خانه / مقالات برگزیده / وعده ووعید خداوند به محبین

وعده ووعید خداوند به محبین

وعده ووعید خداوند به محبین:

وعده معمولا در معنای مژده به رحمت خدا ووعید عموما در مفهوم ترسانیدن از عذاب وغضب خدا بکار می رود.

آنچه در فصول گذشته از وعده های الهی گفته شد، اگر چه مشتی از خروار واندکی از بیشمار بیش نبود، ولی هرگز به معنای انکار وعید خداوند متعال در قران نیست. خدای متعال، صادق فی وعده ووعیده(۱) بوده، فرموده های او درباره بهشت وجهنم، رحمت وعذاب، هر دو صحیح ومطابق واقع است. ولی به علت لطفی که خداوند در حق مومنین یعنی پیروان اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السلام دارد مجازات گناهان آنان را موکول به عذاب ابد در جهنم ننموده، وعید خویش درباره گناهان آنان را _ اگر آنها را به رحمت خویش نبخشوده باشد _ با بلاها وسختی های دنیا، با مرگ سخت وسهمگین، با فشار وعذاب قبر وچه بسا با عذاب موقت او در جهنم اجرا نموده، بدین گونه او را آماده ورود در رحمت جاودان خویش می سازد. حضرت عسکری علیه السلام فرمودند: مردی همسر خویش را به نزد حضرت فاطمه علیها السلام فرستاد تا از آن حضرت بپرسد: آیا من از شیعیان شما هستم یا خیر؟ حضرت فاطمه علیها السلام فرمودند به او بگو: اگر به آنچه، امر کرده واز آنچه نهی نموده ایم عمل می نمایی شیعه ما هستی والا خیر. زن، پیغام را رسانید وشوهرش ناله سرداد: ای وای بر من، چه کسی است که گناه واشتباهی نداشته باشد؟ پس من همواره در جهنم خواهم بود، زیرا هر کس که شیعه آنان نباشد، جاودانه در جهنم بسر خواهد برد. همسر او به نزد حضرت فاطمه علیه السلام آمد وسخنان شوهرش را عرضه داشت. آن حضرت فرمودند: این گونه نیست (که او فهمیده است). شیعیان ما از بهترین افراد بهشت هستند وتمام دوستان ما که دوست دوستداران ما بوده با دشمنان ما دشمن باشند وبا قلب وزبان تسلیم امر ما گردند، اگر با اوامر ونواهی ما مخالفت کرده، اعمال زشت دیگری نیز مرتکب شوند به بهشت می روند، ولی پس از اینکه با بلایا ومصائب (دنیا) یا شدائد موجود در مراحل قیامت پاک شدند ویا در طبقه بالای جهنم عذاب گردیدند. ما آنان را بعلت محبتی که به ما دارند، از جهنم نجات داده به جوار خود در بهشت انتقال می دهیم.(۲) امیر المومنین علیه السلام فرمودند: (فاعلموا وأطیعوا لا تتلکوا ولا تستصغروا عقوبه الله عزَّ وجلَّ فإنَّ من المسرفین من لا تلحقه شفاعتنا إلاَّ بعد عذاب ثلاثمائه ألف سنه) به دستورات خدا عمل کرده واطاعت کنید وبه پشتوانه شفاعت ما گناه نکنید وکیفر خدای بزرگ را کوچک نشمارید، زیرا به برخی از گناهکاران (از شیعه) شفاعت ما نمی رسد مگر بعد از اینکه سیصد هزار سال عذاب شوند.(۳) لذا ائمه علیهم السلام در روایات متعدد به ما فرموده اند: با تقوی وعبادت واطاعت ما را (به شفاعت خود) کمک کنید.(۴)

نهی از غلو در شأن اهل بیت:

