برنامههاى امام مهدى (عج) بعداز ظهور
امام صادق علیه السلام:
مهدى، عدالت را، همچنان که سرما وگرما وارد خانه مىشود، وارد خانههاى مردمان مىکند، ودادگرى او همه جا را فرا مىگیرد.(۲)
گسترش عدالت در سراسر جهان وریشه کنى بیداد از همه آبادىهاى زمین، از نخستین برنامههاى انقلاب امام مهدى علیه السلام مىباشد واز هدفهاى اصلى آن امام بزرگ ونجاتبخش است. این موضوع در بشارتها واحادیثى که درباره آن حضرت رسیده است خیلى روشن یاد شده است. در سخنان پیامبر بزرگوار اسلام وامامان معصوم که درباره قیام امام دوازدهم آمده، دعوت به توحید ومبارزه با شرک وکفر به اندازه ایجاد عدالت واجراى آن، مورد تأکید قرار نگرفته است. علت این موضوع شاید این باشد که با آموزشهاى پیامبران گذشته وبویژه پیامبر ما ودین اسلام، همچنین رشد علم وآگاهى بشر، انسانها به خداى یکتا ایمان مىآورند واندیشه خدانشناسى شکست مىخورد، ونوع جامعههاى انسانى داراى عقیده مذهبى وخدایى مىگردند؛ لیکن با این وصف در آتش ظلم، حقکشى وکینه توزى وروابط غیر انسانى مىسوزند، وبا زندگى بى عدالت که در حقیقت شکنجه ومرگ تدریجى است، دست به گریبانند. از این رو، نیاز عمده جامعه بشرى برقرارى عدالت ودادگرى است وحاکمیت روابط انسانى بر جامعه. انسانها تشنه عدالتند وخواهان آیین ودینى که این تشنگى را فرو بنشاند وآتش بیدادگرى را خاموش کند. وعدالت واقعى را بوجود آورد. که همه مردم؛ بزرگ وکوچک وضعیف وقوى آن را آشکار ببینند.
بنابراین، مشکل اصلى ونخستین آن نجات دهنده بزرگِ انسان، مشکل خداباورى یا انکار خدا نیست؛ بلکه مشکل اصلى ظلم وستم جهانسوز وهمه جایى است که بشریت را در کام خود فرو برده ودر آتش خود سوزانده است ودین وعقیده وآزادى وخواب وخوراک وآسایش وهمه چیز انسان را نابود ساخته است. به این جهت امام مهدى علیه السلام که آخرین نجات دهنده انسانهاست پس از ظهور مبارک خویش، اصول عدالت ودادگرى را در میان همه انسانها برقرار مىسازد وهمه مردم را از بدى وآزار رسانى وزشتى ومحرومیت رهایى مىبخشد.
۲.در سایه شمشیر
امام باقر علیه السلام:
… قائم آل محمد صلی الله علیه وآله وسلم شباهتهایى با پنج تن از پیامبران دارد… امّا شباهت او به جدّ خود (پیامبر اکرم) قیام با شمشیر است وکشتن دشمنان خدا وپیامبر، وجباران وسرکشان(۳)…
از کارهاى حتمى امام موعود علیه السلام جنگ با تمام انسانهاى ظالم وخون آشام است. با مطالعه تاریخ بشرى، این واقعیت آشکار مىشود که موانع رشد وپیشرفت انسان جز با قدرت وخونریزى از سر راه برداشته نمىشود. وتعالیم اخلاقى واصول تربیتى هر چند تأثیرهاى فراوانى داشته است، لیکن این تأثیرها در برخى افراد نجیب انسانى بوده است، ودر طبقه زورگو، دنیا دوست وظالم که منابع قدرت اقتصادى، سیاسى ونظامى جامعهها را در دست مىگرفتند، هیچ تأثیرى نداشته است، وآنها را به راه نیاورده است. براى تربیت وهدایت آنها باید از روش دیگرى استفاده کرد، تا سدّ راه انسانها نشوند وراه رشد را بر مردم نبندند. تا تمام مردم بتوانند بدون هیچ مانعى به زندگى خویش ادامه دهند. به همین دلیل، مسأله جنگ وکاربرد نیرو به عنوان یک ضرورت براى رسیدن به هدفهاى انسانى مطرح مىگردد. وجز از این راه نمىتوان ظالمان، ستمگران ودنیا طلبان را سرجاى خود نشاند وامنیت اجتماعى واقتصادى وسیاسى در جامعه برقرار کرد، وجامعه را براى تلاش وکوشش آزادنه افراد آماده ساخت.
تاریخ پیامبران نیز، پُر است از جنگ ومبارزه با ستمگران وطاغوتان، وهمیشه رهبرانِ انسان ودوستداران بینوایان وبیچارگان با آنان که راه باطل مىرفته وبه انسانها ظلم مىکردند، مبارزه کردهاند. پیامبر اکرم که کانون رحمت ودر بالاترین مقام اخلاق انسانى است نیز براى مبارزه با کفّار وستمگران ۸۳ جنگ انجام داد. امام على علیه السلام وامام حسن علیه السلام وامام حسین علیه السلام نیز در راه حق ونجات جامعه از بیدادگرى، جنگ کردند.
