فلسفه غیبت

فلسفه غیبت

 

همان طور که می دانیم، امام زمان (علیه السلام) دو غیبت دارد: یکی غیبت صغری ودیگری غیبت کبری.(۱)

 

غیبت صغری مجموعاً ۷۴ سال(۲) طول کشیده است وپس از آن (ازسال ۳۲۹ هـ. ق). غیبت کبری آغاز شده است که تا کنون وتا زمانی که بر ما پوشیده است ادامه خواهد یافت. آن چه در این سطور بیان می شود راز غیبت امام زمان وفلسفه ی آن است.

 

باید بین (فلسفه ی غیبت) و(آثار غیبت) تفاوت قایل شویم. این که امام زمان چرا غایب شده اند، با این مطلب که بر غیبت آن حضرت چه فوایدی مترتب می شود، تفاوت دارد.

 

راز غیبت در سخنان امام (رحمه الله) با ظرافت خاصّی بیان شده است. مجموعه کلمات امام (رحمه الله) در این باره را می توان در چند بند ویک نتیجه بیان نمود.

 

۱ ـ هدف بعثت انبیا (اجرای قسط وعدل) بوده است:

 

(هر یک از انبیا که آمده اند برای اجرای عدالت آمدند ومقصدشان هم این بود که اجرای عدالت در همه عالم بکنند…)..(۳)

 

این که فلسفه ی بعثت انبیا (اجرای عدالت) بوده مستند قرآنی دارد. از نظر قرآن مجید بعثت انبیا اهدافی داشته است که یکی از مهم ترین آن اهداف این بوده که عدالت در همه جا گسترش یابد. در سوره ی (حدید) آمده است:

 

(لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات وانزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم النّاس بالقسط) (۴); ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم وبا آن ها کتاب (آسمانی) ومیزان (شناساییِ حق از باطل) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.

 

۲ ـ این هدف بزرگ ومقدّس (اجرای عدالت) به دلایلی تا کنون محقّق نشده است وما امروزه شاهد بی عدالتی در سراسر جهان هستیم:

 

(لکن موفّق نشدند، حتی رسول ختمی (صلی الله علیه وآله) که برای اصلاح بشر آمده بود، باز در زمان خودشان موفق نشدند به این معنا… لکن موانع اسباب این شد که نتوانستند اجرا بکنند..).(۵)

 

عبارت مذکور صریح است در این که هدف فوق تا کنون محقق نشده است. الآن زمین پر از ظلم است ودر آینده ممکن است بیشتر هم بشود واین شاهد است بر این که انبیا موفق نشده اند عدالت را به اجرا در آورند; البته نه به دلیل ناتوانی انبیای الهی بلکه به خاطر فقدان شرایط مناسب ونیز کار شکنی مخالفین بوده است.

 

۳ ـ هیچ کس قدرت ندارد که عدالت حقیقی را به اجرا درآورد، به جز انسان عادل وکامل، واو کسی جز امام زمان (علیه السلام) نیست:

 

(این پر کردن دنیا از عدالت، این را ما نمی توانیم بکنیم; اگر می توانستیم می کردیم، امّا چون نمی توانیم بکنیم ایشان باید بیایند..).(۶)

 

البته ما باید هم چون انبیای الهی برای محو ظلم وگسترش عدالت تلاش کنیم واگر موفقیت کامل حاصل نمی شود، لااقل از میزان مظالم کاسته می گردد ولی اجرای کامل عدالت فقط به دست ید اللّهی حضرت مهدی (عجل الله فرجه) صورت خواهد گرفت.

 

۴ ـ از آن جا که امام زمان آخرین وصیّ پیامبر است وپس از او دیگر امام معصومی نخواهد بود، بنابراین او باید تا عصر ظهور زنده بماند وعمر طولانی داشته باشد تا آن هدف والا را اجرا نماید:

 

(آن چیزیکه انبیاموفق نشدندبه آن، بااین که برای آن خدمت آمده بودند،خدای تبارک وتعالى ایشان (مهدی (عجل الله فرجه)) را ذخیره کرده است که همان معنایی که همه انبیاء آرزو داشتند، لکن موانع اسباب این شد که نتوانستند اجرا بکنند وهمه اولیاء آرزو داشتند وموفق نشدند که اجرا بکنند، به دست این بزرگوار اجرا بشود. این که این بزرگوار را طول عمر داده خدای تبارک وتعالى برای یک همچو معنایی، ما از آن می فهمیم که در بشر کسی نبوده است دیگر، قابل یک همچو معنایی نبوده است).(۷)