با آن که ما هر چه در وصف اهل بیت علیهم السلام بگوییم، که گفته ایم واوج مقامات ومدارج آنان برای ما قابل درک وبیان نیست،(۵) ولی در بیان مرتبه آنان، نباید آنان را از حد مخلوق بالاتر برده، به اندیشه هایی همچون: اتحاد آنان با خدا ویا حلول خدا در آنان ویا ازلیت وجود آنان ویا استقلال کمالات آنان از خدا گرایید که این گونه اندیشه ها، ولایت نبوده، غلو وچه بسا شرک وباعث خروج از اسلام باشد.(۶) امیر المومنین علیه السلام فرمودند: (إیّاکم والغلوّ فینا، قولوا: إنّا عبید مربوبون، وقولوا فی فضلنا ما شئتم). از گزافه گویی درباره ما پرهیز کنید. ما را بنده خدا وتحت سرپرستی او بدانید و(با قید این خصوصیت) در فضائل ما هر چه خواستید بگویید.(۷) در جای دیگری فرمودند: (هلک فیَّ رجلان: محبّ غال ومبغض قال) در (اعتقاد به) من دو نفر هلاک وگمراه شدند: کسی که مرا دوست دارد ولی در (مقام) من غلو می کند، وکسی که با من دشمن بوده در دشمنی افراط کند.(۸)

 

شرط ولایت اهل بیت برائت از دشمنان:

بدیهی است، انسان، دوستدار هر کسی که باشد، از دشمنان او فاصله می گیرد والا در محبت او باید تردید کرد. قرآن نیز در آیات متعددی به این اصل، تصریح نموده می فرماید: (لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآْخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ). کسی را که به خدا وقیامت ایمان دارد نخواهی یافت که با دشمن خدا وپیامبر دوستی نماید.(۹) لذا، شرط صحت ولایت اهل بیت، دشمنی با کسانی است که غاصب حق خلافت آنان بوده، آنان را آزار داده، به قتل رسانیده، فضائل آنان را انکار کرده اند. رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم در روایتی در شان حضرت علی علیه السلام که اهل سنت نیز نقل کرده اند، فرمودند: (لا یقبل الله إیمان عبد إلاَّ بولایته والبراءه من أعدائه). خداوند ایمان هیچ کسی را نمی پذیرد مگر اینکه او به ولایت حضرت علی معتقد بوده، از دشمنان او بیزار باشد.(۱۰) بدین جهت در روایات، آن کس از دوستداران اهل بیت علیهم السلام که با دشمنان اهل بیت دوستی نموده، دوستداران اهل بیت را دشمن بدارد، به دجال تشبیه شده، وجود آنان را باعث گمراهی مردم دانسته وفرموده اند: (إنَّ ممَّن یتَّخذ أهل البیت لمن هو أشدُّ فتنه على شیعتنا من الدجّال) از میان کسانی که دوستدار ما اهل بیت هستند کسی است که فتنه او در جمع شیعیان ما از فتنه دجال شدیدتر است. راوی پرسید: به چه جهت؟ ای پسر رسول خدا؟ فرمودند: (بموالاه أعدائنا ومعاداه أولیائنا). زیرا با دشمنان ما دوستی نموده، دوستان ما را دشمن می دارند.(۱۱) در حقیقت، محبت اهل بیت واقرار به فضائل آن بزرگواران، اختصاصی به فرقه ناجیه، شیعه اثنا عشری نداشته، بسیاری از دانشمندان اهل سنت همچون ابن شعیب نشانی (م ۳۰۳)، ابن مردویه (م ۴۱۰)، ثعلبی (م ۴۲۷)، ابو نعیم (م ۴۳۰)، ابن مغازلی (م ۴۸۳)، حاکم حسکانی (م حدود ۴۷۰)، ابن شیرویه (م ۵۰۹)، خطیب خواندی (م ۵۶۸۰)، ابن عساکر (م ۵۷۳)، گنجی شافعی (م ۶۵۸)، محمد بن طلحه (م ۶۵۲)، سبط ابن جوزی (م ۶۵۴)، محب الدین طبری (م ۶۹۴)، میر سید علی همدانی (م ۷۸۶) و… در این امر با ما مشترکند. آنچه جدا کننده اعتقاد شیعی از آنها می باشد، علاوه بر اعتقاد به خلافت ائمه اهل بیت علیهم السلام، توجه به لزوم تبری در کنار تولی است، که بنا بر مدارک فوق، ولایت بی برائت منشا نجات نخواهد بود.