امام مهدى علیه السلام نیز که ادامه دهنده راه انبیاء وپیامبر اکرم وامامان است براى برپایى عدالت وهدفهاى بزرگ انسانى، راهى جز مبارزه وجنگ وسرکوب ستمگران وسرمایهداران ندارد. شمشیر آن امام بر سر مجرمان فرود مىآید. ودر آن دوران آنان راه فرارى ندارند ودر زیر سایه شمشیر امام مهدى علیه السلام است که انسانهاى درد کشیده ورنج دیده به آسایش وزندگى دست مىیابند. شمشیر امام موعود براى ستمگران مرگبار است وبراى بیچارگان ومظلومان پناهگاه وپشتیبان.
۳.یک دین ویک آئین
امام صادق علیه السلام:
… مفضل! سوگند به خدا (امام قائم علیه السلام ) از میان ملتها وآیینها اختلاف را برمىدارد، ویک دین بر همه حاکم مىگردد(۴)…
براى تشکیل جامعهاى واحد، یک موضوع ضرورى است وآن یک آئین ویک اعتقاد است. آئینها واعتقادهاى گوناگون، بطور قطع، تفرقه ودوگانگى اجتماعى بوجود مىآورد، ومانع وحدت ویگانگى مردم مىگردد.
اگر برنامه ریزىهاى اجتماعى گرفته شده از طرز فکرها ومرامهاى گوناگون باشد، فعالیتهاى انسانى را در زمینههاى گوناگون اقتصادى، سیاسى، فرهنگى و… مختلف ومتضاد مىسازد ومانع یکسانى ویگانگى جامعه مىگردد. بنابراین تنوع وگوناگونى راهها وعقیدهها موجب اختلافها وتضادها وبرخوردهایى در جامعه مىشود، که در این شرایط نمىتوان تشکیل جامعهاى واحد ویگانه را انتظار داشت. بنابراین، باید آئین ودین واحدى بر جامعه حاکم باشد، تا امت واحد به معناى واقعى بوجود آید.
در دوران ظهور وروزگار دولت امام مهدى علیه السلام آئین واحدى بر جهان حاکم مىگردد وراه وروشها نیز یکى مىشود؛ ویگانگى واقعى در عقیده ومرام انسانها پدید مىآید؛ ومردمان همه یک دل ویک زبان به سوى سعادت حرکت مىکنند. دیگر دوگانگى وتضاد در مرامها وعقیدهها وجود ندارد، راه وروشها یکى وهدفها نیز یکى است. همچنان که در برنامههاى زندگى اجتماعى نیز اختلافى دیده نمىشود.
امام مهدى علیه السلام با چنین اصلى اساسى در ساختن جامعه یگانه بشرى به موفقیّتى بزرگ وچشمگیر دست مىیابد، وهمه علتها وعوامل ناسازگارى ودرگیرى را از بین مىبرد، وناسازگارىها واختلافات اجتماعى را که از اختلافات عقیدتى ودینى بوجود مىآیند، نابود مىسازد، وبا یکى کردن عقیدهها وایدئولوژىها راه هر گونه اختلافى را مىبندد. او وحدتى واقعى را بر اساس اصول توحید وایدئولوژى اسلامى پى مىریزد، وهمه انسانها را در زیر شعار یگانه ودین واحد گرد مى آورد.
۴.رفاه اقتصادى وبهبود زندگى
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم:
در امت من مهدى قیام کند… ودر زمان او مردم به نعمتهایى دست مىیابند که در هیچ زمانى دست نیافته باشند. (همه) نیکوکار وبدکار. آسمان بر آنان ببارد وزمین چیزى از روییدنىهاى خود را پنهان ندارد.(۵)
از برنامهها واقدامهاى امام مهدى علیه السلام پدید آوردن رفاه وآسایش در کل جامعه بشرى است. در این دوران جامعه بشرى واحدى تشکیل مىگردد که در آن همه مانند خانوادهاى در کنار هم زندگى مىکنند. وتقسیم بندى جامعههاى پیشرفته وجامعههاى محروم وعقب مانده از بین مىرود. بلکه همه جامعهها وانسانها به رشد ورفاه دست مىیابند. همچنین ابر قدرتها وجود نخواهند داشت، وبهبود زندگى وبى نیازى اقتصادى نصیب همه انسانها مىشود وهمه جایى وهمگانى مىگردد. این آسایش موجب رشد وبرترى معنوى وفکرى انسان مىشود.
امام مهدى علیه السلام براى رسیدن به این هدف بزرگ انسانى، از روشها وعوامل مختلفى استفاده مىکند تا به زندگى انسانها – سروسامان ببخشد وهمه مشکلات را از میان بردارد.
الف.برقرارى عدالت اجتماعى:
عدالت اجتماعى که در بخش اول به آن اشاره شد، به معناى تعادل وهمسانى در کلیه جریانهاى اقتصادى جامعه است. در پرتو چنین عدالتى، فاصلههاى اقتصادى از میان مىرود ودیگر افراد فراوانى تهیدست ومحروم، وافراد اندکى سرمایهدار، یافت نمىشوند.
