یمانی و واقعه ظهور کبری(۱)

یمانی و واقعه ظهور کبری(۱)

 

نویسنده: سیّد محمّد علی الحلو

مترجم‌: سیّد شاهپور حسینی

 

یمانی یکی از اشخاص مهم است که روایات دوران ظهور، از او ستایش کرده‌اند. در این روایات، پیوسته همراه با نام یمانی، نام یک شخصیت دیگر ذکر می‌شود که دشمن سرسخت امام مهدی(عج) است. او دست به جنایت‌های زیادی می‌زند و دشمنی زیادی، به ویژه با اهل بیت(ع) و شیعیان دارد و گفته شده او در پی نبش قبر حضرت فاطمه(س) است. نام او سفیانی است.

 

روایات مربوط به یمانی

 

پژوهشگران در مورد شخصیت یمانی با دو مشکل اصلی روبه‌رو هستند: ۱. کم بودن روایات مربوط به این شخص؛ ۲. رمزگونه بودن روایات.

در مورد رمزگونه بودن این روایات، باید گفت که این مسئله در مبحث ملاحم و فتن امری شایع است و این خود علل مختلفی دارد؛ از جمله اینکه مسئله تقیه و پوشیده نگاه داشتن حقایق، یکی از علل این امر از جانب راویان بوده است. اهل بیت(ع) به خاطر حفظ جان و دور ساختن خطر‌ها از یمانی با عدم ذکر نام و صفات متمایزکننده‌اش، توجه داشته‌اند مبادا دشمنان با استفاده از آن نشانه‌ها او را شناسایی و نابود کنند. همچنین اهل بیت(ع) نام‌های مختلفی برای این‌گونه شخصیت‌ها برشمرده‌اند تا نیروهای مخالف، نتوانند آنها را شناسایی کنند و به عنوان مثال یمانی در برخی روایات، (قحطانی) نامیده شده و در برخی دیگر المنصور و در برخی دیگر، خلیفه یمانی و در برخی دیگر (پادشاه یمانی) (الملک الیمانی) و در برخی (حارث خراسانی) و در برخی روایات (حسنی) و در برخی دیگر (هاشمی) و در برخی دیگر از روایات (صاحب پرچم‌های سیاه) نامیده شده است.

امّا در مقابل شخصیت‌هایی که نقش منفی در ظهور دارند، به عنوان خطری که حقیقت را تهدید می‌کنند، دقیقاً معرفی شده‌اند تا مردم آنها را به خوبی بشناسند و در جرگه یاران آنها در نیایند. به عنوان مثال، در مورد سفیانی در روایات آمده است:

نام او عثمان بن عنبسه است، او اموی است و نسبت او به خالد بن یزید بن معاویه می‌رسد. برخی از روایات هم می‌گویند او حرب بن عنبسـه بن مره بن کلب بن سلمـه بن یزید بن خالد بن یزید بن معاویه بن ابی سفیان بن صخر بن امیه بن عبدالشمس است.۱ برخی روایات نیز قائل به وجود دو سفیانی هستند. با دقت در روایات مربوط به سفیانی متوجه می‌شویم که ائمه و بزرگان دین، تمایل زیادی به شناساندن این شخص داشته‌اند.

 

یمانی و نشانه‌های ظهور

 

نشانه‌ها و علامات ظهور، اهمیّت خاصی در فرهنگ مهدویت دارند، به ویژه اینکه این نشانه‌ها، شخصیت‌های دوران ظهور را به ما می‌شناسانند. این نشانه‌ها در حقیقت یک لطف بزرگ الهی است که جهان به وسیله آن خود را برای استقبال از آن رویداد سرنوشت‌ساز و بسیار مهم آماده می‌کند. نشانه‌هایی که روی داده یا در آینده روی خواهد داد، خود اشاره به این امر دارد که انسان می‌تواند در زمان‌های مختلف، گرایش‌ها و تفکرات و وابستگی‌های خود را به جریان‌های مختلف مشخص کند و بداند چه در انتظار اوست. یکی از این نشانه‌های حتمی، یمانی است.

