سوال هایی پیرامون ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) – (۱)
اگرظهور حضرت مهدی علیه السلام همراه و ملازم پر شدن زمین از بیداد و ستمگری است ، آیا کوشش در راه نشر احسان و نیکی و تقوی فایده دارد یا خیر؟
پاسخ:
اولا ، تنها ظرف حتمی و غیر قابل تغییر ظهور، پر شدن جهان از ستم نیست. بلکه ظهور، ظرف دیگری هم دارد که صلاح گروهی از مردم و آمادگی بشر برای پذیرش حکومت عدل و جهانی امام علیه السلام است. ۱
ثانیا .دو واقعیت ستم و پر شدن ، از امور نسبی اند.
ثالثا، سخن عقل و فطرت و نیز ندای تربیتی تمامی انبیا و اولیا این است : حتی اگر تمام اقطار جهان را فساد و ستم فرا گرفت ، هرگز نباید از تلاش در راه اصلاح فرد و جامعه دریغ کرد. تجربه نیز نشانگر ثمرات تلاش های آن بزرگواران در همین موقعیت های حساس است . چه بسیار انسان های پاک و والا را که علی رغم اکثریت فاسد و جریان فراگیر فساد اجتماعی در همین موقعیت ها تربیت کرده و به جامعه تحویل داده اند!
رابعا، مصلحان و مربیان بشریت چنین توصیه کرده اند :
انسان های متقی در راه اثرگذاری در محیط تلاش و کوشش کنندنه این که خودتحت تاثیر محیط و جامعه باشند.
امر به معروف و نهی از منکر رادر اولویت قرار داده هیچ گاه آن ها را ترک نکنند.
هرگز از روح وتاییدات خداوندی ناامید نگردند که این یاس خود از گناهان کبیره محسوب می شود.۲
در بیان وظایف چشم به راهان در ضمن احادیث چنین آمده است :
امام باقر علیه السلام درباره ی این آیه که می فرماید 🙁 ای مومنان ! صبر پیشه کنید و یک دیگر را به آن توصیه کنید و ارتباط یابید.)۳ فرمودند 🙁 منظور این است که بر انجام واجبات شکیبا باشید ، بر دشمنان خود صبر پیشه کنید و با امام چشم به راه خود مرتبط باشید )۴
نیز امام صادق علیه السلام فرمود :
( آن کس که دوست دارد از یاران قائم ما باشد باید که چشم به راه باشد ، به پارسایی و حسن خلق رفتار کند و. ..)۵
نتیجه این که ظهور و حکومت حضرت مهدی علیه السلام دو ظرف دارد ، ظرف انتخابی ما ـ که صلاح و تقوی است ـ و ظرف قهری ستم که نتیجه ی عدم کوشش و تلاش مردم و روند عادی روزگاران است . به حکم عقل و دستورات شرع ، انسان های دوران غیبت مامورند که ظرف اول را درباره ی خود و سپس دیگران ایجاد و آماده سازند.
در این زمینه ،نگاه کنید به :
ـ منتخب الاثر (عربی) : ۴۹۳ ـ ۵۰۰.
ـ ترجمه ی مکیال المکارم : علیه السلام : ۱۶۵ ـ ۶۱۳ .
ـ معرف امام عصر علیه السلام : ۲۱۹ ـ ۳۱۲ .
ـ مهر محبوب : ۸۸ ـ ۱۱۴ و ۲۵۸ ـ ۲۶۸ .
با وجود این همه افراد متقی و متدینی که دست اندرکار امورخیر سطح جهان اند ، چرا حضرت مهدی علیه السلام ظهورنمی کنند؟
پاسخ:
اولا وجود افراد صالح وخیر علت تامه ی ظهور نیست ، هر چند زمینه فراهم کننده ی آن است . اصل ظهور به خواست و حکمت خداوند بستگی دارد . اراده ی خداوند علت تامه و فاعلی ظهور است که تعیین ، تقدییر و امضا می کند. آمادگی روحی و معنوی مردمان زمینه ی آن است . آنان هرگاه آماده شوند ودعا کند خدا و اراده فرماید و حکمتش به ظهور تعلق گیرد ، آن حضرت ظاهر می شود. این نیست که بگوییم : چون افراد صالح اند، چرا که ظهور نمی شود ؟ بلکه وظیفه ی ما ، در صورت صلاح و تقوای مردم ، دعا و استغاثه است .افراد صالح باید برای تعجیل در فرج ظهور دعا کنند و چشم به راه بودن را نشان دهند.
از سوی دیگر، تردید در صغرای قضیه است که گفته می شود مردم با تقوا و صالح اند. کجا افراد متقی و صالح بسیارند ؟ وجود آنان درچنین روزگاری (به تعبیرات روایات) از گوگرد سرخ نیز کم تر است. دین نیز در دست افراد بشر ، به سان گوگرد سرخ ، کم یاب است و نگهداری آن چون آتش در کف دست است. اگرخوب ها و خوبی های بیشتر تحلیل شود و با ملاک های قرآنی و روایی و اخلاق اهل بیت سنجش شود۶ و به دقت ، تفکرات ، اعتقادات ، اعمال و عمل کرد فردی و اجتماعی و نحوه ی برخورد با دین مطالعه شود، آن گاه معلوم می شود که افراد صالح چه قدر نادرند. داستانی را از پدر یکی از مراجع دینی می آورم . او گفته بود :
یکی از صلحای شهر به درگاه امام زمان علیه السلام بسیار استغاثه می کند و عر ض می کند 🙁 آقا ! با وجود این همه افراد صالح چرا ظهور نمی کنید؟ مدت ها گریه و زاری می کند . ایشان برای این فرد ظاهر می شوند. می فرمایند : برای این که امتحان کنی که چند نفر از مردمان حقیقتا صالح اند، شب جمعه ، چهل نفر از صالح ترین افراد را در منزل یکی از بهترین صالحان شهر گرد آور، فلان قصاب را هم ( که او نیز از متقی ترین و بهترین مردم بود ) بخوان وسه راس بزغاله آماده کن و قصاب و بزغاله ها را در پشت بام ببر.