ب.اجراى اصل مساوات:
رعایت قاطع اصل مساوات نیز، موجب تساوى ثروتها وبرابرى در پخش کالاها ومواد مورد نیاز همه مردم است واز جمع شدن وتراکم واسرافکارى گروهى از مردم مانع مىگردد وزمینههاى کمبود ونیازمندى را برطرف مىسازد.
ج.عمران وآبادى زمین:
از دیگر عوامل، عمران وآبادانى وبهرهبردارى از امکانات تا حدّ امکان مىباشد، در دوران پیش از ظهور با همه پیشرفتهاى علوم، از همه زمینهایى که قابل استفاده وکشاورزى هستند وآبهایى که مىشود آنها را ذخیره نمود وامکانات و… بهرهبردارى صحیح نشده است. در بعضى مناطق به علت نفوذ استعمار ووابستگى ومحرومیت از امکانات استفاده نشده است. اما در دوران ظهور در تمام زمینها وآبها استفاده خواهد شد وتمام زمین آباد وسبز وخرّم خواهد گشت.
د.بازپسگیرى ثروتهاى غصب شده:
از دیگر راههاى امام مهدى علیه السلام این است که با از میان برداشتن طاغوتان وزورگویان، سرمایهها وثروتهاى آنها را که از راههاى نامشروع ونادرست بدست آوردهاند، از آنها بازپس مىگیرد وآنها را در راه آسایش ورفاه جامعه وتمامى مردم به کار مىبرد وهمه محرومان وتهیدستان را از این اموال بهرهمند مىسازد.
هـ.کنترل ونظارت دقیق مرکزى:
امام مهدى علیه السلام براى رسیدن به نظم اجتماعى ورفاه اقتصادى، کنترل ونظارت دقیقى بر حاکمیت مرکزى جهان خواهد داشت وبا تشکیل یک مرکز، تمام منابع ثروت ودرآمد جامعه را بدون هیچگونه فرقى در اختیار کل افراد بشر قرار مىدهد وهمه امکانات را به تساوى تقسیم مىکند. وبا این کنترل دقیق عوامل اصلى فقر ومحرومیت که، دولتهاى ظلم وکفر وسرمایهداران هستند از میان مىرود. در آن دوران این طور نخواهد بود که بخشهایى از جامعه عقب مانده وفقیر وبخشهایى ثروتمند باشند وگروهى بى سواد ومریض وبدون بهداشت وگروه دیگر در حدّ بالاى خدمات بهداشتى ورفاهى باشند.
۵.مساوات وبرابرى
امام باقر علیه السلام:
امام قائم (اموال را) برابر تقسیم مىکند ومیان (همه) مردم – نیکوکار وبدکار – به عدالت رفتار مىنماید(۶)…
یکى از برنامههاى امام مهدى علیه السلام اجراى اصل مساوات است. اسلام دین مساوات وبرابرى است، مساوات در مسائل گوناگون وزمینههاى مختلف. تا جایى که اسلام به دین مساوات مشهور شده است. امام مهدى علیه السلام این برابرىها ومساوات را در جامعه بشرى اجرا خواهد کرد.
انسانها در آفرینش مساوى وداراى نیازهاى طبیعى همانند وارزشى یکسان وبرابرند. وهیچ یک از ویژهگىهاى طبقاتى موجب تفاوت ونابرابرى آنها نمىشود. آنها در برابر قانون حقوقى یکسان وهمانند دارند وهیچ فردى در برابر قانون بر دیگرى برترى وامتیازى ندارد. سیاه وسفید، کارگر وکارفرما، تهیدست وثروتمند، بزرگ وکوچک، عالم وجاهل و… همه در برابر قانون برابرند.
تمامى مردمان حق استفاده وبهرهبردارى یکسان از بخششهاى طبیعت را دارند، وباید مراتع، جنگلها، رودها ودریاها ودیگر منابع ثروت در اختیار همگان قرار مىگیرد تا هر کس بتواند با کوشش وزحمت خود از آنها استفاده نماید زیرا اینها سفره گستردهاى است که خداوند براى همه انسانها قرار داده است.
بخش مهم دیگر، تساوى وبرابرى انسانها در استفاده از بیتالمال مىباشد، بیتالمال که مجموعه امکانات واموال عمومى مىباشد، ودولتها آنها را در اختیار مىگیرند در دوران ظهور نزد امام قرار گیرد. امام آنها را براى رفاه مردم هزینه مىکند ودر راه رفع نیازهاى عمومى به کار مىبرد. اضافه بر این اموال، از سرمایههاى طبیعى نیز استفاده مىکند ومنابع ومعادن را استخراج مىنماید وهمه این سرمایهها وامکانات را صرف عموم مردم مىکند.
در دوران ظهور وحکومت جهانى اسلام، انسانها در تمام این مسائل مساوى وبرابر خواهند بود، واز بخششهاى الهى ومواد طبیعى به طور مساوى استفاده خواهند کرد، بیتالمال براى همگان به طور یکسان مصرف خواهد شد،… هیچ قدرت ومقام سیاسى یا اجتماعى موجب برترى نمىشود وهیچکس نمىتواند به امکانات بیشترى دست یابد. حتى تقوا نیز موجب برترى ودست یافتن به لوازم بیشترى در زندگى نمىگردد.
