حدیث

مقدمه

 

(یا صاحب الزمان ادرکنا)

قال رسول اللّه‏ صلى الله علیه و آله : مَنْ حَفِظ مِنْ اُمَّتى اَرْبَعینَ حَدیثا مِمّا یَحْتاجُونَ اِلَیْهِ مِنْ أَمْرِ دینِهِمْ بَعَثَهُ اللّهُ یَوْمَ الْقیامَهِ فَقیها عالِم(۱).

پیامبر اکرم ‏صلى الله علیه و آله  فرمودند: هر کسى از امّت من چهل حدیث در مورد مسائل دینى که مردم به آن نیاز دارند حفظ کند خداوند در روز قیامت او را فقیه و دانشمند بر انگیزد.

صرف نظر از مجموعه احتمالاتى که در معناى حفظ حدیث مطرح شده است(۲)

یکى از شیوه‏هاى رایج در بین علماى پیشین این بوده است که از طریق تدوین مجموعه ‏هاى چهل حدیث در زمینه موضوعات مختلف دینى که مردم بدان نیاز داشته ‏اند به نشر معارف دین مى‏پرداختند.

این کار را علما و اندیشمندان اسلامى به عنوان مرزبانان فرهنگ اسلامى با هدف حفظ و تحکیم و ترویج احکام و تعالیم دینى انجام مى‏دادند. البته وجود روایات زیادى که در آنها به حفظ چهل حدیث سفارش شده است انگیزه‏اى بوده است که اغلب علما در کنار تمام کارهاى علمى و فکرى و فرهنگى خود، به تدوین مجموعه‏هاى چهل حدیث اهتمام بورزند تا از این طریق هم به انجام وظیفه خود یعنى ترویج فرهنگ اسلامى پرداخته باشند و هم به ثواب و فضیلتى که در این روایات وعده داده شده است نائل آیند.

متأسفانه به مرور زمان به موازات رواج پیدا کردن شیوه‏هاى جدید آموزشى و تبلیغات، مسأله تدوین چهل حدیث به فراموشى سپرده شد و یا حداقل از رونقى که پیش از این داشت افتاده است.

امّا به نظر مى‏رسد در شرایط کنونى یعنى کم شدن فرصت مطالعه افراد در نتیجه گسترش زندگى ماشینى تألیف مجموعه‏ هاى چهل حدیث در موضوعات مورد نیاز، هنوز از کار آیى بیشترى برخوردار مى‏باشد.

از آنجا که در دروه غیبت توجه به مسأله امامت و آشنایى با ابعاد مختلف معارف امام زمان‏علیه السلام  از اهمیت بسیار مهمى برخوردار است و از طرف دیگر راه شناخت درست این موضوع مراجعه به روایات پیامبر اکرم‏ صلى الله علیه و آله  و ائمه اطهارعلیهم السّلام است، و به پاسداشت سال امام على‏علیه السلام  که از طرف رهبر معظم انقلاب اسلامى با هدف تبیین هر چه بیشتر معارف و رهنمودهاى آن حضرت انجام گرفته است بر آن شدیم تا از طریق بررسى مجموعه فرمایشات حضرت امیرالمؤمنین‏علیه السلام  بخشى از آن روایات را که ابعاد مختلف شخصیت حضرت صاحب الزمان‏علیه السلام و وقایع زندگى و ویژگیهاى یاران و دوران حکومت آن حضرت را مورد اشاره قرار داده است با ترتیب مناسب به صورت یک مجموعه چهل حدیث جهت استفاده علاقمندان تهیه و منتشر سازیم. امید آن که این تلاش ناچیز در حدّ خود به ترویج فرهنگ انتظار کمک نموده باشد.