 

تنها محبت اهل بیت کافی نیست:

اگر چه محبت اهل بیت علیهم السلام خود گوهر گرانقدری است، ولی آن کس که از دوستداران اهل بیت بوده، به امامت وخلافت آنان معتقد نباشد (مانند بسیاری از دانشمندان اهل سنت) نجات نیافته، به بهشت برین الهی وارد نمی گردد. لذا در روایت مشهوری که سنی وشیعه، متواترا از رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم نقل نموده اند، آن حضرت فرمود: (مثل أهل بیتی فیکم مثل سفینه نوح من رکبها نجی ومن تخلَّف عنها هلک). اهل بیت من در میان شما مانند کشتی حضرت نوح است، هر کس در آن در آید نجات یابد وهر که از آن تخلف ورزد هلاک می شود.(۱۲) مثال نقل شده در این روایت که به حدیث سفینه شهرت دارد، بیانگر حقیقت فوق است. زیرا فرزند حضرت نوح علیه السلام با آنکه به پدر علاقمند بود، ولی به علت عدم اطاعت از رهنمود او در عذاب الهی هلاک شد. لذا کسانی که محب اهل بیت علیهم السلام بوده، به مقام خلافت الهی آنان بعد از پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم اقرار ندارند ودیگران را در این مقام بر آنان ترجیح می دهند، مانند فرزند نوح، نجات نمی یابند. امیرالمومنین علیه السلام در گفتگو با یکی از رهبران یهود، پس از بیان این که ملت یهود به هفتاد ویک فرقه، ومسیحیان به (۷۲) فرقه ومسلمانان به (۷۳) فرقه منشعب خواهند گردید وتنها فرقه ناجیه از میان آنان، پیروان اوصیاء الهی، پس از درگذشت پیامبر آن دین بوده است، فرمودند: (ثلاث عشره فرقه من الثلاث والسبعین کلّها تنتحل مودَّتی وحبّی، واحده منها فی الجنّه واثنتا عشره منها فی النار). از هفتاد وسه فرقه مسلمان، سیزده فرقه، مودت ومحبت مرا پذیرفته اند، ولی فقط یکی از آن سیزده فرقه در بهشت بوده، بقیه دوازده فرقه از محبین در جهنم خواهند بود.(۱۳) این دوازده فرقه از محبینی که نجات نیافته، به جهنم در خواهند افتاد، چه گروههایی هستند؟ با مطالبی که در فصول قبل گفته شد برخی از صفات آنان معلوم می گردد: کسانی که محب اهل بیت بوده ولی امامت آنان را نپذیرفته اند، کسانی که ولایت وامامت اهل بیت را پذیرفته ولی اهل تبری نیستند یعنی با دشمنان اهل بیت دوستی می کنند، کسانی که به تولی وتبری معتقد هستند ولی به همه امامان اثنا عشر ایمان نداشته زیدی یا اسماعیلی هستند، امام زمان حضرت مهدی علیه السلام را نشناخته ودرباره آن حضرت تردید دارند، کسانی که به تولی وتبری وچه بسا به ائمه اثنا عشر ایمان دارند ولی در شان اهل بیت غلو کرده آنان را به مقام خدایی رسانیده اند.

 

اولویت ولایت بر دیگر فرائض:

توجه به آیات وروایات نقل شده در فصول گذشته بخوبی می رساند که پس از توحید ونبوت، فریضه ای واجب تر ومهم تر از معرفت وولایت اهل بیت علیهم السلام در دین یافت نمی شود وحتی بهره گیری از اعتقاد به توحید ونبوت نیز مشروط به این است که فرد، پیرو ولایت ائمه اطهار علیهم السلام باشد وامام زمان خود را بشناسد. اعمال وعبادات او نیز به همین شرط پذیرفته شده، نجات اخروی او نیز مشروط به همین شرط می باشد. لذا زیبنده است که توجه انسان به ولایت آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین، از هر امر دیگری بیشتر باشد واین امر را خفیف نشمرد. امام صادق علیه السلام فرمودند: (لا تستصغروا مودَّتنا فإنَّها من الباقیات الصالحات) محبت ما را کم نشمرید زیرا که از مصادیق باقیات صالحات است.(۱۴) بنابراین انسان باید همه هم خویش را مصروف به امر ولایت کند، زیرا امام صادق علیه السلام فرمودند: (ما استأهل خلق من الله النظر إلیه إلاَّ بالعبودیه لنا) کسی شایسته توجه خدا نمی گردد مگر یا کوچکی در برابر ما. (۱۵) لذا کسانی که رحمت وعنایت خدا را می طلبند، جز به در خانه امام زمان حضرت بقیه الله علیه السلام مراجعه نمی کنند، زیرا خدای عز وجل فرمود: (فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ)(۱۶) حضرت باقر علیه السلام درباره این آیه فرمودند: منظور از خیرات، ولایت است. (۱۷) به این ترتیب معنای آیه شریفه این گونه خواهد بود: پس بشتابید بسوی ولایت. کسی که رعایت مرزهای اعتقادی را نموده، در حق اهل بیت گزافه گویی نمی کند، هر اندازه در مقام توجه وتوسل وکوچکی در برابر آنان قرار گرفته، درجات ومراتب آنان را توصیف کند، نباید تصور کند که زیاده روی کرده است که امام صادق علیه السلام فرمودند: (لا تظننَّ أنَّک مفرط فی أمرنا) مبادا گمان کنی که در ولایت ما افراط کرده ای. (۱۸) زیرا مقام وفضائل آنها بالاتر از درک وبیان ما بوده، عبادت خدا از طریق اطاعت ومحبت وتوسل به آنها نیز حدی ندارد.