۶.حاکمیت فراگیر جهانى
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم:
… سوگند به آن که مرا به حق به پیامبرى برانگیخت اگر از دنیا جز یک روز باقى نماند، آن روز را خداوند مىگستراند تا فرزندم مهدى قیام کند پهنه زمین به نور او روشن گردد وحکومت او شرق وغرب گیتى را فراگیرد.(۷)
از برنامههاى امام مهدى علیه السلام حکومت فراگیر جهانى است، که در آن همه جامعهها از یک مرکز پیروى مىکنند وبا یک سیاست وبرنامه اداره مىشوند. در آن دوران جامعه بزرگ بشرى وخانواده انسانى تشکیل مىشود، ودوستى ومحبت سراسر آبادىها را فرامىگیرد، وآرزوى همه پیامبران، امامان ومصلحان وانسان دوستان تمام دوران تاریخ برآورده مىشود.
تاکنون چون ستمگران وطاغوتان در جامعه بشرى حکومت مىکردهاند، ستیزهها واختلافها بوجود آمده است وزمین، این خانه انسانها، بخش بخش گردیده وبه قسمتهاى بزرگ وکوچک تقسیم شده است واین موجب فاصله مردم از یکدیگر مىگردد، حتى موجب جنگ وبرادر کشى نیز گشته است. چون این قدرت طلبان هستند که مردم را به جنگ وخونریزى مجبور کرده، وآنان را در مقابل یکدیگر قرار مىدهند، ومهر ومحبتهاى انسانى را که هر انسانى نسبت به انسان دیگر دارد، به کینه جویى وانتقام کشى تبدیل مىکند.
در دوران ظهور حضرت مهدى علیه السلام با بوجود آمدن یک دولت در تمام زمین ومدیریت واحد؛ دیگر از اختلافها، جنگها، خونریزىها و… خبرى نخواهد ماند، وانسانها همه با هم برادر وبرابر خواهند گشت. محبتهاى انسانى دیگر بار در دلها زنده مىشود ومردمان به یکدیگر کمک خواهند نمود. توانمندان دست ناتوانان را مىگیرند، ومشکلات آنها را حلّ مىکنند. دیگر کسى به کشور دیگرى حمله نخواهد کرد وحقوق دیگران را نخواهند خورد. در این دوران همه انسانها همانند افراد یک خانواده خواهند بود وروابط مردمان برپایه محبت ودوستى قرار مىگیرد، واین موضوع بسیار مهم را، نجات دهنده بزرگ انسانها امام موعود انجام خواهد داد؛ وچهره زندگى را زیبا ودوست داشتنى خواهد ساخت.
۷.حکومت مستضعفان
امام على علیه السلام:
ایشان (مستضعفان میراث بَرِ زمین)، خاندان پیامبرند، که خداوند پس از سختىها، مهدى ایشان را برانگیزد، وبه آنان عزّت بخشد ودشمنانشان را خوار سازد.(۸)
از برنامههاى اصلى امام مهدى علیه السلام تشکیل دولت مستضعفان ومحرومان است. مستضعفان کسانیند که توسط زورمندان ضعیف نگهداشته شدهاند وحقوق آنان پایمال شده است. در دوران ظهور هنگامى که ظالمان وزورمندان کنار گذاشته شدند، مانع راه مستضعفان برداشته مىشود وهمه کارها به دست افراد وطبقات محروم سپرده مىشود. بنابراین تهیدستان هستند که بر جامعه حکومت مىکنند وجامعه را اداره نمایند. دیگر از ستمگران واشراف وحکومتهاى ظالم خبرى نیست.
این هدفِ تمام پیامبران وانسانهاى بزرگ بوده واسلام نیز، چنین هدفى داشته است. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم وامامان ما همه در راه رسیدن به چنین هدفى گام برداشته وسختى کشیدهاند وحتى در این راه به شهادت رسیدهاند.
در طول تاریخ، همیشه ستمگران وظالمان وجبّاران،… مردمان تهیدست ومستضعف را به بردگى مىکشیدند وآنها را به کارهاى سخت مجبور مىکردند وحقوق ودسترنجشان را مىخوردند. همیشه چنین افرادى وجود داشتهاند. که دیگران را تحقیر مىکردند وآزادى آنان را سلب مىنمودند ومانع رشد وترقى آنها مىگشتند، واز اجراى قانون واصل عدالت مانع مىگردیدند.
در تمام این دوران انسانهاى بزرگ به کمک محرومان وتهیدستان مىآمدند وبا زورگویان وظالمان به مبارزه مىپرداختند، لیکن در هیچ دورهاى پیروزى همگانى وهمه جایى پدید نیامد، واگر در دورانى؛ حکومتى براى محرومان وزیردستان تشکیل شد، با نیرنگ، جنگ وخونریزى ستمگران وسلطه طلبان مواجه گردید وپس از مدّتى شکست خورد.