سید صادق سید نژاد

 

پانزده شعبان ۱۴۲۱

پاییز ۱۳۷۹

زمین خالى از حجّت نمى‏ماند

در جهان بینى مکتب اهل‏بیت  ‏علیهم السّلام  انسان بدون امام معصوم، و زمین خالى از حجّت بحق الهى، نخواهد ماند؛ چرا که بدون امام معصوم هدایت و کمال صحیح و شایسته انسانى میسّر نخواهد شد. بعلاوه حفظ نظام هستى به برکت وجود حجت‏هاى خداوند است. بر این حقیقت در جاى جاى روایات رسول اکرم‏صلى الله علیه و آله  و ائمه اطهارعلیهم السّلام  به شیوه‏هاى مختلف تصریح شده است. منتهى گاهى زمینه و شرایط براى حضور علنى و آشکار امام‏علیه السلام  فراهم است در نتیجه او به گونه‏اى که همه مردم او را مى‏شناسند و به او دسترسى دارند در میان آن‏ها زندگى مى‏کند، اما در شرایط خاصى به جهت وجود خطرات جانى یا مصالح دیگرى که خداوند به آنها عالم‏تر است مشیّت الهى اقتضاء مى‏نماید که امام‏علیه السلام پنهان از چشم مردم زندگى کند. در این باره روایات زیادى نقل شده است. جهت آشنایى بیشتر با این موضوع به ذکر دو حدیث از روایات حضرت على‏علیه السلام  اکتفا مى‏شود.

– عن على‏علیه السلام  قال: اللّهم انه لابدَّ لارضک من حجّه لک على خلقک، یهدیهم الى دینک و یعلّمهم علمک لئلا تبطل حجّتک و لا یضلّ أتباع اولیائک بعد اذ هدیتهم به اما ظاهر لیس بالمطاع او مکتتم مترقّب، ان غاب عن النّاس شخصُهُ فى حال هدایتهم فانّ علمه و آدابه فى قلوب المؤمنین مثبته، فهم بها عاملون(۳).

بار خدایا! همواره باید در روى زمین تو حجتى براى بندگانت داشته باشى تا خلق را به دینت راهنمایى کند، و علم تو را به آنها بیاموزد تا حجّت تو تباه نشود و پیروان اولیاء تو بعد از آنکه آن‏ها را هدایت کرده‏اى دوباره گمراه نگردند. (حجت تو) یا ظاهر و آشکار خواهد بود که اطاعت او را نمى‏کنند و یا از دیده‏ها نهان خواهد بود که مردم در انتظار او به سر مى‏برند. اگر شخص و جسم او در حال هدایت مردم از آنان غائب باشد علم و آدابش در قلب‏هاى عاشقان حق پایدار است و آن‏ها به آن علم و آداب پایبند هستند و به آن عمل مى‏کنند.

– اللّهم بلى لا تخلو الارض من قائم لِلّه بحجّهٍ: امّا ظاهراً مشهوراً و امّا خائفاً مَغموراً لئلا تبطُلَ حجج اللّه و بیّناته و کم ذا و أین؟ اولئک واللّهِ الاقلّون عدداً و الاعظمون عنداللّه قدراً یحفظُ اللّه بهم حُججه و بیّناته… اولئک خلفاء اللّه فى ارضهِ و الدعاهِ الى دینهِ(۴).

… بارخدایا آرى! زمین از امامى که قیام بر حق کند خالى نخواهد ماند. او یا آشکار و شناخته شده است یا ترسان و پنهان است تا حجت‏ها و دلیل‏هاى روشن خدا (یعنى اصول و احکام دین و تعالیم انبیاء) از بین نرود. اما اینکه ایشان چند نفرند و کجایند؟ به خدا سوگند از نظر تعداد آن‏ها بسیار کم هستند ولى از جهت منزلت و بلندمرتبه‏گى در نزد خداوند بسیار بزرگوارند. خداوند به وسیله ایشان حجّت‏ها و دلیل‏هاى روشن خود را حفظ مى‏کند… آنان خلفا و نمایندگان خدا در روى زمین هستند و مردم را به سوى دین و احکام و مقررات او دعوت مى‏کنند…

نَسَب حضرت مهدى‏علیه السلام

در لابلاى سخنان على بن ابیطالب‏علیه السلام  روایات زیادى در زمینه معرفى نسب امام زمان‏علیه السلام  به چشم مى‏خورد که به یک بیان مجموعه این قبیل از روایات به سه دسته تقسیم مى‏شوند. در بخشى از آنها او را فرزند خودشان معرفى مى‏کنند، در قسمتى دیگر آن حضرت را از فرزندان حضرت فاطمه‏ علیها السّلام  و بالاخره در دسته‏اى از روایات حضرت مهدى‏علیه السلام  را از اولاد امام حسین‏علیه السلام  معرفى کرده‏ اند.