 

یمانی، از نشانه‌های حتمی ظهور

 

یمانی یکی از اشخاص مهم است که روایات دوران ظهور، از او ستایش کرده‌اند. در این روایات، پیوسته همراه با نام یمانی، نام یک شخصیت دیگر ذکر می‌شود که دشمن سرسخت امام مهدی(عج) است. او دست به جنایت‌های زیادی می‌زند و دشمنی زیادی، به ویژه با اهل بیت(ع) و شیعیان دارد و گفته شده او در پی نبش قبر حضرت فاطمه(س) است. نام او سفیانی است. و این اقدامات سفیانی باعث برانگیخته شدن حسّ نفرت مردم از او می‌شود و مردم هر جنبش و حرکتی را که ضدّ سفیانی باشد، را یاری می‌کنند.

 

یمانی و جنبش اصلاح‌گری

 

در سایه آن شرایط و اوضاع بحرانی و آشفته که سفیانی دست به حمله می‌زند و شهرهای زیادی را به اشغال خود درمی‌آورد و در شرایطی که گروه‌ها و حزب‌های مختلف به رقابت سیاسی و به جنگ برای به دست آوردن قدرت می‌پردازند و در کنار حملات گسترده، ضدّ مذهب اهل بیت(ع)، تحرکاتی اصلاح‌گرانه و حقیقی نیز پا به عرصه وجود خواهد گذاشت و به مقابله با این حملات خواهد پرداخت. در آن شرایط، آن گروه‌ها هم، شعار اصلاح‌گرایی واقعی سر می‌دهند، در این شرایط یک انقلابی قحطانی از اهل یمن به حرکت درمی‌آید و تلاش می‌کند رهبر نیروهای مخالف ستمگران باشد و در مقابل آنها بایستد. او شعار اصلاح جامعه و تلاش برای بهبود بخشیدن اوضاع مردم و نجات آنها از بدی‌ها و مصیبت‌های مختلف سر می‌دهد. در این زمان، یمن عرصه نبرد دو جریان اصلاح‌گرایانه و ستمگران می‌شود. یمانی دارای گرایش‌های اصلاح‌گرایانه است و تصمیم می‌گیرد برای مقابله با ضدّ ارزش‌ها به پا خیزد و قیام کند. یمانی همانند دیگر مؤمنان، تحرکات جهانی و اوضاع داخلی یمن را مورد مطالعه قرار می‌دهد. او کم کم رهبر جریان اصلاح‌ طلبی می‌شود که خواهان نابودی ستم و تروریسم است. دعوت او در آغاز، یک دعوت فرهنگی برای بازگشت به اصول اسلام ناب محمّدی است و خواهان کنار گذاشتن خشونت می‌شود و می‌خواهد همگی با صلح و آرامش در کنار هم زندگی کنند. در مقابل عدّه‌ای علناً خواهان براندازی مذهب اهل بیت(ع) هستند و آنها یاران سفیانی هستند.

 

دلیل خروج یمانی از یمن

 

نباید فراموش کرد که جبهه‌های درگیری میان سفیانی و یمانی، شام و یمن هستند و هر یک از این دو منطقه دارای موقعیّت جغرافیایی و لجستیکی خاصّی هستند. شام، محلّ تجمع گروه‌های تندرو و ضدّ اهل بیت(ع)است. جدا از این، یهودیان نیز نزدیک آنجا هستند و در تحرکات سفیانی بی‌تأثیر نیستند، از سوی دیگر، یمن، محلّ مناسبی برای جنبش اصلاح‌گری است که یمانی آن را رهبری خواهد کرد. یمن در گذشته از درگیری جنبش‌های تندرو بسیار رنج برده و نسبت به رهایی از این درگیری‌ها و نزاع‌های افراطی بسیار احساس نیاز می‌کند. جدا از این، زیدی‌ها در یمن ریشه دوانده‌اند و زیدیه واقعی می‌تواند پلی برای رسیدن به سواحل مذهب اهل‌بیت(ع) باشد. امّا زیدیه سیاسی از اصالت مذهبی خود تهی و پناهگاه جریان‌های ضدّ اهل بیت شده است. در این میان یک جریان در یمن، یمنی‌ها را به گذشته‌شان باز می‌گرداند، و از نو به بررسی و مطالعه حوادث می‌پردازد و خواهان بازگشت به اصالت و حقیقت انسان می‌شود. این جریان دعوت به بازگشت به زیدیه بدون انحراف می‌کند و این خود گذرگاهی برای ورود به مذهب اهل بیت(ع) است به همین دلیل، این جریان، از هر جریان دیگری بیشتر مورد پذیرش قرار می‌گیرد.