امّا در دوران حاکمیت امام موعود علیه السلام آن انسان بزرگ تمام آیین پیامبران وامامان ومصلحان بشرى را اجرا خواهد کرد. حکومت در دست مستضعفان قرار خواهد گرفت، وعدالت مطلق اجرا خواهد شد. دیگر ظالم وستمگرى وجود نخواهد داشت تا مظلوم وستمدیدهاى وجود داشته باشد؛ وزورگویى وجود ندارد که مردمان را به زیر سلطه خویش درآورد. طبقات اجتماعى از بین خواهد رفت، همه افراد برادروار زندگى کرده وزندگىهایى نزدیک به هم خواهند داشت وهمه افراد به فکر محرومان ومستضعفان خواهند بود وهمه مردم به نیازهایشان خواهند رسید.
۸.رشد علم وفرهنگ
امام باقر علیه السلام:
در زمان حکومتِ مهدى علیه السلام به همه مردم، حکمت وعلم بیاموزند، تا آنجا که زنان در خانهها، با کتاب خدا وسنتِ پیامبر، قضاوت مىکنند.(۹)
از آغاز تاریخ، انسان به کارهاى فرهنگى وعلمى پرداخته است، وتجربهها ودانشهایى بدست آورده است. که در میان این آموختهها، آموزشها ودستورات پیامبران جایگاه ویژهاى دارد. یکى از اصول وهدفهاى اصلى انبیا گسترش علم ودانایى است. آنان انسانها را به فراگیرى علم در تمام زمینهها دعوت کردهاند. از شناخت خود تا شناخت خداوند واز شناخت کوچکترین ذره تا شناخت جهان هستى.
در سایه این دستورات، انسان به تفکر وتعقل پرداخت ودر هر رشته از علوم به مسائل جدیدى رسید. وعلوم گسترش فراوانى یافت. وبدینگونه تا قرن حاضر پیش آمد. این علوم ودانشها اهمیّت زیادى دارند وبسیارى از مشکلات انسانها را حل مىکنند ووسائل زندگى بهتر را پدید مىآورند وانسان در همه بخشهاى زندگى خود از آنها استفادهاى فراوانى مىبرد. لیکن این پیشرفتها بیشتر در مسائل مادى جهان وزندگى مادى انسان بوده است، ودر بُعد معنوى چنین پیشرفتهایى نبوده است. در همان مسائل مادى نیز انسان به تمام مسائل پى نبرده است؛ وبراى او مجهولات وناشناختههاى فراوانى وجود دارد که از شناختها ودانایىهاى او بسیار گستردهتر است.
متخصصان رشتههاى گوناگون علوم بشرى به دانشها ومعلومات اندک خود اعتراف دارند. وچنین مىگویند که دانش ما در برابر مجهولات وناشناختهها چون قطرهاى است در برابر دریا. لیکن چون هدف از خلقت انسان رشد وکامل شدن شناخت ودانش اوست، باید روزى این هدف به واقعیت برسد ودیگر مجهولى براى انسان باقى نماند.
در دوران ظهور امام مهدى علیه السلام که همه آرمانها واهداف انسانى والهى به حقیقت مىپیوندد. دانش وشناخت انسانها نیز کامل مىشود. در آن دوران تمام ناشناختهها، شناخته مىشود ودیگر مجهولى در هیچ یک از علوم ودانشها باقى نخواهد ماند. امام مهدى علیه السلام از حقایق مادى ومعنوى پرده برمىدارد وهمه را براى انسانها آشکار وروشن مىسازد؛ وانسانها را همراه با تکامل علوم مادى در علوم معنوى وخداشناسى نیز به تکامل مىرساند؛ واز جامعههاى انسانى که در جهل ونادانى بسر مىبرند، جامعههایى آگاه، بینا ودانا مىسازد.
۹.امنیت اجتماعى
امام صادق علیه السلام:
در تفسیر آیه شریفه (خدا به کسانى از شما که ایمان آوردهاند… وعده داد که بیقین در روى زمین ایشان را خلیفه کند… ووحشتشان را به امنیت بدل سازد…)(۱۰) مىفرماید: این آیه درباره (امام) قائم ویارانش نازل شده است.(۱۱)
امنیت اجتماعى باید در بخشهاى گوناگون زندگى اجتماعى، یعنى بخشهاى اقتصادى، سیاسى، فرهنگى پدید آید. امنیت اجتماعى زمینه ساز فعالیتهاى درست وصحیح فردى وگروهى است. در محیطهاى امن وآرام است که روابط اجتماعى بر قوانین استوار است، وچیزى جاى حق را نمىگیرد، وحقوق افراد کاملاً رعایت مىشود.
با امنیت اجتماعى، قانون بر جامعه حکومت مىکند ومانع زورگویى وتجاوز مىگردد. منافع همه مردم تأمین مىشود، وافراد قدرتمند نمىتوانند به دیگران ظلم وستم کنند. همچنین بالاترین مقامات جامعه نمىتوانند به زیردستان زور بگویند. سرمایهداران بر جامعه تسلط ندارند وسرنوشت تهیدستان در دست آنان نیست.
در جامعه امن، حوادث وپیش آمدها، موجب نگرانى مردم نیست، زیرا دولت افراد را تأمین وخسارتهاى آنان را جبران مىکند.
در اجتماع امن وآرام، هر کسى که سخن حق وحرف درستى داشته باشد بدون هیچ ترس وبیم آن را بر زبان مىآورد ونظر خود را مىگوید، وهمه در مسائل اجتماعى داراى رأى مساوى هستند وسرنوشت جامعه در دست همه مردم است. قانون حق وعدل یعنى قانون خدایى، راهبر وراهنماى کل جامعه است.
در اجتماعى که امنیت وجود دارد، محصول کار وکوشش مردم نصیب خودشان مىگردد وثمره تلاششان را دریافت خواهند کرد. دیگر کسى نمىتواند ثمره تلاش وکوشش دیگران را بدزدد ومالک آن شود.
امام مهدى علیه السلام امنیت اجتماعى بوجود مىآورد. امنیتى که بشریت تاکنون مانند آن را ندیده است. او نگرانى وترس را نابود مىکند، وهمچنین کسانى را که در جامعه ایجاد نگرانى وترس مىکنند، کنار مىزند.
او قانون وعدل را اجرا مىکند واحترام به حقوق وارزش انسان را در روابط اجتماعى استوار مىسازد. در آن دوران چون امنیت وجود دارد وهیچکس از کسى دیگر نگرانى وترس ندارد، انسانها به یکدیگر نزدیک مىشوند. دوستى ومهربانى جاى دشمنى وکینهتوزى را مىگیرد، ورقابت انسانها سالم وانسانى مىگردد. ورشد اقتصادى در همه بخشهاى جامعه آشکار مىگردد.
۱۰.رشد تربیت انسانى
امام باقر علیه السلام:
هنگامى که قائم قیام کند، خداوند قواى فکرى مردمان را تمرکز دهد… واخلاق آنان را تکامل بخشد.(۱۲)
یکى از برنامههاى امام مهدى علیه السلام رشد تربیتى وبلوغ روحى انسان است. انسان که جزء اصلىِ تشکیل جامعه صالح وسالم است، محور اصلى برنامه ریزىها، قوانین، علوم ودیگر مسائل جامعه مىباشد. انسان را براى اصلاح جامعه وتشکیل اجتماعى سالم باید نخست، اصلاحات وتحولات را از درون خود آغاز کند، زیرا تمام مسائل اقتصادى، سیاسى، جنگ، صلح، نظم، بى نظمى، نیکى، زشتى و… در اجتماع به انسان مربوط است. پس انسان با ایجاد انقلابى در درون خود مىتواند در جامعه نیز انقلاب وتحول بوجود آورد.
در هر جامعهاى بهترین برنامهها وقوانین باید به دست بهترین وشایستهترین افراد ومجریان اجرا شود. به همین دلیل ساختن انسان وپرورش ورشدِ افرادى صالح، مقدمه اصلى براى تشکیل هر نظام صالح وانسانى است.
امام مهدى علیه السلام نخست به تربیت انسانها مىپردازد تا دیگر برنامههاى اجتماعى خود را به شایستگى انجام دهد. وعدالت، دادگرى، قانونشناسى، دیگر دوستى، ایثار و… را در سطح جامعه پایدار سازد.
کینه توزى، خوى وخُلقى شیطانى است واز پایین بودن سطح فرهنگ انسانى سرچشمه مىگیرد. با رشد تربیت وتکامل عقل، کینهها به محبت ودوستى تبدیل مىشود وانساندوستى در روابط اجتماعى استوار مىگردد.
ثروت پرستى ومال اندوزى، پدیدهاى روحى وباطنى است. انسانها نخست، در باطن حریص وثروت پرست مىشوند، آنگاه در خارج به اموال دیگران تجاوز مىکنند وبه ظلم وستمهاى اقتصادى دست مىزنند. این مشکل بزرگ (مال دوستى) در تمام دورانها وجود داشته است وخواهد داشت. این بیمارى باطنى وروحى انسان، تا از درون انسان درمان نگردد، به کار بردن شیوهها وروشهایى از بیرون، براى جلوگیرى از آن، نتیجه چندانى ندارد، واگر داشته باشد دراز مدت وپایدار نیست.
تجربههاى پیاپى ومکرر تاریخ نشان داده است که همه نابسامانىها وناتوانىها در کار جامعه سازى به دلیل آن است که سرچشمه آلودگى نادیده گرفته شده ومحور اصلى فراموش گردیده است، وبه تربیت روح وباطن انسان توجّه نشده است.
اما در دوران ظهور امام مهدى علیه السلام به این مشکل اساسى توجه مىشود وروح وروان مردم تربیت مىگردد وصفات پست وناپسند روحى وباطنى انسانها از بین مىرود. همین است که آن انقلاب مانند دیگر انقلابها شکست خواهد خورد وبه پیروزى نهایى خواهد رسید وپایدار خواهد ماند.
۱۱.سامانیابى زندگى
امام حسین علیه السلام:
در خاندان ما دوازده مهدى است… آخر آنان نهمین فرزند من است که به حق قیام کند، وخداوند زمین مرده را به دست او زنده کند(۱۳)…
انسان داراى دو گونه حیات وزندگى است. حیاتى انسانى وحیاتى حیوانى، که تفاوتى بسیار میان این دو گونه حیات وجود دارد. انسان در حیات وزندگى حیوانى خود داراى تغذیه، رشد وتولید مثل است؛ ودر این سه موضوع با همه موجودات زنده مشترک است. زیرا از کوچکترین موجود زنده تا بزرگترین وپیچیدهترین آنها، در این سه، همانند وهمسانند.
اما حیات اصلى انسان، حیات باطنى وزندگى روحى وعقلانى است. واین احادیث است که عالم انسان را از عالم حیوانات وموجودات زنده جدا مىسازد، واین حیات وزندگى به انسان برترى وامتیاز مىبخشد. در زندگى مادى بسیارى از حیوانات از زندگى استوارتر، طولانىتر وآسیب ناپذیرتر برخوردار هستند. حیواناتى که دهها سال زندگى مىکنند وتغذیهاى چندین برابر افراد انسانى دارند، وکمتر دچار بیمارى وکاهش وفرسایش مىگردند وقدرت وتوانایى بیشتر از انسان دارند. واگر قدرت بدنى ملاک برترى باشد، اینگونه حیوانات از انسان برترند. بنابراین، ارزش وعظمت حیات انسانى، به حیات باطنى ومعنوى وعقلانى اوست.
آدمى در طول تاریخ ودوران زندگى، از حیات انسانى خود، چندان بهره واستفادهاى نبرده است، وجز سالیان اندک ومحدود ودر دورههایى بسیار کوتاه، انسان نزیسته، وحیات فردى واجتماعىِ انسانى نداشته است؛ ودر این دوران حیات انسانى وانسانیتِ انسان مرده بوده است.
از حیات انسانى که بگذریم، در کدام دوره از دورانهاى تاریخ وکدام تمدن وجامعهاى همه انسانها درست تغذیه شدند وخوراک کافى در اختیار داشتند، وفرزندانشان زمینه رشد یافتند ودر کجا مسائل مادى آنان حلّ شد. در قرن حاضر که اوج شکوفایى تمدنهاى ظاهرى بشرى است، کجا وسایل وابزار زندگى مادى، براى همه انسانها ودر همه اجتماعات فراهم شده است؟ آمارها، از گرسنگىهاى پنهان وآشکار اکثریت قاطع بشریت، وسیرى وپُرخورى اقلیتها، پرده برمىدارد.
در طول تاریخ، از برخى دورههاى گذرا وکوتاه حکومتهاى پیامبران ودوران حکومت پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم وچهار سال خلافت امام على علیه السلام که بگذریم، انسان همواره در اثر ظلم وبى عدالتى وفساد وتباهىهاى مادى ومعنوى از نعمت حیات شایسته محروم بوده است.
زمین نیز دچار مرگى وحشتبار شده است، زیرا مرگ وحیات زمین ارتباط مستقیم با مرگ وحیات ساکنان آن دارد، یعنى انسانها وانسانیتها، وگرنه حیات زمین بدون توجه به اهل آن، در این دوران رشد ویژه وچشمگیرى یافته است، مزارع آباد شده ومنابع استخراج گردیده است واز دریاها وفضا وجوّ و… نیز استفادهها گردیده است.
اکنون براى این که مقصود از حیات در بُعد انسانىِ آن بخوبى روشن گردد ومرگ انسانیتها بهتر لمس شود، ویژگىهاى انسانها واجتماعات را در دوران پیش از ظهور مىآوریم تا مشخص شود که امام مهدى علیه السلام با چه راه وروشهایى مىجنگد وچه برنامهها واصولى را جایگزین آنان مىکند.
الف.گسیختن روابط انسانى:
گسیختن وپاره شدن پیوندهاى انسانى، از پدیدههاى ویرانگر پیش از ظهور است. در این روزگاران پیوندهاى اجتماعى استوارى وجود ندارد ودر زندگى انسانها حق وعدل جایگاهى ندارد. به ظاهر انسانها در کنار یکدیگر ودر یک آبادى یا اجتماعى زندگى مىکنند، لیکن دلها وفکرها با هم ودر کنار هم نیست ومیان آنها همدلى وجود ندارد.
ب.گسستن روابط خانوداگى:
در این دوران، خانواده – به عنوان هسته اصلى اجتماع – دچار تزلزل وسستى مىگردد وپیوندهاى خانوادگى گسیخته وسست مىشود، مرد حقوق زن وزن حقوق مرد را رعایت نمىکند، فرزندان احترام پدران ومادران را ندارند، ومادران وپدران مسئولیتهاى تربیت فرزندان را از یاد بردهاند.
ج.انگیزههاى غیر انسانى در روابط اجتماعى:
در این دوران انگیزههاى روابط اجتماعى،انگیزههایى الهى وانسانى نیست. محبتها ودوستىها واقعى نیست. عشق وعلاقه واقعى وجود ندارد. دوستىها براساس مسائل پوچ وزودگذر است. رابطهها براى دستیابى به فساد وآلودگى وخوشگذرانى مىباشد. یگانگىها زبانى وظاهرى مىباشد، ودر باطن بیگانگى ودورى است.
د.روابط سودجویانه:
انسان، در ارتباط با انسان دیگر، به سود وسرمایه مىاندیشد، وبا همین انگیزه به میدان پیوندهاى اجتماعى وارد مىشود. در صورتى که سود مادى در کار باشد با هر انسانى رابطه برقرار مىکند. طبقات اجتماعى هر کدام به نوعى تلاش مىکنند تا حق دیگران را ببرند، وبا کار وتلاش دیگران بر ثروت خود بیفزایند. جامعه انسانى به جنگلى از حیوانات تبدیل مىگردد، که در آن مردمان گرگانىاند به جان هم افتاده وحکومتها درندگانى که به جان ملتها افتادهاند، وهر کسى دیگرى را براى منافع خود مىخواهد.
هـ.نابودى عبادات:
در دوران پیش از ظهور، عبادت وپرستش خداى بزرگ، چنان که شایسته است انجام نمىشود. اکثر انسانها در مادیّات ودنیا غرق شدهاند وبه هدف خلقت خویش نمىاندیشند. توجه ندارند که روزى به سوى خدا باز مىگردند ودر این دوران کوتاه زندگى باید راهى به او بجویند وخود را آماده سفر به سوى خداوند سازند.
اینها اندکى از مسائل وویژگىهاى اجتماعات در دوران پیش از ظهور مىباشد. امام مهدى علیه السلام آن نجات دهنده بشریت، همه این عوامل وراه وروشهاى ناپسند وویرانگر را نابود مىگرداند واصول وآرمانهاى حیاتبخش را جایگزین این امور مىسازد.
۱۲.روش زندگى امام موعود علیه السلام
امام صادق علیه السلام:
به چه جهت درباره خروج قائم عجله دارید؟ به خدا سوگند، او جامهاى درشت مىپوشد، وخوراک خشک وناگوار مى خورد(۱۴)…
امام مهدى علیه السلام چون همه پیامبران، بسیار ساده زیست است، لباسهاى درشت وکم بها مىپوشد، وخوراک خشک وناگوار مىخورد. اهل آسایش وتن آسایى نیست. چون پیامبران از هرگونه تعظیم وبزرگداشت وستایش پرهیز دارد. او به معناى واقعى زاهد است وجز به ضروریات زندگى تن نمىدهد، ودر سطح پایینترین طبقات، بلکه دشوارتر از آنان زندگى مىکند.
امام مهدى علیه السلام همانند حضرت یحیى علیه السلام زاهدترین وعابدترین مردمان است. با ظهور او دیگر بار اخلاق ورفتار پیامبر وامامان آشکار مىشود، او تجلّى دوباره زندگى پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم وامام على علیه السلام ودیگر امامان است، ولباس وخوراک وخانه وکاشانه او یادآور لباس وخوراک وخانه کوچک وبىنهایت ساده پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم وامام على علیه السلام است. آرى! رهبرى جامعه انسانى باید چنین باشد.
آنان که زندگىهاى مرفه وآسوده دارند وبا شادى زندگى مىکنند، در کاخها سکونت دارند ودم از آسایش خلق وتودههاى مردم مىزنند، ادعایى پوچ وپوک دارند وسخنى یاوه مىگویند.
امام موعود علیه السلام چون نیاکان خویش به هر کس هر چه خواست مىبخشد وکسى دست خالى از نزد او باز نمىگردد، وبه جز خدا ورضاى او به چیزى دیگرى نمىاندیشد. ودر برابر زحمتها وکوششهایى که براى مردم مىکشد، پاداشى در نظر ندارد وحتى ستایش وتشکرى نمىخواهد. امام مهدى علیه السلام که داعى حق وگسترنده عدل است، ذرّهاى در احوال شخصى پاى از حدّ ومرز عدالت بیرون نمىگذارد، او نخست (عدل) را در درون خود پیاده کرده است، وسپس به پیاده کردن آن در جامعه وجهان دست مى زند.(۱۵)
پاورقی
(۱) بینوایان ۱/۸۸، ویکتورهوگو، ترجمه حسینعلى مستعان.
(۲) بحارالانوار ۵۲/۳۶۲.
(۳) کمالالدین ۱/۳۲۷.
(۴) بحارالانوار ۵۳/۴.
(۵) بحارالانوار ۵۱/۷۸.
(۶) بحارالانوار ۵۱/۲۹.
(۷) کمالالدین ۱/۲۸۰.
(۸) بحارالانوار ۵۱/۵۴.
(۹) بحارالانوار ۵۲/۳۵۲.
(۱۰) سوره نور، آیه ۵۵.
(۱۱) غیبت نعمانى /۲۴۰.
(۱۲) بحارالانوار ۵۲/۳۳۶.
(۱۳) کمالالدین ۱/۳۱۷.
(۱۴) غیبت نعمانى /۲۳۳.
(۱۵) این بخش با الهام از کتاب عصر زندگى وبرگرفتهاى از آن است با تغییرات مناسب براى نوجوانان وجوانان.