 

۵ ـ اگر امام زمان هم مانند پدران بزرگوار خود به طور معمولی وآشکارا در میان مردم زندگی می کرد وقابل دسترسی بود، هم چون آن بزرگواران معصوم توسط مخالفین به شهادت می رسید:

 

(اگر مهدی موعود (عجل الله فرجه) هم مثل سایر اولیا به جوار رحمت حق می رفتند، دیگر در بشر کسی نبوده است که این اجرای عدالت را بکند..).(۸)

 

امامان معصوم (علیهم السلام) هر یک یا به سمّ ویا به شمشیر از دنیا رفته اند. مخالفان برای از میان برداشتن امام معصوم که مانع جدی در برابر افزون طلبی آنان است ابتدا از روش تطمیع ویا تهدید استفاده می کردند وچون ائمه با تطمیع ویا تهدید دست از هدف خود بر نمی داشتند، لذا به شهادت می رسیدند. به همین دلیل وقتی از پیامبر (صلی الله علیه وآله) می پرسند که چرا امام زمان غایب می شود، در پاسخ فرموده است: (یخاف القتل).(۹)

 

۶ ـ از آن چه گذشت این نتیجه حاصل می شود که فلسفه ی غیبت امام زمان (علیه السلام) (تضمین حیات او به منظور تحقق آرزوی انبیا واولیای الهی واجرای عدالت در زمان موعود) است. این که حضرت را (ذخیره الهی) می نامند اشاره به همین معناست.

 

(در زمان ظهور مهدی موعود (عجل الله فرجه) که خداوند ذخیره ی کرده است او را از باب این که هیچ کس در اولین وآخرین، این قدرت برایش نبوده است که تمام عالم را، عدالت را در تمام عالم گسترش بدهد..).(۱۰)

 

وظایف مسلمین در عصر غیبت

 

ازمباحث بسیار با اهمیت وآموزنده، وظایف مسلمانان وشیعیان در عصر غیبت آن یار سفر کرده است. این بخش از مطالب در کلام امام خمینی (رحمه الله) با تفصیل بیشتری آمده است. سخنان حضرت امام (رحمه الله) در ارتباط با موضوع فوق در دو بند کلّی تنظیم وتدوین می شود:

 

انتظار

 

همان طور که پیش از این اشاره شد، یکی از خصوصیات وصفات امام زمان (علیه السلام) (منتظر) است. یعنی کسی که جهان در انتظار اوست.

 

(ما همه انتظار فرج داریم وباید در این انتظار خدمت کنیم… انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است).(۱۱)

 

انتظار برترین عمل می باشد(۱۲) وعبادت محسوب می شود.(۱۳) در این مطلب بین شیعه اختلافی نیست، آن چه مهم است برداشت هایی است که از مفهوم انتظار وحقیقت آن ارائه می شود که متأسفانه برخی از آن ها غلط وانحرافی است. در زیر ضمن اشاره به تفسیرهای ناروا، حقیقت انتظار از دیدگاه امام خمینی (رحمه الله) بیان می شود.

 

انتظار به معنای غلط

 

امام خمینی (رحمه الله) به چندین برداشت نا صحیح از انتظار اشاره فرموده است که هر یک به طور جداگانه ذکر می شود:

 

۱ ـ عده ای انتظار را در این می بینند که برای تعجیل در ظهور امام زمان دعا کنند. این گروه ضمن عمل به تکالیف دینی خود، نسبت به آن چه از خطاها ومعصیت ها در جامعه می بینند امر به معروف هم می کنند ولی هیچ اقدام عملی برای محو ظلم وستم انجام نمی دهند:

 

(بعضی انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند ودعا کنند وفرج امام زمان (علیه السلام) را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند. بلکه بعضی از آن ها را که من سابقاً می شناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت ومنتظر حضرت صاحب (علیه السلام) بود. این ها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل می کردند ونهی از منکر هم می کردند وامر به معروف هم می کردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمی آمد وفکر این مهم که یک کاری بکنند نبودند).(۱۴)