جدا از این، یمن هم‌مرز با دو کشور است که شیعیان زیادی در خود جای داده‌اند ۱. عربستان که شیعیان در جنوب آن سکونت دارند. ۲. عمان، همچنین یمن هم‌مرز سواحل آفریقا. از (اتیوپی، سومالی و جیبوتی) است و در این مناطق مستضعفان زیادی زندگی می‌کنند و سطح زندگی اقتصادی آنها بسیار پایین است. علاوه بر این، آنها با وجود داشتن منابع بسیار زیاد ثروت، در محرومیت زندگی می‌کنند و این خود باعث می‌شود آن دعوت اصلاح‌گرایانه را با آغوش بازتری بپذیرند.

 

نام و نسب یمانی

 

به طور قطع نمی‌توان گفت نام یمانی چیست زیرا در اخبار و روایات، نام‌های مختلفی برای او ذکر شده است. امّا اینکه این نام‌ها واقعی باشد یا نام مستعار، الله اعلم. نام‌هایی که برای او ذکر شده عبارتند از:

۱.حسین یا حسن، آن‌گونه که در خبر نقل شده از کعب آمده،

۲.صالح، که نعیم بن حماد در کتاب خود به نقل از الحکم بن نافع از جراح از أرطأه آورده: (پس موالی خشمگین شده و با مردی به نام صالح بن عبدالله بن قیس بن یسار بیعت می‌کنند).۲

۳.اصبغ بن زید: در صاحب روم، مردی از بنی‌هاشم که نام او اصبغ بن زید است و او روم را فتح می‌کند.۳

۴.اصبغ بن یزید: ابوقبیل می‌گوید: پس از آن مردی از بنی‌هاشم که به او اصبغ بن یزید گفته می‌شود، خواهد آمد. او صاحب روم است و آنجا را فتح می‌کند.۴

البتّه از این روایات این‌گونه بر می‌آید که اصبغ بن یزید، همان اصبغ بن زید باشد.

روایات اشاره کرده‌اند که نسب او، یمانی قرشی هاشمی قحطانی است.

او از روستایی به نام بکلی که در یک منزلی پشت صنعا است، خروج می‌کند پدرش قرشی و مادرش یمانی است.۵

هاشمی: حدیث ابوقبیل: او از بنی هاشم است.

قحطانی: تأکید بر یمنی بودن اوست؛ زیرا قبایل یمن همگی قحطانی هستند.

 

وطن یمانی

 

یمانی منسوب به یمن است. برخی اخبار نیز یادآور شده‌اند که او از عمان است. نعیم بن حماد روایت می‌کند: (ثم یلی من بعده المضری العمانی القحطانی یسیر بسیره أخیه المهدی و علی یدیه تفتح مدینه روم)۶ و البتّه کسی که روم را فتح می‌کند، یمانی است. از آنجا که به عمان، یمن نیز اطلاق می‌شود بنابراین انتساب او به عمان، در حقیقت انتساب او به یمن است. حموی در معجم البلدان عمان را نیز جزء یمن به شمار آورده است.۷

نعیم بن حماد در (الفتن) می‌گوید: (او از روستایی به نام بکلی که در یک منزلی پشت صنعاء است، خروج می‌کند).۸

به طور کلی، یمانی منسوب به یمن است. یا اهل آنجاست یا شخصی است که از آنجا خروج می‌کند.

 

سیاست‌های کلّی یمانی

 

او یک جنبش اصلاح‌گر را رهبری می‌کند و در گرایش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی تأثیرگذار خواهد بود. تشنجات سیاسی باعث به وجود آمدن یک مجموعه نزاع و درگیری‌های بین‌المللی خواهد شد و یک طرف این درگیری‌ها، یمانی و طرف دیگر، کشورهای غربی است که با هم پیمان‌های سیاسی و امنیتی امضا می‌کنند. پس از قدرت گرفتن یمانی، آن کشورها، تلاش می‌کنند امنیّت و آینده خود را تضمین کنند و همین باعث می‌شود، اموری پیش بیاید که موجودیت و امنیت یمانی به خطر افتد. روایات در این مورد تنها به جنگ روم اشاره کرده‌اند. روم عموماً به کشورهای غیر عربی و غیر اسلامی اطلاق می‌شود. أرطه نقل کرده، در زمان آن خلیفه یمانی و به دست او، روم فتح می‌شود.۹

این‌گونه به نظر می‌رسد که انگیزه‌های سیاسی و امنیتی خاصّی وجود داشته باشد که باعث می‌شود یمانی برای جلوگیری از حملات کشورهای غربی به پا خیزد. شاید منظور از فتح روم، غلبه و سیطره بر آنها برای در امان بودن کشورهای منطقه و یمن از خطر آنها باشد. و یمانی توانایی ایستادگی در مقابل آنها را دارد و الزاماً به معنای این نیست که تسلّط نظامی بر آنها پیدا می‌کند یا آنجا را به اشغال در می‌آورد. جدا از این، یمانی با مخالفت شدیدی از طرف گروه‌های سیاسی و جنبش‌های دیگر در منطقه روبه‌رو می‌شود.

حرکت مغربی در مصر، درگیری‌های سیاسی در شام میان أصهب و سفیانی و غلبه سفیانی، بر او باعث به تزلزل درآمدن آرامش و استقرار سیاسی می‌شود. یمانی علاوه بر این با خطر سفیانی نیز روبه‌رو است. او تصمیم می‌گیرد به رویارویی و مقابله با سفیانی بپردازد.

این رویارویی هنگامی که سفیانی به کوفه می‌رسد تا ویرانی و کشتار در آنجا به راه اندازد و شدیداً پی قتل و آزار شیعیان است، حتمی می‌شود و اینها همه باعث می‌شود یمانی به سوی او حرکت کند و از پیروان اهل‌بیت(ع)‌ دفاع کند و آنجاست که جنگ‌های خونینی میان این دو روی می‌دهد.

ممکن است برخی گروه‌های سیاسی و سازمان‌های خاص در این بحران سیاسی که منطقه را فرا گرفته، غرق شده باشند. شاید این سازمان‌ها و گروه‌های بسته و خشک مغز مخالف هرگونه جنبش اصلاح‌گرایانه باشند و شاید این سازمان‌ها که فلسطین را مقرّ خود قرار می‌دهند، باعث به خطر افتادن امنیّت یمانی شوند و باعث ایجاد مشکلاتی برای یمانی شوند که ممکن است او را از مأموریت اصلی‌اش باز دارند. شاید سرنوشت این سازمان‌ها با سرنوشت سفیانی که بر سرزمین شام تسلط می‌یابد، گره خورده باشد.

در آن زمان این سازمان‌ها، در ساحل دریای مدیترانه تمرکز دارند و شهر عکا را مرکز خود قرار می‌دهند و شاید آنها با کشورهای غربی هم‌پیمانی‌هایی داشته باشند.

حکیم بن عمیر از کعب نقل کرده است: (در زمان آن یمانی، جنگ کوچک عکا روی خواهد داد و آن زمانی است که پنجمین خاندان هرکول پادشاه شود).۱۰

برخی از گروه‌ها و سازمان‌ها پس از اینکه متوجه می‌شوند یمانی نفوذ و قدرت فکری و سیاسی قابل توجهی به دست آورده و پذیرای اندیشه‌های باز و روشن شده است، به مقابله با جریان اصلاح‌گرایانه یمانی می‌پردازند و همین باعث ایجاد یک مجموعه درگیری‌ها می‌شود و یمانی ناچار می‌شود به آنها حمله کند تا آینده سیاسی خود را تضمین کند.

یزید بن سعید از ابوعطاء از کعب نقل کرده: (قریش به دست یمانی کشته می‌شوند).۱۱

قریش اصطلاحی است که بر جریان‌های مخالف اهل بیت(ع) و پیروان ایشان اطلاق می‌شود.

 

پی نوشت ها :

 

 

۱.المقدس الشافعی، عقد الدرر فی اخبار المنتظر، ص ۹۰.

۲.نعیم بن حماد المروزی، الفتن، ص ۳۳۶، ح ۱۲۷۹.

۳.همان، ص ۳۱۳، ح ۱۲۱۰.

۴.همان، ص ۳۵۶، ح ۱۳۲۹.

۵.همان، ص ۲۹۹، ح ۱۱۴۵.

۶.همان، ص ۲۹۹، ح ۱۱۴۵؛ سپس پس از او مصری عمانی قحطانی می‌آید و به سیره و روش زندگی برادرش مهدی زندگی می‌کند و به دست او روم فتح می‌شود.

۷.یاقوت الحموی، معجم البلدان، ج ۸، ص ۵۰۹، یمن.

۸.نعیم بن حماد، الفتن، ص ۲۹۹، ح ۱۱۴۵.

۹.همان، ص ۳۰۱، ح ۱۱۵۵.

۱۰.الفتن، ص ۳۷۷.

۱۱.همان.

منبع:www. mouood.org

برگرفته از سایت راسخون

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ترجمه سایت