آن مرد نیک شب جمعه ای را انتخاب می کند و از میان تمام صلحا، ۴۰ نفر را دعوت می کندو در حیاط منزل اجتماع می کنند . این ها همه می نشینند و استغاثه میکنند. (ضمنا آن حضرت سپرده بودند که او به مردم نگوید بزغاله ها و قصاب در پشت بام اند) یک مرتبه می بینند نوری بر فراز بام ظاهر شد. یقین می کنند که امام زمان علیه السلام تشریف آوردند. آن گاه نور به طرف پشت بام می رود. یکی از صلحا را که بسیار مرد نیکی بوده است صدا می زنندکه : به پشت بام بیا.
او به پشت بام می رود. بعد از چند دقیقه ، می بینند که از پشت بام خون جاری شد! یقین می کنند که امام زمان علیه السلام این شخص را سر بریده اند و این خون اوست . گروهی فرار می کنند. چند دقیقه ی دیگر صدا می کنند و می گویند : فلان شخص (یکی دیگر از صلحا) بیاید.
آن صالح هم به پشت بام می رود. چند لحظه ی دیگر می بیننند که باز هم از ناودان خون جاری شد و یقین میکنند که نفر دوم هم به دست آن حضرت سر بریده شد. تمام آنها می روند و سه نفر بیشتر نمی مانند. نفر سوم را صدا می کنند. در این هنگام فقط همان نفر می ماند و بقیه هم می روند. او هم ـ یکی از افراد بسیار صالح بودـ بالا می رود سپس خون از ناودان جاری می شود.
بعد امام علیه السلام به آن فرد استغاثه کننده و بی تاب می فرماید 🙁 مردم این گونه اند. با این که یقین کردند که ما تجلی کردیم ـ به خاطر این که گمان کردند (نه یقین)که آنان سر بریده شدند ـ همه آن ها پا به فرار گذاشته و رفتند ، حال آن که این خون بزغاله هایی بود که قصاب سر می برید !)
مردم باید امتحان گردند واز امتحان در آیند.و غیر از این داستان ، داستان های زیاد دیگری در تاریخ هست که اتفاق افتاده و نشان داده که مردم هنوز آماده ی ظهورنیستند . با زبان ، ظهور را می خواهند، لیکن در دل رنگ دیگری دارند. هنگامی که امتحان پیش می آید ، حقایق آشکار می گردد :
( احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا : امنا و هم لا یفتنون؟! ولقد فتنا الذین من قبلهم …)۷
یکی از سنت های لایتغیر خداوند ، امتحان است . امتحان که پیش بیاید ، بسیاری از مردم مردود می شوند و بسیاری هم تجدید. قبول شده در مرحله ی اول بسیار اندک است . آن چه بر ماست این است که : به سوی صلاح حقیقی (نه ادعایی و ریایی) رو آوریم و در همان حال از دعا و استغاثه نکاهیم. اندیشه و دلمان ، ظهور امام عصر علیه السلام و پیروی از حضرت او باشد تا مگر خداوند منان به دعای سوخته ای ترحم کندو جهانیان را از سرگردانی و حیرت نجات بخشد. آری ، وظیفه ی ما دعا و استغاثه و صلاح و اصلاح است.
در این باره ، مراجعه کنید به :
ـ مکیال المکارم علیه السلام : ۲۵۵ ـ ۲۶۲
ـ روزگار رهایی : ۱ ـ ۳۴۹ .
ـ پیوند معنوی.
ـ معرفت امام عصر علیه السلام ۲۸۸.
ـ مهر محبوب : ۲۵۲۸ ـ ۲۶۱.
پینوشتها:
۱.ر.ک.منتخب الاثر : ۴۹۶، ح۸.
۲.یوسف(۱۲):۸۷ ( لا تیاسوا من روح الله ).
۳.آل عمران(۳): ۲۰۰.
۴.المحجه: ۵۲.
۵.منتخب الاثر: ۴۹۷،ح۹.
۶.شرط خوب بودن خوبی ، کاملا وارسته بودن واز(خود) بیرون آمدن است.عمل حسود پذیرفته نیست، چون خود را بر دیگران ترجیح می دهد . از متکبر نیز عبادت پذیرفته نمی شود ، زیرا در کنار کبریای مطلق از خود دم زده است . به همین ترتیب ، بخیل و سنگ دل و تندخو و ریاکار و… و بالاخره خودپسند-که کارهای خوبش به چشمش می آید- وزنه ای برای سنجش در ترازوی دقیق الاهی ندارند . بنابراین ، چند کارخوب و خیر سراغ می توان کرد که از همه این شائبه ها دور و تنها و تنها برای خدا – که ذات جامع همه ی خوبی هاست-انجام شود ؟
۷.عنکبوت (۲۹) : ۳و۴.
ادامه دارد…