– عن ابى جعفر محمد بن على‏علیه السلام  قال: خطب امیرالمؤمنین على بن ابیطالب‏علیه السلام  بالکوفه بعد منصرفه من النهروان… فحمد اللّه و اثنى علیه و صلىّ على رسول اللّه ‏صلى الله علیه و آله و ذکر ما انعم اللّه على نبیّه و علیه ثم قال: …و مِنْ وُلدى مهدىُّ هذِهِ الاُمّه(۵)

امام محمد باقرعلیه السلام  مى‏فرمایند: امیرالمؤمنین على بن ابیطالب‏علیه السلام  وقتى که از جنگ نهروان به کوفه برگشتند براى مردم خطبه‏ اى خواندند… در آن خطبه نخست خدا را سپاس گفتند و درود به روان پیامبرصلى الله علیه و آله  فرستادند و نعمت‏هایى را که خداوند به رسولش و بر خود آن حضرت عنایت کرده است یکى یکى شمردند سپس در ادامه فرمودند: از جمله نعمت‏هاى خداوند بر من آن است که مهدىّ این امّت از فرزندان من است.

– عن زرّبن حبیش سمع علیّاً (علیه السلام ) یقول: المهدىّ رجلٌ منّا مِنْ وُلد فاطمه(۶).

زرّبن حبیش شنید که على بن ابیطالب‏علیه السلام  مى‏فرمود: مهدى مردى از ما اهلبیت و از فرزندان حضرت فاطمه زهرا است.

– …عن على بن موسى الرضاعلیه السلام  عن ابیه… عن ابیه امیرالمؤمنین على بن ابیطالب‏علیه السلام  انه قال: التّاسِعُ مِنْ وُلْدِک یا حُسَیْنُ هُوَ القائِمُ بالحق…(۷)

… حضرت امام رضاعلیه السلام  از پدر بزرگوارش موسى بن جعفرعلیه السلام  و او نیز از پدرش… او از امام حسین‏علیه السلام  و آن حضرت از امیرالمؤمنین على بن ابیطالب‏علیه السلام روایت کرده است که آن حضرت خطاب به امام حسین‏علیه السلام  فرمودند: نهمین فرزند تو اى حسین! قائم بر حقّ (مهدى‏علیه السلام ) است…

– عن ابن العیاش قال: حدثّنى الشیخ الثقه ابوالحسین بن عبدالصمد بن علىّ… عن نوح بن دراج عن یحیى عن الاعمش … انهم کانوا عند على‏بن ابیطالب‏علیه السلام … و اذا اقبل الحسین‏علیه السلام  یقول: بأبى انت یا ابا ابن خیره الاماء. فقیل یا امیرالمؤمنین ما بالک؟ تقول هذا للحسن و هذا للحسین‏علیه السلام ؟ و من ابن خیره الاماء؟ فقال: ذاک الفقید الطرید الشرید م-ح-م-د بن الحسن‏ بن على‏ بن محمّد بن على‏بن موسى ‏بن جعفربن محمّدبن على ‏بن الحسین هذا و وضع یده على رأس الحسین‏علیه السلام(۸).

ابن عیاش در کتاب مقتضب مى‏گوید: شیخ ابوالحسین بن عبدالصمد بن على از نوح بن دراج و چند نفر دیگر نقل کرد که آن‏ها در حضور امیرالمؤمنین‏علیه السلام  بودند، وقتى امام حسین‏علیه السلام  وارد شد حضرت به ایشان فرمودند: پدرم به قربان پدر فرزند بهترین کنیزها!

به آن حضرت گفته شد: یا امیرالمؤمنین علّت چیست که براى امام حسین‏علیه السلام  این تعابیر را به کار مى‏برید؟ فرزند بهترین کنیزها کیست؟

حضرت على‏علیه السلام  در جواب فرمودند: او گمشده‏اى است که از نزدیکان و خویشاوندان و وطن خود دور است، نام او م-ح-م-د فرزند حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسین است؛ در این هنگام دست خود را بر سر مبارک امام حسین‏علیه السلام نهاده فرمودند: همین حسین‏علیه السلام .

خاندان مهدى‏علیه السلام

امیرالمؤمنین‏علیه السلام  در معرفى خاندان حضرت مهدى‏علیه السلام  از تعابیر زیادى استفاده کرده‏اند و هر یک از آن‏ها به گوشه‏ اى از واقعیّت دلالت دارند که در مجموع به همراه توصیفات دیگرى که از سایر ائمه ‏علیهم السّلام  نقل شده است به طور کامل شخصیّت امام عصرعلیه السلام  را به انسان‏ها مى‏شناسانند. به عنوان مثال در یک جا مى‏فرمایند: آن حضرت از قریش است. در مورد دیگر وى را از بنى‏هاشم معرفى مى‏کنند. در ضمن یکى دیگر از سخنانشان او را از عترت پیامبرصلى الله علیه و آله  مى‏خوانند و… که هر کدام از این عبارات به بُعد خاصّى از شخصیت امام زمان‏علیه السلام  دلالت دارند و در نتیجه این اختلاف در الفاظ و عبارات با یکدیگر منافاتى ندارند و همه آن‏ها اوصاف یک حقیقت نورانى را روشن مى‏کنند.

– عن الحسین بن على‏علیه السلام  قال: جاء رجل الى امیرالمؤمنین‏علیه السلام  فقال له: یا امیرالمؤمنین نبئّنا بمهدیکم هذا؟ فقال: اذا درج الدارجون و قلّ المؤمنون و ذهب المجلبون فهناک. فقال: یا امیرالمؤمنین علیک السلام ممّن الرجل؟ فقال‏علیه السلام : من بنى‏هاشم من ذروه طود العرب…(۹)

از حسین بن على‏علیه السلام  نقل شده است که آن حضرت فرمود: شخصى خدمت على‏علیه السلام آمد و به آن حضرت گفت: اى امیرمؤمنان براى ما از مهدى‏علیه السلام  سخن بگو. على بن ابیطالب‏علیه السلام  فرمودند: هنگامى که رفتنى‏ها بروند و اهل ایمان کم شوند و آشوبگران و جنگ طلبان نابود گردند، در چنین شرایطى او ظهور خواهد کرد. آنگاه همان شخص عرضه داشت یا امیرالمؤمنین! درود و سلام بر تو باد، حضرت مهدى‏علیه السلام  از کدام طایفه است؟ حضرت فرمودند: او از بنى‏هاشم است که بهترین طایفه عرب و قُلّه شرف و جوانمردى به حساب مى‏آید.

– …عن ابن زریر الغافقى، سمع علیاًعلیه السلام  یقول هو من عتره النبى‏صلى الله علیه و آله(۱۰)

نقل شده است که ابن زریر غافقى شنید که على بن ابیطالب‏علیه السلام  مى‏فرمایند: مهدى‏علیه السلام از عترت پیامبر اکرم‏صلى الله علیه و آله  است.

– قال على بن ابى‏طالب‏علیه السلام : هو فتىً من قریش…(۱۱)

على بن ابیطالب‏علیه السلام  فرمودند: او (حضرت مهدى‏علیه السلام ) از قبیله قریش… است.

نام مبارک مهدى‏علیه السلام

در مجموعه سخنان حضرت على‏علیه السلام  با روش‏هاى مختلفى از نام مبارک امام زمان‏علیه السلام یاد مى‏شود. در یک مورد تصریح به نام آن حضرت غیر جایز دانسته شده است. در مورد دیگر از آن با اشاره سخن به میان مى‏آید و بالاخره در مورد دیگر به صراحت نام مخصوص بیان مى‏شود.

– …عن جابر بن یزید الجعفى قال: سمعت ابا جعفرعلیه السلام  یقول: سأل عمر امیرالمؤمنین‏علیه السلام عن المهدىّ فقال: یا ابن ابى طالب اخبرنى عن المهدىّ ما اسمُهُ؟ قال‏علیه السلام : امّا اسمُهُ فلا، انّ حبیبى و خلیلى عَهِدَ اِلىَّ ان لا اُحدِّث باسمِهِ حتّى یبعثه اللَّه عزّوجلّ و هو ممّا استودع اللَّه عزّوجلّ رسوله فى  علمه(۱۲).

جابربن یزید جعفى مى‏گوید: از امام باقرعلیه السلام  شنیدم که مى‏فرمود: روزى عمر بن خطاب به امیرالمؤمنین‏علیه السلام  گفت: اى پسر ابوطالب! نام مهدى چیست؟ آنرا براى من بیان کن.

على‏علیه السلام  فرمود: اسم اورا نمى‏گویم، چون حبیب و خلیل من )رسول اکرم ‏صلى الله علیه و آله ( با من عهد کرده است اسم او را براى کسى بیان نکنم تا اینکه خداوند وى را مبعوث و ظاهر گرداند و این از امورى است که خداوند عزّوجلّ علم آن را نزد پیامبرش امانت و ودیعه نهاده است.

– …عن على بن ابیطالب‏علیه السلام  قال: المهدىُّ مولِدُهُ بالمدینه من اهل بیت النبىُّ اسمُهُ اسم نبىٍّ…(۱۳)

على بن ابیطالب‏علیه السلام  فرمودند: مهدى در مدینه به دنیا مى‏آید. او از اهل بیت پیامبر اکرم ‏صلى الله علیه و آله  است. و هم اسم با یکى از پیامبران است…

در یکى از اشعار منسوب به حضرت على‏علیه السلام  در این باره آمده است:

فثم یقوم القائم الحق منکم                و بالحق   یاتیکم  و بالحق ّ یعمل

سمىُّ   نبى ّ اللّه  نفسى فدائه                 فلا تخذلوه یا بنىّ و عجّلو(۱۴)

سپس آن قیام کننده بر حق، از میان شما قیام خواهد کرد. او حق را خواهد آورد و به آن عمل خواهد کرد.

جانم فداى او که همنام رسول خداصلى الله علیه و آله  است. اى فرزندان من! به یارى او بشتابید، مبادا او را بى یار و یاور رها سازید.

– عن على‏علیه السلام  قال: اسم المهدىُّ  محمد(۱۵)

حضرت على‏علیه السلام  فرمود: اسم حضرت مهدى‏علیه السلام  محمد است.

سیماى مهدى‏علیه السلام

به خصوصیات جسمانى و ویژگیهاى بدنى حضرت مهدى‏علیه السلام  در بخشى از روایات حضرت على‏علیه السلام  اشاره مى‏شود. در یکى از این روایات بطور کلى این ویژگیها بیان شده تا آنجا که مى‏فرماید آن حضرت در خلقت خود شبیه پیامبراکرم ‏صلى الله علیه و آله  است، اما در تعدادى دیگر از روایات به توصیف خصوصیات چهره واعضاء بدن امام زمان‏علیه السلام مى‏پردازد.

حضرت على‏علیه السلام  در توصیف ویژگیهاى جسمى مهدى‏علیه السلام  فرمودند:

– …فقال‏علیه السلام : رجلٌ اجلى الجبین، اقنى الأنف، ضخم البطن، اذیل الفخذین، ابلج الثنایا، بفخذه الیمنى شامه(۱۶).

او مردى است که پیشانى‏اش گشاد و درخشان است، بینى او خوش تراش و شکمش نسبتا بزرگ و رانهایش عریض مى‏باشد. دندان‏هاى سفید و درخشان دارد، و در ران سمت راست او علامتى هست.

اوصاف مهدى‏علیه السلام

در دسته‏اى از روایات على بن ابیطالب‏علیه السلام  به اوصاف و ویژگى‏هاى روحى و اخلاقى امام زمان‏علیه السلام  پرداخته مى‏شود که از جمله آنهاست:

– …ثم رجع الى صفه المهدى‏علیه السلام  فقال: اوسعکم کهفا و اکثرکم علما و اوصلکم رحما، اللهم فاجعل بیعته خروجا من الغمّه و اجمع به شمل الامه…(۱۷)

حضرت على‏علیه السلام  در ادامه یکى از سخنانشان به تبیین صفات حضرت مهدى‏علیه السلام پرداخته، فرمودند: آستانه او در پناه دهى به بى پناهان از همه آستانه‏ها وسیع‏تر، و علم و دانش آن حضرت از همه زیادتر است و از همه مردم بیشتر به صله ارحام و پیوند با خویشاوندان توجه مى‏نماید. پروردگارا! بیعت او را پایان بخش همه اندوه‏ها قرار بده و تفرّق و پراکندگى امت اسلامى را به دست با کفایت آن حضرت به یگانگى مبدّل فرما…

– …عن اصبغ بن نباته قال: سمعت امیرالمؤمنین‏علیه السلام  یقول: صاحب هذا الامر الشریدُ الطریدُ الفرید الوحید(۱۸).

اصبغ بن نباته مى‏گوید: شنیدم که امیرالمؤمنین‏علیه السلام  مى‏فرمود: صاحب الامر (مهدى‏علیه السلام) کسى است که در سرزمین‏هاى دور دست ساکن مى‏شود و از میان مردم کناره مى‏گیرد و به تنهایى زندگى مى‏کند.

غیبت امام زمان‏علیه السلام

یکى از پیشامدهاى بسیار مهم زندگى حضرت مهدى‏علیه السلام  واقع شدن غیبت مى‏باشد که در دو مرحله انجام گرفته است. اولى بنام غیبت صغرى معروف است که از سال  ۲۶۰هجرى یعنى از زمان شهادت امام عسکرى‏علیه السلام  آغاز شد و تا سال ۳۲۹هجرى ادامه داشت و از این سال به بعد دوره غیبت کبرى آغاز مى‏شود که تاکنون نیز ادامه دارد. در رهنمودهاى امیرالمؤمنین‏علیه السلام  به این موضوع و وقایعى که در این دوره پیش خواهد آمد نیز اشاره شده است. در ضمن روایتى که آن را حضرت عبد العظیم حسنى؛ با سلسله سند از على بن ابیطالب‏علیه السلام نقل مى‏کند چنین وارد شده است:

– …عن امیرالمؤمنین‏علیه السلام  قال: للقائم منّا غیبه امدها طویل کانّى بالشیعه یجولون جولان النّعم فى غیبته یطلبون المرعى فلا یجدونه، ألا فمن ثبت منهم على دینه و لم یقْسُ قلْبُهُ لطول امد غیبه امامه فهو معى فى درجتى یوم القیامه(۱۹).

امیر المؤمنین‏ علیه السلام  فرمود: براى قائم ما غیبتى هست که مدت آن طولانى خواهد شد. شیعیان را در این زمان مى‏بینم که همانند گلّه بى صاحبى که در دشت پراکنده شده باشند به دنبال چرا گاه و مرتع مى‏گردند ولى آن را پیدا نمى‏کنند (به جستجوى آن حضرت مى‏پردازند ولى او را نمى‏یابند).

آگاه باشید! در این دوره هر کسى از آنها (شیعیان) در دین و عقیده خود استوار و ثابت قدم بماند و قلبش به جهت طولانى شدن غیبت امامش قساوت پیدا نکند، او روز قیامت در نزد من و در جایگاهى که من هستم خواهد بود.

– … عن الاصبغ بن نباته عن امیرالمؤمنین‏علیه السلام  انّه ذکر القائم‏علیه السلام  فقال: أما لیَغیبَنَّ حتّى یقولَ الجاهلُ: ما للّه فى آلِ محمّدٍ حاجهٌ(۲۰).

از اصبغ بن نباته نقل شده است که امیرالمؤمنین‏علیه السلام  روزى حضرت قائم‏علیه السلام  را یاد کردند و فرمودند: آگاه باشید! او غیبتى (طولانى) خواهد داشت به گونه‏اى که نادانان (به مصالح الهى) بگویند: خداوند را در آل محمدصلى الله علیه و آله  برنامه‏اى نیست. (یعنى افراد نادان به جهت طولانى شدن دروه غیبت از ظهور آن حضرت مأیوس و ناامید خواهند شد).

علت غیبت امام زمان‏علیه السلام

براى غیبت امام عصرعلیه السلام  علت و حکمت‏هاى زیادى در مجموعه روایات اهلبیت ‏علیهم السّلام ذکر شده است. در روایات امیرالمؤمنین‏علیه السلام  حداقل به سه علت اشاره شده است؛ یعنى شناخته شدن اهل هدایت از اهل گمراهى و ضلالت، و نداشتن بیعت ظاهرى هیچیک از سلاطین، و کوتاهى و ناسپاسى و ظلم مردم به عنوان فلسفه غیبت بیان گردیده است.

– اِنّ القائم منّا اذا قام لم یکن لاحد فى عنقه بیعه فلذلک تخفى ولادته و یغیب شخصه(۲۱)

همانا قائم از ما آنگاه که قیام کند بیعت کسى در گردن او نخواهد بود و به همین خاطر است که تولد او به صورت پنهانى واقع خواهد شد و وجود او از دید و نظر مردم غایب خواهد بود.

– …فقال على‏علیه السلام …اما واللّه لَأقتلنَّ انا و ابناى هذان و لیبعثنّ اللّه رجلا من ولدى فى آخر الزمان یطالب بدمائنا و لیغیبنّ عنهم تمییزا لاهل الضلاله حتى یقول الجاهل ما للّه فى آل محمد من حاجه(۲۲).

امیر مؤمنان‏علیه السلام  در حالیکه امام حسن‏علیه السلام  و امام حسین‏علیه السلام حضور داشتند خطاب به مردم فرمودند: اى مردم! آگاه باشید، سوگند به خدا من و این دو فرزندم به قتل خواهیم رسید. آن گاه خداوند شخصى از فرزندان مرا در آخر الزمان ظاهر خواهد کرد تا خون ما را از ستمگران طلب کند. او از دیده مردم غایب خواهد بود تا اهل ظلالت و گمراهى از دیگران شناخته شوند و این غیبت به قدرى طولانى خواهد شد که مردمان نادان خواهند گفت: خداوند برنامه‏اى در آل محمدصلى الله علیه و آله  ندارد.

– …ان امیرالمؤمنین‏علیه السلام  قال عَلى منبر الکوفه…: واعلموا ان الارض لا تخلو من حجه للّه و لکن اللّه سیعمى خلقه منها بظلمهم و جورهم و اسرافهم على انفسهم(۲۳)

… مفضل‏بن عمر از امام صادق‏علیه السلام  روایت کرده است که آن حضرت فرمود: روزى امیرالمؤمنین‏علیه السلام  در بالاى منبر مسجد کوفه فرمودند: …اى مردم! بدانید زمین هرگز از حجت خدا (امام معصوم) خالى نخواهد ماند. اما خداوند متعال به زودى مردم را به خاطر ظلم و ستم و همینطور اسرافى که درحق خودشان انجام مى‏دهند از دیدن حجت الهى محروم خواهد کرد. (یعنى مردم به جهت اعمال خودشان در آینده از دیدن امام معصوم محروم خواهند شد)

فضیلت انتظار فرج

همانطور که پیش از این اشاره شد در دوره غیبت امام زمان‏علیه السلام  مشکلات و پیشامدهاى سختى بوقوع مى‏پیوندد به گونه‏اى که اعتقادات بسیارى از مردم در نتیجه این امور متزلزل مى‏شود. جهت جلوگیرى از دچار شدن به این قبیل خطرات، هشدارهاى زیادى توأم با روشنگریهاى لازم در رهنمودهاى اهلبیت ‏علیهم السّلام  داده شده است که به دو نمونه از آنچه در این زمینه در مجموعه روایات على بن ابیطالب‏علیه السلام  وارد شده است اشاره مى‏گردد.

– عن محمد بن مسلم عن ابى عبداللَّه‏علیه السلام  قال: …قال على‏علیه السلام : …انتظروا الفرج و لا تیأسوا من روح اللَّه، فانّ احبَّ الاعمال الى اللَّه عزّوجلّ انتظار الفرج… و المنتظر لأمرنا کالمُتَشَحِّطِ بدمه فى سبیل اللَّه(۲۴).

محمد بن مسلم از امام صادق‏علیه السلام  نقل مى‏کند که آن حضرت از پدران بزرگوارش و آنها از على‏علیه السلام  روایت کردند که على‏بن ابیطالب‏علیه السلام  فرمودند: منتظر فرج  (امام زمان‏علیه السلام) باشید و از عنایت و توجهات خداوند ناامید نشوید. همانا محبوب‏ترین کارها در نزد خداوند عزّوجلّ انتظار فرج (امام زمان‏علیه السلام ) است.

آنگاه در ادامه بیان فضیلت انتظار فرمودند:

کسى که منتظر امر ما (فرج امام زمان‏علیه السلام ) باشد، مانند رزمنده‏اى است که در راه خداوند به خون خود آغشته شده باشد (اجر و پاداش شهید را دارد).

– قال زیدبن صوحان العبدى: یا امیرالمؤمنین! أى الاعمال احبّ الى اللّه عزّوجلّ؟ قال‏علیه السلام : انتظار الفرج من اعظم الفرج(۲۵).

زیدبن صوحان عبدى گفت: یا امیرالمؤمنین! کدامیک از اعمال در نزد پروردگار عالم محبوب‏تر است؟ حضرت فرمودند: انتظار فرج.

پاورقی

(۱) خصال، ج  ۲ص  ۵۴۱ح  .۱۵

 (۲) در مورد معناى حفظ حدیث نظرات زیادى ابراز شده است که از جمله آنهاست:

– به ذهن سپردن.

– محافظت و نگهبانى از احادیث تا از بین نروند خواه از طریق به ذهن سپردن یا نوشتن یا نقل کردن براى دیگران با هر وسیله ممکن…؛ به یکى از وجوه شش گانه که علماى حدیث مى‏گویند یعنى شنیدن از استاد، خواندن بر استاد، شنیدن از دیگرى در حال خواندن آن بر استاد، با اجازه استاد آن را نقل کردن، و… (اربعین شیخ بهایى، ص  ۶۵و   ۶۶)

(۳) کمال‏الدین، ج  ۱ص  ۳۰۲ح  .۱۱

(۴) نهج‏البلاغه فیض الاسلام، حکمت  ۱۳۹ص  .۱۱۵۸

(۵) معانى‏الاخبار، ج  ۱ص  ۱۳۸باب  ۲۸ح  ۹ط دار الکتب الاسلامیه؛ بحارالانوار، ج  ۳۵ص  .۴۵

(۶) ملاحم ابن طاووس، ص  ۱۷۵ح  ۲۰۳ کنزالعمال، ج  ۱۴ص ۵۹۱ح  .۳۹۶۷۵

(۷) کمال الدین، ج  ۱ص  ۳۰۴ اثباهالهداه، ج  ۶ص ۳۹۵

(۸) بحارالانوار، ج  ۵۱ص  ۱۱۰و ۱۱۱

 (۹) بحارالانوار، ج  ۵۱ص ۱۱۵

 (۱۰) فتن ابن حماد،  ۲۶۴ح  ۱۰۴۳ط دار الکتب العلمیه،؛ ملاحم ابن طاووس، ص  ۳۲۰ح  ۴۵۹ط مؤسسه صاحب الامرعلیه السلام .

(۱۱) ملاحم ابن طاووس، ص  ۱۵۵ح ۱۹۳

 (۱۲) کمال الدین، ج  ۲باب  ۵۶ص ۶۴۸

 (۱۳) عقدالدرر، ص  ۶۴ عرف السیوطى، الحاوى، ج  ۲ص ۷۳

 (۱۴) بحارالانوار، ج  ۵۱ص ۱۳۲

 (۱۵) برهان المتقى، ص  ۱۰۱ح  .۸

 (۱۶) منتخب الاثر، ص  ۱۵۱ح ۳۰

 (۱۷) غیبه نعمانى، ص  ۲۱۲ – ۲۱۴،  بحار الانوار، ج  ۵۱ص ۱۱۵

 (۱۸) کمال الدین، ج  ۱ص  ۳۰۳ اثباه الهداه، ج  ۳ص  ۵۷۱

 (۱۹) کمال الدین، ج  ۱ص  ۳۰۳ح ۱۴

 (۲۰) کمال الدین، ج  ۱ص  ۳۰۲ح )) .۹

 (۲۱) بحار الانوار، ج  ۵۱ص  ۱۰۹و  ۱۱۰ح ۱

 (۲۲) غیبت نعمانى، ص  ۱۴۰و ۱۴۱

 (۲۳) بحار الانوار، ج  ۵۱ص  ۱۱۲و  ۱۱۳ح ۸

 (۲۴) الخصال، ج  ۲ص  ۷۴۰حدیث اربعمأه، ط انتشارات علمیه اسلامیه.

 (۲۵) بحار الانوار، ج  ۵۲ص ۱۲۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *