سوال هایی پیرامون ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) – (۲)
معروف است که حضرت مهدی علیه السلام هنگامی خروج می کند که گستره ی زمین از ستم و جور آکنده شود تا تمامی اقطار آن را از داد ودادخواهی مملو سازد. اکنون آیا می توان نتیجه گرفت که برای ظهور و نزدیک تر شدن زمان آن ، به جور و فساد کمک کنیم در نتیجه ،اگر پر شدن زمین از ستم و جور شرط خروج ایشان است، در آن صورت وظیفه ی منتظر چیست؟ فراهم ساختن آن شرط ؟!
پاسخ:
جمله ی (یملا الارض عدلا کما ملئت جورا) در روایات گوناگونی آمده است . تنها در کتاب شریف بحارالانوار ، ۳۱ مورد این تعبیر ،با اندکی اختلاف در عبارات ، دیده می شود، اما مضمون و سیاق عبارت هیچ یک از روایات ، شرط بودن ستم را برای ظهور حکایت نمی کند ، بلکه یکی از دو ظرف را بیان می دارد . ظرف اول، صلاح و تقوی و ظرف دوم، جور و فساد . ظرف چیزی است و شرط چیز دیگر. مثال زیر نزدیک کننده ی معنای حدیث است :
به دوست خود می گوییم : روز جمعه بعدازظهربه دیدار تو خواهم آمد. آیا معنای جمله این است که دیدن ، به روز جمعه بستگی دارد و اگر روز جمعه نتوانستم ، دیدار تو منتفی است یا معنای سخن این است که روز جمعه ظرف دیدار من از توست، نه شرط آن ؟
بنابراین ، امکان و احتمال می رود که روزی دیگر ، دیدار انجام پذیرد و اگرمی خواستیم شرطیت را بیان کنیم ، چنین می گفتیم 🙁 شرط آمدن من فرا رسیدن روز جمعه است)
نکته دوم این است که :
میان آنچه وظیفه ی ماست و آن چه به طور قهری و طبیعی پیش می آید تفاوت روشنی هست. وظیفه ی انسان ها از نظر اسلام وقرآن و روایات اهل بیت و عقل . پیش گیری از فساد ، تربیت و تکامل در طریق بندگی ، رعایت تقوی و طهارت و شناخت خداوند ونبوت و امامت و معاد و عمل بر مقتضای آن اعتقادات است. لذا در بیان وظایف مردم در زمان غیبت و تاکید بر این شناخت ها و عمل بدان ها،چه بسیار احادیث وارد شده است .
نتیجه این که پر شدن زمین از ستم و فساد یکی از دو ظرف ظهور حضرت مهدی عجلالله تعالی فرجه است و نه ظرف منحصر به فرد و نیز نه شرط آن و وظیفه ی ما ایجاد ظرف دیگر یعنی صلاح و تقوی است . به بیان دیگر ، این روایات بیانگر وضعیت و جریان عمومی جامعه در زمان ظهور است و روایات انتظار فرج ، تعیین کننده ی وظایف فرد منتظر در دوران غیبت است که فرد منتظر باید صلاح و اصلاح پیشه کند و هرگز شایسته نیست این دو دسته مطلب به هم آمیخته شود.
در این مورد، مراجعه فرمایید به :
ـ خورشید مغرب : ۲۵۷ ـ ۳۳۴ (فصل سیزدهم).
ـ پیوند معنوی.
ـ ترجمه مکیال المکارم ۲ : ۱۶۵ ـ ۶۱۳.
ـ معرفت امام عصر علیه السلام .
ـ گفتارهایی پیرامون امام زمان علیه السلام فصل یازدهم.
ـ نجم ثاقب ، باب دهم.
دوران حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) بعد از ظهور چه مقدار است ؟
پاسخ:
در اینکه مدت حکومت و سلطنت حضرت چند سال است دقیقاً روشن نیست ، روایاتی که در این مورد وارد شده ، مختلف است ، زیرا مدت حکومت حضرت در روایات به ترتیب از پنج سال . هفت سال ، هشت سال ، نه سال ، نوزده سال ، بیست سال ، چهل سال ، هفتاد سال و سیصد و نه سال (مقدار توقف اصحاب کهف ) ذکر شده و نمی توان به یکی از اینها یقیناً معتقد شد و اعتماد کرد .
توجیهاتی که برای روایات ذکرشده ، عبارتند از :
۱- ممکن است آغاز شکل گرفتن وپیاده شدن حکومت آن حضرت پنج سال یا هفت سال ودوران تکاملش چهل سال و دوران نهاییش بیش از سیصد سال باشد .۸
۲- شاید پیامبر و ائمه (علیه السلام) عنایتی داشته اند که مدت کامل آن را مشخص نسازند تا آنها که هوس امام زمانی می کنند نتوانند مدت ادعای خود را بر مدت مسلم حیات مهدی (علیه السلام) بعد از ظهور تطبیق کنند ، زیرا اگر به طور صریح مثلاًُ فرموده باشند ، شش سال و قول دیگری در برابر آن نبود جای این بود که مثلاُ فرقه ضاله بهایی آن را با ادعای سید علی محمد باب تطبیق کنند و غوغایی به راه بیاندازند ). ۹
با اینکه از سال ادعای سید علی محمد باب ۱۲۶۰ تا سال تیر باران شدنش ۱۲۶۶ ، شش سال بود و در مدت حکومت حضرت قول به شش سال وجود ندارد ، در عین حال . اصرار دارند که از روایات وارده استفاده کنند و او را مهدی موعود قلمداد نمایند ، چه رسد به اینکه اگر مدتی مشخص بود .
به هر حال ، با قطع نظر از روایات اسلامی ، مسلم است که این همه آوازه ها و مقدمات برای یک دوران کوتاه مدت ، مانند پنج یا هفت سال نیم تواند باشد ، بلکه قطعاً برای مدتی طولانی است که ارزش این همه تحمل زحمت و تلاش و کوشش را داشته باشد ، لذا در بعضی از روایات از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که مدت حکومت حضرت هفت سال است ، اما هر سال آن برابر ده سال شماست ؛ یعنی مدت حکومت هفتاد سال است .۱۰ از اینجا معلوم می شود که عنایتی در کار بوده که مدت حکومت درست مشخص نشود . اما اینکه مدت کوتاهی باشد ، شاید قابل قبول نباشد .
پیروزی حضرت مهدی بر سلاحهای مخرب و اتمی چگونه میسر است ؟ به تعبیر دیگر ، آن حضرت در برابر این سلاحهای مخوف و خطرناک چگونه مانند جدش با شمشیر قیام خواهد کرد ؟ چگونه با سلاحهای قدیم مانند شمشیر و غیره با ارتش های دنیای آن روز جهاد می کند ؟ آیا می توان تصور کرد که کسی بتواند به وسیله شمشیر با سلاحهای اتمی و بمب های ئیدروژنی و امثال آن به جنگ بپردازد و پیروز شود ؟
پاسخ:
اولاً ، مقصود از خروج با شمشیر که در روایات به آنها اشاره شده ، مأموریت به جهاد وتوسل به اسلحه برای اعلای کلمه حق است ، زیرا شمشیر سمبل مبارزه و جنگ است ، نه آنکه موضوعیت داشته باشد .
بنابراین ، قیام با شمشیر ، کنایه از قیام با اسلحه و پیکار و جهاد و تعیین نوع مأموریت آن حضرت است و اینکه آن حضرت مأمور به مصالحه با کفار نیست . بدیهی است که حضرت با هر اسلحه ای که لازم باشد با کفار و ستمگران جهاد می کند و از هر گونه اسلحه ای که در زمان ظهور آن حضرت متداول باشد . استفاده می نماید .
ثانیاً ، از کجا که در زمان ظهور آن حضرت ، این اسلحه های مهیب در اختیار بشر باقی باشد . زیرا ممکن است که در اثر حوادث وآشوبها و انقلابات شدید و جنگهای خانماسوز جهانی که پیش از ظهور آن حضرت واقع می شود ، این اسلحه های جهنمی معدوم شود .
یکی از اموریکه در احادیث از آن خبر داده شده ، جنگهای جهان گیری است که در اثر آن بیشتر نقاط زمین از سکنه خالی شده و شهرها ویران می شود و دراثر آن جنگها قهراً این نوع سلاحها نابود می گردند .
ثالثاً ، جنگها و کشتارهای بی رحمانه و بکارگیری سلاحهای این چنینی نتیجه جهل و ضلالت و بی خردی بشر است که در عصر ظهور عقل مردم کامل می شود و بر فرض هم که سلاحهای مخرب در اختیاز داشته باشند ، آن را علیه یکدیگر بکار نمی گیرند و نیروهایی که باید آن سلاحها را بکار گیرند ، به حقانیت حضرت پی می برند ، هر چند که سردمدارنشان دستور بکارگیری آن سلاحها را بکار گیرند ، به حقانیت حضرت پی می برند ، هر چند که سردمدارانشان دستور بکارگیری آن سلاحها را صادر می کنند ، ولی آنان اجرا نمی کنند . اگر در بیست سال قبل از انقلاب اسلامی درایران به رهبری امام خمینی (ره) کسی خبر می داد که رهبری انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی (ره) کسی خبر می داد که رهبری انقلاب بر شاه و ارتش تا دندان مسلح او پیروز می شود ، در حالی که کمترین سلاح روز را در اختیار ندارد ، برای مردم قابل پذیرش نبود ، ولی همگان دیدید که ارتش و نیروهای مسلح طاغوت از فرمان فرمانده سرپیچی کرده و سلاحها را علیه انقلابیون بکار نگرفتند و طرفداران انقلاب با دست خالی و باشعار الله اکبر ، بر ارتش قوی پنجه شاه پیروز شدند ، به تعبیر بهتر ، مردم ارتش را تسخیر کردند ، نه تسلیم ؛ یعنی امام و رعیت آنچنان برخورد می کردند که دستها توان اینکه روی ماشه تفنگ ها برود نداشت و سربازها از پادگانها فرار می کردند و خلبانان اعلام وفا داری نمودند و جز اندکی از نیروها که وفادار مانده بودند ، اکثریت به ملت پیوستند . در زمان ظهور حضرت نیز علاوه بر تأییدات ربانی و کمکهای عالم بالا و به یاری آمدن ملائکه ، به طور طبیعی نیز پیشرفتها حاصل است . این است که سخنی در بین مردم رایج است که در عصر حضرت سلاحها از کار می افتد ، یعنی سلاحها اساساً به کار گرفته نخواهد شد تا تخریب نماید و یا کسی را نابود نماید و آن مقدار هم که بکار گرفته می شود ، حضرت نیز درمقابل آن توان مقابله را دارد و در اثر پیشرفتهای سریعی که نصیب حضرت می شود ، بسیاری از این سلاحها و نیروهای بکارگیرنده آن در اختیار حضرت قرار می گیرند . بنابراین ، پیروزی حضرت امری طبیعی و عادی است .
پینوشتها:
۸.مهدی انقلابی بزرگ، ص۳۱۴.
۹.مهدی موعود،پاورقی ص۱۲۴۱.
۱۰.مهدی موعود ،ص۱۰۸۰.
ادامه دارد…