 

لزوم تربیت فرزندان بر ولایت آل محمد:

آرزوی هر پدر ومادری داشتن فرزندان صالح بوده، دغدغه ذهنی آنها همین نکته وتلاش آنان برای فرزندان خویش نیز در همین جهت می باشد. هنگامی که ما جایگاه اعتقاد به ولایت ومعرفت امام زمان علیه السلام را در صحنه تفکر دینی دانستیم، لازم است تا اهمیت ویژه ای به معرفت وتربیت فرزندان خویش در جهت تولی وتبری داده، آن را محور تربیت دینی فرزندان خویش قرار دهیم. یعنی با فراهم آوردن زمینه های معرفت دینی، آنان را با اصول ولایت آل محمد علیهم السلام ومنطق شیعه آشنا سازیم. تلاشهای دشمن در طول قرون متمادی را برای نابودی اهل بیت علیهم السلام واخفاء فضائل ومناقب آل محمد علیهم السلام به آنان گوشزد کنیم. آنان را در مجالس سرور وعزای اهل بیت علیهم السلام شرکت دهیم وبه این ترتیب، قلب آنان را از محبت اهل بیت علیهم السلام وتنفر نسبت به دشمنانشان مالامال گردانیم. باید به آنان بیاموزیم که وحدت سیاسی با اهل سنت در برابر دشمن مشترک، تعارضی با تفکی مرزهای حق از باطل در مقام عقیده نداشته، رفتار امیر المومنین علیه السلام در این جهت بهترین الگوی عصر ما است. باید به امر ولایت در اعتقادات فرزندان خویش وبروزات بیرونی آن بیشتر اهتمام کنیم که امیرالمومنین علیه السلام بارها فرمودند: (أیّها الناس، دینکم دینکم، تمسَّکوا به ولا یزیلنَّکم ولا یردنَّکم أحد عنه، لأنَّ السیّئه فیه خیر من الحسنه فی غیره، لأنَّ السیّئه فیه تغفر والحسنه فی غیره لا تُقبل) ای مردم، دینتان را مواظب باشید، مبادا کسی شما را از دینتان لغزانده ومنحرف کند. زیرا گناه اگر همراه با اعتقاد صحیح باشد، بهتر از حسنه ای است که با عقائد باطل انجام گیرد. زیرا گناهی که با دینداری همراه باشد بخشوده شده، حسنه ای که با انحراف فکری قرین باشد، مورد پذیرش خدا قرار نمی گیرد.(۱۹) یعنی که پدر ومادر در عین پیگیری وتوجه به نماز، تقوا، حجاب ودیگر فرائض فرزندان، باید به معرفت دینی آنان: خداشناسی، پیامبر شناسی، معاد شناسی وبالاخص ولایت وامام زمان شناسی آنان بهای بیشتری داده، هم بیشتری بر آن بگمارند. در روایت دیگری که اهل سنت از رسول اکرم صلى الله علیه وآله وسلم نقل کرده اند، آمده است: جابر بن عبد الله انصاری، صحابی بزرگوار رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم در کوچه ها ومحله های شهر مدینه می چرخید ومی گفت: (یا معاشر الأنصار، أدّبوا أولادکم على حبّ علی) ای گروه انصار، فرزندانتان را بر محبت علی علیه السلام تربیت کنید.(۲۰) (أدّبوا أولادکم على ثلاث خصال: حبّ نبیّکم، وحبّ أهل بیته، وعلى تلاوه القرآن) فرزندان خود را بر سه صفت تربیت کنید بـ : علاقه به پیامبرتان وبر محبت به اهل بیت پیامبر وبر تلاوت قرآن.(۲۱)

 