 

۲ ـ عده ای فکر می کنند انتظار آنست که بنشینند ودعا کنند تا حضرت بیاید وخودش به مسایل رسیدگی کند. این عده گرچه به تکالیف فردی خود عمل می کنند ولی نسبت به مسایل جامعه بی تفاوت هستند. امام (رحمه الله) درباره این گروه وتفکرشان فرموده است:

 

(یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه می گذرد، بر ملت ها چه می گذرد، بر ملّت ما چه می گذرد، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف های خودمان را عمل می کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند انشاء الله درست می کنند. دیگر ما تکلیفی نداریم. تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند وکاری به کار آن چه در دنیا می گذرد یا در مملکت خودمان می گذرد نداشته باشیم. اینها هم یک دسته ای، مردمی بودند که صالح بودند).(۱۵)

 

۳ ـ عده ای گمان می کنند انتظار آنست که منتظر بمانیم جهان را ظلم وجور فرا بگیرد تا حضرت بیاید. این گروه مخالف امر به معروف ونهی از منکر بوده وآن را مغایر انتظار می دانند.

 

(یک دسته ای می گفتند که خوب! باید عالم پر (از) معصیت بشود تا حضرت بیاید. ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند. گناه ها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود).(۱۶)

 

۴ ـ دسته ای دیگر فکر می کنند انتظار آنست که به گناه دامن بزنیم ودیگران را نیز به معصیت تشویق نماییم.

 

(یک دسته ای از این بالاتر بودند، می گفتند: باید دامن زد به گناه ها دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور وظلم بشود وحضرت (علیه السلام) تشریف بیاورند. این هم یک دسته ای بودند که البته در بین این دسته منحرف هایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند. منحرف هایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می زدند).(۱۷)

 

حضرت امام (رحمه الله) تأکید می نماید که دو دسته ی اول، انسان های سالم وصالحی هستند ولی تفکرشان غلط است، اما دسته ی اخیر، هم تفکرشان باطل است وهم خود منحرف یا ساده لوح هستند. هم چنین ایشان می فرماید: (انتظار به معنای غلط ساخته دست سیاسیون است تا مسلمین را از سیاست دور نگهدارند).(۱۸)

 

انتظار به معنای صحیح

 

پس از بیان برداشت های انحرافی انتظار، اینک نوبت آن است که معنای حقیقی وسازنده ی انتظار از دیدگاه امام خمینی (رحمه الله) ذکر شود. از نظر ایشان انتظار به تنهایی کفایت نمی کند:

 

(همه انتظار داریم وجود مبارک ایشان را، لکن با انتظار تنها نمی شود بلکه با وضعی که بسیاری دارند انتظار نیست).(۱۹)

 

از نظر امام راحل (رحمه الله) منتظر باید اعمالی را انجام دهد وشرایطی را تحصیل نماید تا انتظار حقیقتاً صدق نماید، در غیر این صورت صرف یک ادعاست. اعمالی که منتظران باید انجام دهند چنین است:

 

۱ ـ خود سازی

 

بخش قابل توجهی از سخنان مرحوم امام (رحمه الله)، راجع به اینست که منتظر باید پیوسته خود را در محضر امام زمان وخدا ببیند ومعصیت نکند. به نظر او تزکیه ی نفس لازمه ی انتظار است:

 

(شما الآن تحت نظر خدا وتحت نظر امام زمان (علیه السلام) هستید. ملائکه شما را مراقبت می کنند، نامه اعمال شما را به امام زمان (علیه السلام) عرضه می دارند).(۲۰)

 

(حالا ببینید که تحت مراقبت هستید. نامه اعمال ما می رود پیش امام زمان (علیه السلام) هفته ای دو دفعه (به حسب روایت). من می ترسم ما که ادعای این را داریم که تبع این بزرگوار هستیم، شیعه این بزرگوار هستیم، اگر نامه اعمال را ببیند ومی بیند تحت مراقبت خداست نعوذبالله شرمنده بشود… نکند که خدای نخواسته از من وشما وسایر دوستان امام زمان (علیه السلام) یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی امام زمان (علیه السلام) باشد. مراقبت کنید از خودتان، پاسداری کنید از خودتان..).(۲۱)

 

(اگر یک وقت نامه عمل یک روحانی را بردند وبه امام زمان (علیه السلام) دادند وآن ملائکه الهی که بردند دادند، گفتند که این هم روحانی شماست، این ها پاسداران اسلام شما، وامام زمان خجالت بکشد ـ نعوذ بالله).(۲۲)

 

این که اعمال ما زیر نظر ائمه هست یا این که اعمال ما به آن ها عرضه می شود ریشه ی قرآنی ونیز روایی دارد. در قرآن آمده است:

 

(اعمَلوا فسیَری اللهُ عملَکم ورسولُه والمؤمنون) (۲۳); عمل کنید زود است ببیند خدا کردار شما را وپیمبرش ومؤمنان.

 

در روایت ها آمده که مقصود از (مؤمنون) ائمّه ی معصوم هستند.(۲۴) پس خدا، رسول وامامان اعمال ما را می بینند. علاوه بر آن، نامه ی عمل ما هم به محضر آنان برده می شود.

 

از امام رضا (علیه السلام) نقل شده است: (أَما علمت أنّا معاشر الائمّه تُعرض علینا اعمال شیعتنا صباحاً ومساءاً؟)(۲۵); آیا نمی دانی اعمال شیعیان ما هر صبح وعصر بر ما امامان عرضه می گردد؟

 

۲ ـ پاک سازی (جامعه)

 

مقصود از پاک سازی مبارزه با مظاهر گناه وپلیدی است. منتظر باید تلاش کند جامعه را از ظلم وستم پاک نماید واین شرط انتظار است. او باید برای رضای خدا، بر علیه زشتی ها قیام نماید.

 

(امیدوارم که ما همه… به آن وظایفی که اسلام، قرآن، تحت لوای حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) برای ما تعیین فرموده اند عمل کنیم وصورت ها را محتوای واقعی به آن بدهیم والفاظ را معانی حقیقی، شاید این وصفی که برای حضرت صاحب (علیه السلام) ذکر شده است دنبال همین آیه شریفه که می فرماید که: (قل انّما أعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنى وفرادى)(۲۶) همان قیام آن شخص واحد است وهمه قیام ها باید دنبال آن قیام باشد. خدای تبارک وتعالى می فرماید که: من فقط یک موعظه دارم به شما (قل انّما أعظکم بواحده) به امت بگو که فقط من یک موعظه دارم به شما وآن موعظه این است که قیام کنید وقیام لله باشد، قیام لله کنید. البته آن حضرت قیام لله می فرمایند وآن للّهی که وآن خلوصی که برای ایشان هست برای دیگران نیست. لکن شیعه های بزرگوار آن حضرت هم باید پیروی از او بکنند در این که قیام کنند برای خدا).(۲۷)

 

(به همه ما تکلیف است که باید مقابله کنیم با این دستگاه های ظالم خصوصاً دستگاه هایی که با اساس مخالفند).(۲۸)

 

حضرت امام (رحمه الله) هم چنین درباره ی کسانی که می گویند: (من که دلم بیشتر نسوخته به اسلام از حضرت صاحب (علیه السلام)، خوب ایشان هم که می بینند این را، خود ایشان بیایند، چرا من بکنم؟) می فرماید: (این اشخاص می خواهند از تکلیف شانه خالی کنند این منطق اشخاصی است که می خواهند از زیر بار در بروند. اسلام این ها را نمی پذیرد. اسلام این ها را به هیچ چیز نمی شمرد..).(۲۹)

 

بر اساس ادله ی مربوط به امر به معروف ونهی از منکر باید بر علیه مظاهر فساد وپلیدی مبارزه کرد وزمینه را برای ظهور حضرت فراهم نمود.(۳۰)

 

۳ـ آماده سازی

 

سومین وظیفه ی منتظر آنست که خود وجامعه را برای ظهور امام زمان ویاری او آماده نماید. (آمادگی وآماده سازی) از لوازم انتظار به معنای حقیقی کلمه است.

 

(ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم. کار را همچو بکنیم که مهیّا بشود عالم برای آمدن حضرت (علیه السلام)).(۳۱)

 

(در بعضی روایات ـ که من حالا نمی دانم صحّت وسقمش راـ هست که یکی از چیزهای مستحب این است که مؤمنین در حال انتظار اسلحه هم داشته باشند، اسلحه مهیّا، نه این که اسلحه را بگذارند کنار وبنشینند منتظر. اسلحه داشته باشند برای این که با ظلم مقابله کنند، با جور مقابله کنند. تکلیف است، نهی از منکر است. به همه ما تکلیف است که باید مقابله کنیم..).(۳۲)

 

در مورد آماده بودن منتظر، روایت زیر نقل می شود:

 

(عن ابی بصیر قال: قال ابوعبدالله (علیه السلام): لیعدّ (نّ) احدکم لخروج القائم ولو سهماً، فانّ الله اذا علم ذلک من نیّته رجوت لأن یُنسئ فی عمره حتی یدرکه، ویکون من اعوانه وانصاره).(۳۳)

 

پس صرف این که کسی بگوید من در انتظار حضرت مهدی (عجل الله فرجه) هستم، او منتظر شناخته نمی شود، بلکه باید شرط های سه گانه ی آن، یعنی خودسازی، پاک سازی وآماده سازی را نیز تحصیل نماید. به عبارت دیگر، منتظر واقعی کسی است که خود را ساخته، برای پاک سازی جامعه از آلودگی تلاش وخود را برای یاری امام زمان آماده نموده است. این حقیقت انتظار در کلام امام خمینی (رحمه الله) است واین معنای از انتظار است که برترین اعمال وبهترین عبادت ها است.

 

(واگر نظر شماها مثل نظر بعضی عامی های منحرف آن است که برای ظهور آن بزرگوار باید کوشش در تحقق کفر وظلم کرد وتا عالم را ظلم فرا گیرد ومقدمات ظهور فراهم شود ـ فـ إنّا لله وانّا الیه راجعون).(۳۴)،(۳۵)

 

تشکیل حکومت

 

از نظر امام خمینی (رحمه الله)، یکی از وظایف اساسی مسلمین در دوران غیبت امام معصوم تشکیل حکومت است. مؤمنین باید برای تحقق این هدف بزرگ با طواغیت زمان وسلاطین دوران مقابله نمایند وبساط حکومت آنان را برچینند وخود تشکیل حکومت دهند واحکام نورانی اسلام را اجرا نمایند. دیدگاه امام خمینی (رحمه الله) در ارتباط با حکومت، در چند بند بیان می شود.

 

الف) لزوم تشکیل حکومت

 

(اکنون که دوران غیبت امام (علیه السلام) پیش آمده وبناست احکام حکومتی اسلام باقی بماند واستمرار پیدا کند وهرج ومرج روا نیست، تشکیل حکومت لازم می آید. عقل هم به ما حکم می کند که تشکیلات لازم است، تا اگر به ما هجوم آوردند بتوانیم جلوگیری کنیم. اگر به نوامیس مسلمین تهاجم کردند دفاع کنیم. شرع مقدس هم دستور داده که باید همیشه در برابر اشخاصی که می خواهند به شما تجاوز کنند برای دفاع آماده باشید. برای جلوگیری از تعدّیات افراد نسبت به یکدیگر هم حکومت ودستگاه قضایی واجرایی لازم است. چون این امور به خودی خود صورت نمی گیرد. باید حکومت تشکیل داد، چون تشکیل حکومت واداره جامعه بودجه ومالیات می خواهد شارع مقدس بودجه وانواع مالیاتش را نیز تعیین نموده است: مانند خراجات، خمس، زکات وغیره).(۳۶)

 

(از غیبت صغری تا کنون که هزار وچند صد سال می گذرد وممکن است صدهزار سال دیگر بگذرد ومصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورد، در طول این مدّت مدید احکام اسلام باید زمین بماند واجرا نشود؟ وهر که هر کاری خواست بکند؟ هرج ومرج است؟… اعتقاد به چنین مطالبی یا اظهار آن ها بدتر از اعتقاد واظهار منسوخ شدن اسلام است).(۳۷)

 

امام خمینی (رحمه الله) در برابر کسانی که با تمسّک به برخی روایت ها می گویند: (هر دولتی که پیش از قیام قائم برپا شود باطل است)، یا (هر عَلَمی که قبل از قیام قائم برپا شود طاغوت است)(۳۸) موضع گیری می کند وبه این اشخاص نسبت جهل می دهد وحرف های آن ها را نسنجیده می داند. ایشان می فرماید:

 

(این احادیث هیچ مربوط به تشکیل حکومت خدایی عادلانه که هر خردمند لازم می داند نیست بلکه در روایت اول، دو احتمال است، یکی آن که راجع به خبرهای ظهور ولی عصر (عجل الله فرجه) باشد ومربوط به علامات ظهور باشد وبخواهد بگوید علم هایی که به عنوان امامت قبل از قیام قائم بر پا می شود باطل است. چنان چه در ضمن همین روایات علامت های ظهور هم ذکر شده است واحتمال دیگر آن که از قبیل پیشگویی باشد از این حکومت هایی که در جهان تشکیل می شود تا زمان ظهور که هیچ کدام به وظیفه خود عمل نمی کنند وهمین طور هم تا کنون بوده..).(۳۹)

 

(آن روایات (اشاره دارد) که هر کس عَلَم بلند کند با عَلَم مهدی، به عنوان (مهدویت) بلند کند، (باطل است)).(۴۰)

 

همچنین حضرت امام (رحمه الله) برایضرورت تشکیل حکومت در عصر غیبت دلایل متعددی ارائه نموده است.(۴۱)

 

ب) نوع حکومت

 

از دیدگاه امام (رحمه الله) حکومت مورد نظر اسلام، با هیچ یک از حکومت های رایج در دنیای کنونی سنخیتی ندارد. نه استبدادی ودیکتاتوری است ونه دموکراتیک ونه هیچ نوع دیگر، بلکه حکومت ویژه ای است که قابل مقایسه با هیچ حکومتی دیگر نیست. حکومت مورد نظر اسلام، (حکومت قانون الهی بر مردم) است.

 

(حکومت اسلامی هیچیک از انواع طرز حکومت های موجود نیست. مثلاً استبدادی نیست که رئیس دولت مستبد وخود رأی باشد… ونه مطلقه بلکه مشروط است. البته نه مشروط به معنای متعارف فعلی آن که تصویب قوانین تابع آراء اشخاص واکثریت باشد. مشروط از این جهت که حکومت کنندگان در اجرا واداره مقیّد به یک مجموعه شروط هستند که در قرآن کریم وسنّت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) معیّن گشته است. مجموعه شرط همان احکام وقوانین اسلام است که باید رعایت واجرا شود. از این جهت حکومت اسلامی حکومت قانون الهی بر مردم است).(۴۲)

 

(فرق اساسی حکومت اسلامی با حکومت های مشروطه سلطنتی وجمهوری در همین است: در این که نمایندگان مردم، یا شاه، در این گونه رژیم ها به قانونگذاری می پردازند; در صورتی که قدرت قوّه مقنّنه واختیار تشریع در اسلام به خداوند متعال اختصاص یافته است.(۴۳) قانو ن گذاری ندارد وهیچ قانونی جز حکم شارع را نمی توان به مورد اجرا گذاشت. به همین سبب، در حکومت اسلامی به جای مجلس قانونگذاری که یکی از سه دسته حکومت کنندگان را تشکیل می دهد، مجلس برنامه ریزی وجود دارد).(۴۴)

 

ج) شرایط حاکم

 

از آن جا که حکومت مورد نظر اسلام، حکومت ویژه ای است، زمام دار وحاکم اسلامی نیز باید فرد ویژه ای باشد وشرایطی مخصوص را دارا باشد. عمده ی این شرایط، دو شرط: (علم به قانون الهی) و(عدالت) است.

 

(شرایطی که برای زمامدار ضروری است،مستقیماً ناشی از طبیعت طرز حکومت اسلامی است. پس از شرایط عامه، مثل عقل وتدبیر،دو شرط اساسی وجود داردکه عبارت انداز:۱ـ علم به قانون; ۲ ـ عدالت).(۴۵)

 

مقصود امام (رحمه الله) از عبارت (علم به قانون) علم به قانون الهی است، نه علم به قانون موضوعه که اصطلاحاً (حقوق دان) گفته می شود. حاکم اسلامی باید عالم به قانون اسلام واحکام شرع باشد واو کسی جز (فقیه) نیست.

 

(اگر خدا شخص معینی را برای حکومت در دوره غیبت تعیین نکرده است، لکن آن خاصیت حکومتی را که از صدر اسلام تا زمان حضرت صاحب (علیه السلام) موجود بود برای بعد از غیبت هم قرار داده است. این خاصیت که عبارت از علم به قانون وعدالت باشد در عدّه بی شماری از فقهای عصر ما موجود است. اگر با هم اجتماع کنند می توانند حکومت عدل عمومی در عالم تشکیل دهند).(۴۶)

 

د) اقدام به تشکیل حکومت

 

امام خمینی (رحمه الله) در شرایطی مسایل راجع به حکومت در دوران غیبت را مطرح وطرح کلی آن را ارائه نمود که دیگران آن را غیر ممکن می دانستند. تفاوت دیدگاه حضرت امام (رحمه الله) با دیگر عالمان وبزرگان در این نکته است که آن حضرت به بیان صرف اکتفا نکرد وبرای تحقق حکومتی که زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی (عجل الله فرجه) باشد اقدامات عملی را آغاز نمود. با سلطنت در افتاد، مشکلات را به جان خرید وسرانجام حکومتی تشکیل داد وآن را مقدمه ی حکومت مهدوی (علیه السلام) نامید.

 

(از ۲۲ بهمن ۵۷ تا امروز که ۱۵ خرداد ۶۲ را در آغوش می گیریم ساعاتی محدود بیش نیست ولی تحوّلی که کمتر از صد سال بعید به نظر می رسید با تقدیر خدای بزرگ در این ایام محدود وساعات محدوده تحقق یافت وجلوه ای از وعده قرآن کریم نور افشانی کرد وچه بسا که این تحول ودگرگونی، در مشرق زمین وسپس مغرب واقطار عالم تحقق یابد. ـ ولیس من الله بمستنکر ـ که دهر را در ساعتی بگنجاند وجهان را به مستضعفان، این وارثان ارض بسپارد وآفاق را به جلوه الهی ولی الله الاعظم صاحب العصر (علیه السلام) روشن فرماید وپرچم توحید وعدالت الهی را در عالم بر فراز کاخ های سپید وسرخ مراکز ظلم والحاد وشرک به اهتزاز در آورد. (وما ذلک على الله بعزیز).(۴۷)،(۴۸)

 

امام راحل (رحمه الله) بارها از ایران به عنوان کشور بقیه الله یاد می کند ونیروهای نظامی وانتظامی ایران را سربازان امام زمان (علیه السلام) خطاب می کند. (اینجانب با یقین به آن که (ما النّصر الاّ من عند الله) (۴۹) از آستین آنان بیرون آمد وکشور بقیه الله الاعظم (علیه السلام) را از چنگ گرگان آدمخوار که آلت هایی در دست ابرقدرتان خصوصاً آمریکای جهان خوار بیرون آورد… تشکر می کنم).(۵۰)

 

 

         

 

 

 

 

 

 

 

 

پاورقى:

 

(۱) (للقائم غیبتان: احدهما طویله والاخری قصیره..). (المجلسی، (العلامه) محمدباقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۵).

 

(۲) البته این درصورتی استکه غیبت صغری از آغاز تولد حضرت مهدی (علیه السلام) حساب شود (المفید، (الشیخ) محمد بن محمد بن النعمان، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، آل البیت (علیهم السلام)، ج ۲، ص ۳۴۰) ولی اگر از زمان وفات امام عسکری (علیه السلام) محاسبه شود ۶۹ سال خواهد بود.

 

(۳) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۷.

 

(۴) الحدید: ۵۷ / ۲۵.

 

(۵) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۷.

 

(۶) همان، ج ۲۰، ص ۱۹۸.

 

(۷) پیشین، ج ۱۲، ص ۲۰۷.

 

(۸) پیشین، ص ۲۰۸.

 

(۹) عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال: (قال رسول الله: لابدّ للغلام من غیبه، فقیل له: ولم یا رسول الله؟ قال: یخاف القتل) (المجلسی، (العلامه) محمدباقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰، ح ۱; ونیز ر.ک: الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج ۳، ص ۴۹۸).

 

(۱۰) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۷.

 

(۱۱) همان، ج ۷، ص ۲۵۵.

 

(۱۲) قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): (افضل اعمال امّتی انتظار فرج الله عزّوجل) (المجلسی، (العلامه) محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۲).

 

(۱۳) قال رسول الله (صلی الله علیه وآله):… وانتظار الفرج عباده; همان.

 

(۱۴) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۳.

 

(۱۵) همان، ص ۱۴ و۱۳.

 

(۱۶) پیشین، ص ۱۴.

 

(۱۷) پیشین.

 

(۱۸) پیشین، ص ۱۵.

 

(۱۹) پیشین، ج ۱۹، ص ۱۵۴.

 

(۲۰) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۰۳.

 

(۲۱) همان، ص ۲۶۷.

 

(۲۲) همان، ص ۲۵۳.

 

(۲۳) التوبه: ۹ / ۱۰۵.

 

(۲۴) مراجعه شود به: الطبرسی، (الشیخ) فضل بن حسن، مجمع البیان، دارالفکر، لبنان، ۱۴۱۴ ق، ج ۵، ص ۱۰۹; الطباطبائی، (العلامه) سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، جماعه المدرسین، قم، ج ۱۰ ـ ۹، ص ۳۸۵; العروسی الحویزی، علی بن جمعه، نور الثقلین، ج ۲، ص ۲۶۲.

 

(۲۵) المجلسی، (العلامه) محمدباقر، بحار الانوار، ج ۴۳، ۹۹.

 

(۲۶) السبأ: ۳۴ / ۴۶. یعنی:(بگو: شما را به یک چیز اندرز می دهم، وآن این که:دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید).

 

(۲۷) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج ۷، ص ۳۶.

 

(۲۸) همان، ج ۹، ص ۲۰۲.

 

(۲۹) همان، ج ۲، ص ۲۸.

 

(۳۰) آیه ها وروایت ها درباره ی امر به معروف ونهی از منکر زیاد است، از جمله آیه های: ۱۱۰ و۱۱۴ سوره ی آل عمران.

 

(۳۱) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۸.

 

(۳۲) همان، ج ۹، ص ۲۰۲، به همین مضمون مراجعه شود به: همان، ج ۱۵، ص ۲۲.

 

(۳۳) المجلسی، (العلامه) محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶، ح ۱۴۶.

 

(۳۴) البقره: ۲ / ۱۵۶. یعنی: (ما از خدا هستیم وما بازگردنده به سوی او هستیم).

 

(۳۵) وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی (رحمه الله)، بخشی از بند (ع).

 

(۳۶) خمینی، (امام) سید روح الله، ولایت فقیه، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی (رحمه الله)، چ نهم، ۱۳۷۸ ش، ص ۳۹.

 

(۳۷) همان، ص ۱۹.

 

(۳۸) (کلّ رایه ترفع قبل قیام القائم فهی طاغوت); (کل رایه ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت) (الحرّ العاملی، (الشیخ) محمد بن حسن، اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۳۲، ح ۴۶۱).

 

(۳۹) خمینی، (امام) سید روح الله، کشف الاسرار، ص ۲۲۵.

 

(۴۰) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه امام (رحمه الله)، ج ۲۱، ص ۱۴.

 

(۴۱) مراجعه شود به: خمینی، (امام) سید روح الله، ولایت فقیه، ص ص ۳۲ ـ ۱۷.

 

(۴۲) همان، ص ۳۳.

 

(۴۳) (إن الحکم الاّ لله): یوسف: ۱۲ / ۴.

 

(۴۴) خمینی، (امام) سید روح الله، ولایت فقیه، ص ۳۳.

 

(۴۵) همان، ص ۳۷.

 

(۴۶) پیشین، ص ص ۴۰ و۳۹.

 

(۴۷) فاطر: ۱۷/۳۵ ; یعنی: واین برای خدا مشکل نیست.

 

(۴۸) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۱۲.

 

(۴۹) آل عمران: ۳ / ۱۲۶. یعنی: (نیست پیروزی جز از نزد پروردگار).

 

(۵۰) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۱۵۴.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ترجمه سایت