. بسیاری از کشتارها مربوط به شیعیان مظلوم عراق است که تنها جرمشان آن است که پیرو مکتب شیعهاند. بنابراین کشتن اشخاص (به جرم شیعه بودن) در همین دنیای کنونی امر بعیدی نیست.
د. هر چند امامان معصوم(ع) برخی از وقایع ظهور را پیشگویی کرده و خبر دادهاند؛ اما، ما را با امر (بداء) نیز آگاه کرده و اختیار انسان را در تغییر سرنوشت و امور خود یادآور شدهاند. قرآن کریم در آیه یازدهم سوره رعد میفرماید:(خدا تغییر نمیدهد آن چه مربوط به قومی است مگر آن که خود انسانها تغییر دهند). بنابراین نوع رفتار و اختیار انسان در چگونگی حوادث مربوط به آنها مؤثر است.
بر این اساس میتوان منتظر امر ظهور بود و برای فرج امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)دست به دعا برداشت و برای زمینه سازی ظهورش تلاش کرد. حرکت اختیاری انسانها در امر ظهور دخالت تمام دارد و میتوان با حرکتهای صحیح و ثبات قدم، در صراط مستقیم شاهد تعجیل در فرج آن بزرگوار بود. حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)خود در نامهای برای شیخ مفید به این شرط مهم اشاره کرده، میفرماید:(اگر شیعیان ما ـ که خداوند آنان را در طاعتش یاری دهد ـ در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده اجتماع کنند و مصمم باشند؛ البته نعمت دیدار به تاخیر نمیافتد و سعادت ملآقات ما برای آنان با معرفت کامل و راستین نسبت به ما تعجیل میگردد.(بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۶) پس میشود ظهور را درک کرد و برخی از این گونه حوادث نیز رخ ندهد.