درجات بالاتر ولایت، با تقاضای از خدا:

برای افزایش معرفت ومحبت اهل بیت علیهم السلام باید از خدای متعال تقاضا کرد. در فصل (۱۱) گفته شد که معرفت ومحبت اهل بیت علیهم السلام وپیوند وتوسل به امام زمان علیه السلام، نعمت، بلکه برترین نعمت خداوند در حق انسان است واینکه این نعمت، لطف ورزقی است که خدای عز وجل صرفا به بندگان نیک وبرگزیدگان از آنها عطا فرموده است. لذا خدای عز وجل می فرماید: (وَلکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الإِْیمانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیانَ) ولی خداوند شما را علاقمند به ایمان گردانید وایمان را در قلب شما آراست، وکفر وگناه ونافرمانی را منفور شما گردانید. (۲۲) امام صادق علیه السلام مصداق ایمان که خدا مومنین را بدان علاقمند ساخته، به اعتقاد امیرالمومنین علیه السلام بیان فرموده، منظور از کفر وگناه ونافرمانی را دشمنان آن حضرت دانسته اند. (۲۳) خدای عز وجل نیز فرمود: (یا محمّد آلیت على نفسی وأقسمت على أنّی ألا الهم حبّ علی بن أبی طالب إلاَّ من أحببته) به خودم سوگند خورده ام که محبت علی بن ابی طالب را جز به (قلب) کسانی که آنها را دوست دارم الهام نکنم.(۲۴)

 

وامام صادق علیه السلام فرمودند: محبت ما اهل بیت را خداوند از آسمان، از مخازنی زیر عرش فرو می فرستد که مانند معادن طلا ونقره بوده، آن را به مقدار مشخص نازل کرده، به بهترین مخلوقات خویش عطا می کند.(۲۵) اکنون که دانستیم معرفت ومحبت اهل بیت علیهم السلام وتوجه وپیوند قلبی با امام زمان علیه السلام، لطف وکرامت خدا در حق انسان است، لذا علاوه بر انجام اعمال شایسته که شاید مقدمه این لطف الهی قرار گیرد، باید به خدای متعال استغاثه نمود وبرای خود وفرزندان خود، تقاضای مقادیر عظیم تر وبهره وافرتری از این نعمت نمود. همان گونه که امام صادق علیه السلام وحضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، در دو حدیث گوناگون به ما آموخته اند که بگوییم: (… اللّهمّ عرّفنی حجَّتک فإنَّک إن لم تعرّفنی حجَّتک ضللت عن دینی) خدایا معرفت حجت خویش را به من ارزانی کن که اگر معرفت او را به من عطا نکنی، از دینم گمراه خواهم شد.(۲۶)

 

خاتمه:

خاتمه بحث خود را بخشی از دعای امام رضا علیه السلام درباره امام زمان حضرت مهدی علیه السلام قرار می دهیم که شیعیان را به خواندن این دعا امر می فرمودند. شاید که خداوند متعال، تفضلی کند وبه یمن این دعای شریف، ما را از پیروان اهل بیت علیهم السلام واز یاران حضرت مهدی علیه السلام قلمداد فرماید: (اللّهمّ أسلک بنا علی یدیه منهاج الهدی والمحجّه العظمى والطریقه الوسطی، التی یرجع إلیها الغالی ویلحق بها التالی) خدایا بر دست امام زمان علیه السلام ما را به مسیر هدایت وراه بزرگ وطریقه معتدلی که هر کس که تند رفته وگزاف گفته باید به آن راه بازگشت کند، وآن کس که کند رفته وعقب مانده باید به آن بپیوندد برسان. (وقوّنا على طاعته وثبّتنا على مشایعته وامنن علینا بمتابعته). وما را بر پیروی از امام زمان علیه السلام نیرو ده وبر دنباله روی از او ثابت قدم فرما، به متابعت او بر ما منت گذار. (واجعلنا فی حزبه القوّامین بأمره الطالبین رضاک بمناصحته). وما را در گروه او _ که به امر او قیام کرده، در رکاب او شکیبایی نموده، با دلسوزی برای او خشنودی ترا جستجو می کنند _ قرار ده. (حتَّى تحشرنا یوم القیامه فی أنصاره وأعوانه ومقوّیه سلطانه). تا اینکه در قیامت ما را در بین یاران ویاری دهندگان وتقویت کنندگان حکومت او محشور گردانی. (اللّهمّ واجعل ذلک لنا خالصاً من کلّ شکّ وشبهه ورئاء وسمعه حتَّى لا نعتمد به غیرک ولا نطلب به إلاَّ وجهک وحتَّى تحلّنا محلّه وتجعلنا فی الجنّه معه). خدایا تمام این کارها (ئی که در راه پیوند ویاری آن حضرت انجام می دهیم) را خالص از هر گونه تردید واشتباه وتظاهر وشهرت طلبی قرار ده، تا با انجام آنها جز بر تو اعتماد نکرده، خشنودی غیر ترا نجوئیم، تا (در نتیجه) ما را در مکان او ودر بهشت همراه با او جای دهی. (وأعذنا من السامه والکسل والفتره). و(در مسیر خدمت به امام زمان علیه السلام) ما را از تنگدلی وتنبلی وسستی پناه ده. (واجعلنا ممَّن تنتصر به لدینک وتعزُّ به نصر ولیّک ولا تستبدل بنا غیرنا فإنَّ استبدالک بنا غیرنا علیک یسیر وهو علینا کثیر). وما را از کسانی قرار ده که توسط آنها دینت را یاری داده، پیروزی امام زمانت را توسط آنها بزرگ می گردانی و(در این خدمت) وما را با دیگری جایگزین مکن، که جایگزین کردن دیگری بجای ما بر تو آسان وبرای ما زیاد خواهد بود.

پاورقی

(۱) التوحید شیخ صدوق: ۲۳۵/ ح ۲، از رسول اکرم صلى الله علیه وآله وسلم.

 (۲) بحار ۶۸: ۱۵۵/ ح ۱۱.

 (۳) معانی الأخبار: ۲۸۸/ ح ۲؛ بحار ۶: ۱۵۴/ ح ۹.

 (۴) تفسیر فرات: ۵۵۱/ ح ۷۰۵، از امام صادق علیه السلام.

 (۵) تعبیر زیارت جامعه از امام هادی علیه السلام: (موالی لا اُحصی ثنائکم ولا أبلغ من المدح کنهکم ومن الوصف قدرکم).

(۶) عروه الوثقی/ مرحوم آیه الله سید کاظم یزدی ۱: ۶۸/ مساله ۲.

(۷) خصال ۲: ۶۱۴؛ بحار ۲۵: ۲۷۰/ ح ۱۵.

(۸) نهج البلاغه: حکمت ۱۱۳ و۴۶۱.

(۹) سوره مجادله: ۲۳.

(۱۰) المناقب/ خطیب خوارزمی: ۳۲ و۳۳/ ح ۲.

(۱۱) صفات الشیعه: ۵۰/ ح ۱۴، از حضرت رضا علیه السلام.

(۱۲) این روایت را دانشمندان شیعه از ۹۲ کتاب اهل سنت سند داده اند. مراجعه کنید به احقاق الحق جلد ۹؛ وخلاصه العبقات جلد ۴؛ والغدیر جلد ۲.

(۱۳) کتاب سلیم: ۱۷۵ و۱۷۶/ ح ۳۹.

 (۱۴) بحار ۲۷: ۷۵/ ح ۳.

 (۱۵) بحار ۲۶: ۲۹۴/ ح ۵۶.

 (۱۶) سوره بقره: ۱۴۸؛ سوره مائده: ۴۸.

(۱۷) کافی ۸ : ۳۱۳/ ح ۴۸۷؛ بحار ۵۲: ۲۸۸/ ح ۳۱۶، و۲۶: ح ۳۶۹، و۱۰: ح ۱۵۶.

(۱۸) صفات الشیعه: ۳۷/ ح ۳۷؛ بحار ۶۸: ۶۹/ ح ۱۲۴.

(۱۹) معانی الأخبار: ۶/ و۱۸۵.

(۲۰) من لا یحضره الفقیه ۳: ۳۱۸.

(۲۱) جامع الصغیر/ سیوطی ۱: ۴۲.

(۲۲) سوره حجرات: ۷.

(۲۳) کافی ۱: ۴۲۶/ ح ۷۱.

(۲۴) بحار ۴۰: ۴۷/ ح ۸۳ .

(۲۵) تحف العقول: ۳۱۳.

(۲۶) الغیبه نعمانی: ۱۶۶/ ح ۶، از امام صادق علیه السلام؛ کمال الدین: ۵۱۲/ ح ۴۳، از حضرت مهدی علیه السلام.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *