جایگاه زن

 

با آفرینش زن برگ زرّینى به برگهاى زرّین عالم وجود افزوده شد. چرا که زن مظهر جمال وجلال خداوند بود که باید شناخته مى‏شد. این نور الهى از آغاز آفرینش تاکنون دورانهاى تلخ وشیرینى سپرى کرده است. گاه همراه با حرکت انبیاى الهى گام در گام پیامبران خدا گذارده ودوشادوش مردان صالح، از پیامبر زمان خود حمایت کرده است؛ همانند آسیه همسر فرعون که نخست در حفظ موسى، پیامبر خدا، ایفاى نقش کرده وسرانجام با کشف راز او، به بدترین شکنجه‏ها گرفتار گردیده است ودر هیچ حال دست از دین خدا وپیامبرش برنداشت. همچنین ماشطه که حاضر مى‏شود خود وفرزندانش در آتش بسوزند امّا لحظه‏اى از ایمان به خدا دورى نکند. هاجر همسر ابراهیم به تنهایى در بدترین شرایط اقلیمى با کودک نوزادش در کنار خانه خدا زندگى مى‏کند وفرمان خدا را گردن مى‏نهد.

زنان اولین کسانى‏اند که افتخار آموزگارى بشر را به عهده گرفته‏اند ودامانشان کانون شکل‏گیرى تمام فضیلت‏ها است. زیرا با عطوفت وصبر در برابر تربیت فرزند بهترین وسازنده‏ترین نقش تربیتى را بر عهده دارند. زن است که مرد را از دامهاى شیطانى واز منجلاب فساد وبدبختى نجات داده، به اوج قله کمال انسانى وخوشبختى مى‏رساند. در قرآن کریم در موارد بسیارى از این گوهر تابناک یاد شده است. سوره‏اى در قرآن به نام زنان (نساء) وسوره‏اى به نام یک زن (مریم) است. در برخى از سوره‏هاى دیگر نیز ماجراهاى زنان مؤمن وفداکار ذکر شده ودر سوره تحریم از الگو بودن دو زن چنین یاد شده است: (وضرب الله مثلاً للذین آمنوا امراه فرعون اذ قالت رب ابن لى عندک بیتاً فى الجنه ونجنى من فرعون وعمله ونجنى من القوم الظالمین).(۱)

وخداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثل زده است، در آن هنگام که گفت: پروردگارا، خانه‏اى براى من نزد خود در بهشت بساز ومرا از فرعون وکار او نجات ده ومرا از گروه ستمگران رهایى بخش.

تعبیرهاى قرآن درباره مریم هر فرد را به شگفتى وا مى‏دارد. آیا این تکریم‏هاى بسیار زیبا از این پاسداران حریم عفت واخلاق نشان دهنده عظمت روحى ومقام

والاى آنها نیست! آیا زنها نبودند که در صدر اسلام، در جنگ صفین ودر حادثه خونین کربلا حماسه آفریدند!

امروز شما بانوان همانند بسیارى از مردم به آینده مى‏اندیشید؛ به یک انقلاب جهانى ویک حکومت موعود، که چگونه در برابر قدرتهاى بزرگ غلبه پیدا مى‏کند! آیا برنامه‏هاى او چیست؟ چه کسانى با او همکارى مى‏کنند وزنان در آن زمان چه نقشى دارند؟ دشمنانش چه کسانى‏اند وراز ورمز موفقیتش در گرو چیست؟

ما در این نوشتار کوتاه نقش زنان در ایام ظهور امام زمان علیه السلام را مورد بررسى قرار مى‏دهیم.

در گذر تاریخ

رفتار غیرانسانى مردم جاهلیت پیش از اسلام با زنان ودختران چیزى نیست که بر کسى پوشیده باشد.در آن روزگار زن یک کالاى بى ارزش شناخته ودر بازار برده فروشان عرضه مى‏شد. دختران به بدترین شیوه زنده به گور مى‏شدند وزنان در شدیدترین قید وبندها بدترین روزها را سپرى مى‏کردند واز خود هیچ اراده واختیارى، حتى حق زندگى شرافتمندانه، نداشتند وروزنه‏هاى امید به روى آنها بسته بود. در چنین عصرى پیامبر رحمت به دستور پروردگار بارقه امید وچراغ زندگى در دلهاى مأیوس آن ستمدیدگان روشن ساخت وپیوسته با گفتار ورفتار خود در زدودن افکار جاهلیت وبازگرداندن شخصیت به زنان سعى وافر نمود.

مشاهده حمایت‏هاى قاطع وفداکارى‏ها وتلاش‏هاى پیگیر زنان در تاریخ اسلام گواه تأثیر گفتار وعملکرد پیامبر ومعصومین قدس سرهما است.

بخشى از این تلاش‏هاى خالصانه زنان در دوران پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم وعلى علیه السلام را مى‏توان در زندگى خدیجه کبرى علیه‏السلام یافت. او اولین زن مسلمان بود که ثروت انبوه خود را در راه اسلام مصرف کرد. نیز دخت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم بانوى عالم هستى، بهترین نقش را در حفظ اسلام ایفا کرد وسرانجام در راه دفاع از ولایت وامامت شهید گشت.

بزرگان دین در کتابهاى خود بخشى را به معرفى وشرح حال زنان اختصاص داده‏اند. شیخ طوسى رحمه الله در کتاب رجال خود در پایان هر بخش بابى به نام (باب النساء) گرد آورده ودر آن نام زنان روایت کننده از معصومین را بر شمرده است، که شمار آنان به شصت ودو نفر مى‏رسد. این مقامى والاست که بانویى افتخار یابد سخن معصومان را براى آیندگان نقل کند وبه یادگار نهد ودر هر زمان نامش به عظمت یاد شود.

افزون بر این، در صدر اسلام عده زیادى از زنان به همراه پیامبر در صحنه نبرد شرکت مى‏کردند وبه مداواى مجروحان وسرپرستى بیماران مى‏پرداختند ودر انتقال آب وحمل غذا وآشپزى ونگهدارى وسایل رزمندگان وتهیه دارو ورساندن مهمّات به رزمندگان، وتعمیر تجهیزات آسیب دیده وانتقال مجروحان وشهدا، انجام وظیفه مى‏نمودند.

نام تنى چند از آن زنان مجاهد وفداکار به قرار زیر است.

  1. نسیبه دختر کعب مازنیه.
  2. ام عطیه
  3. ام ابیه
  4. ام ایمن
  5. حمنه دختر جحش
  6. ربیع دختر معوذ
  7. ام زیاد
  8. لیلا غفاریه
  9. ام سلیم
  10. معاذه غفاریه
  11. ام سنان اسلمیه(۲)

نقش زنان در دوران امام على علیه السلام

در دوره زندگى على علیه السلام نقش زنان مؤمن در حفظ اسلام چشمگیر بود. آنها دفاع از پیشواى مسلمانان را یک وظیفه دینى مى‏دانستند وزمانى که دشمنان على قرار گذاشتند تا وى را در نماز غافلگیر کرده، به قتل برسانند، اسماء بنت عمیس بى درنگ این توطئه را به وسیله کنیز خود به امیر مؤمنان گزارش کرد.(۳)

ام‏سلمه، همسر محترم پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم بارها از امام على علیه السلام دفاع نمود وسعى مى‏کرد از رفتن عایشه وطلحه وزبیر براى آشوب جلوگیرى نماید؛ اگر چه آنها به کار خود ادامه دادند.(۴) مادر عبدالله بن عباس نیز یکى از همان زنان با تقوا است که با فرستادن مردى از قبیله جهینه به نزد امیرمؤمنان على علیه السلام خبر خروج طلحه وزبیر را به سوى بصره گزارش کرده است.(۵)

در جنگ صفین عده‏اى از زنان مجاهد وفداکار با خطابه‏هاى آتشین خود در جمع رزمندگان، آنان را به جنگ تشویق مى‏کردند، به گونه‏اى که معاویه از این حرکت سخت به خشم آمد. زیرا این امر موجب تقویت روحیه یاران على علیه السلام وتضعیف نیروهاى دشمن شده بود. آگاهان تاریخ مى‏نویسند: برخى از زنان هوادار على علیه السلام از درون لشکر معاویه گزارش تهیه نموده، به هر وسیله ممکن آن را به على علیه السلام اطلاع مى ‏دادند.(۶)

نقش زنان در دوران غیبت صغرى

در دوران سخت غیبت صغرى، در روزهایى که شیعیان پس از دویست وشصت سال با یک آزمایش بزرگ رو به رو بودند وبایست با غیبت امام خو کنند، یک زن به عنوان مفزع وپناه معرفى مى‏شود وآن مادر بزرگوار امام حسن عسکرى علیه السلام است. در این دوره، اگر چه امام هادى علیه السلام وامام حسن عسکرى علیه السلام زمینه غیبت را از پیش فراهم کرده بودند وشخصیتهاى مورد اعتمادى همانند عثمان بن سعید عمرى وپسرش محمد بن عثمان را به عنوان وکیل معرفى کرده بودند، به دلایلى از موقعیت مادر امام حسن عسکرى علیه السلام ، معروف به جده، استفاده شد ووى پناه شیعه معروف گردید. از گفتگوى احمد بن ابراهیم با حکیمه دختر امام جواد علیه السلام برمى‏آید که پس از گذشت دو سال از رحلت امام حسن عسکرى علیه السلام همچنان بسیارى از کارها به دست مادر بزرگوار امام حسن عسکرى علیه السلام انجام مى‏شده است ولى در حقیقت از طرف حضرت حجه بن الحسن علیه السلام وبه فرمان آن حضرت صورت گرفته است.

شیخ صدوق رحمه الله از احمد بن ابراهیم نقل کرده است که در سال ۲۶۲ بر حکیمه دختر امام جواد علیه السلام وارد شدم واز پس پرده با وى سخن گفتم واز او درباره اعتقادش به امامان پرسیدم. او همه آنها را یکا یک شمرد وآنگاه حجه بن الحسن بن على را نیز نام برد… .

از او پرسیدم: این فرزند کجاست؟ گفت: در پس پرده غیب است. گفتم پس شیعه به چه کسى پناه ببرد؟ گفت: به جدّه، مادر امام حسن عسکرى علیه السلام . سپس افزود: این دستور از سوى امام حسن عسکرى وبه پیروى از امام حسین علیه السلام صورت گرفته است. زیرا امام حسین علیه السلام در ظاهر براى حفظ جان فرزندش امام سجاد، به خواهرش زینب کبرى علیه‏السلام وصیت کرد ودر نتیجه تا مدتى هر آنچه از امام زین‏العابدین علیه السلام صادر مى‏شد به حضرت زینب علیه‏السلام نسبت داده مى‏شد تا امر پنهان باشد(۷) وحساسیت‏ها نسبت به امام سجاد علیه السلام کمتر شود. این امتیاز براى جدّه باقى بود تا آنکه کسانى مانند عثمان بن سعید ودیگر سفرا ونایبان خاص امام زمان علیه السلام در بین شیعیان شناخته شدند ومنزلت یافتند.

پس از شهادت امام عسکرى علیه السلام یک بانو، نظر دستگاه خلافت بنى عباس را نسبت به تعقیب امام زمان تغییر داد. نوشته‏اند پس از گزارش جعفر کذّاب، که در خانه امام حسن عسکرى علیه السلام فرزند خردسالى از آن حضرت باقى مانده است، آنها به خانه امام هجوم بردند وپس از دستگیرى صیقل (یکى از کنیزان امام) فرزند خردسال را از او مطالبه کردند. او نخست انکار کرد وآنگاه براى اینکه موضوع براى آنها پوشیده ماند گفت من حامله هستم. از این رو آن کنیز را به دست أبى الشوارب، قاضى وقت، سپردند تا از او مراقبت کند. در مدتى که صیقل زیر نظر قاضى نگهدارى مى‏شد دستگاه خلافت با مرگ عبید بن خاقانى وشورش صاحب الزنج رو به رو شد وصیقل از وضعیت آشفته سود جست وفرار کرد.(۸)

نقش زنان در حکومت امام زمان علیه السلام

حال سزاوار است بدانیم زنان در حکومت قائم آل محمد علیه السلام چه مى‏کنند، چه کسانى هستند، چند نفرند، از کجا مى‏آیند وچه مسؤولیتى بر عهده دارند. بر اساس برخى از روایات، حضور ونقش این زنان از نظر زمان وموقعیت، چهار گونه است:

الف: حضور پنجاه زن در بین یاران امام

اولین گروه از زنانى که به محضر امام زمان مى‏شتابند آنهایند که در آن ایّام مى‏زیسته‏اند وهمانند دیگر یاران امام علیه السلام به هنگام ظهور در حرم امن الهى به خدمت امام علیه السلام مى‏رسند. در این باره دو روایت وجود دارد:

روایت اول: امّ سلمه ضمن حدیثى درباره علایم ظهور، از پیامبر روایت کرده است که فرمود: (یعوذ عائذ من الحرم فیجتمع الناس الیه کالطیر الوارده المتفرقه حتى یجتمع الیه ثلاث مأه واربعه عشر رجلاً فیه نسوه فیظهر على کل جبار وابن جبار…).(۹)

یعنى: در آن هنگام پناهنده‏اى به حرم امن الهى پناه مى‏آورد ومردم همانند کبوترانى که از چهار سمت به یک سو هجوم مى‏برند به سوى او جمع مى‏شوند تا اینکه در نزد آن حضرت سیصد وچهارده نفر گرد آمده که برخى از آنان زن مى‏باشند که بر هر جبار وجبار زاده‏اى پیروز مى‏شود.(۱۰)

روایت دوم: جابربن یزید جعفى، ضمن حدیث مفصلى از امام باقر علیه السلام در بیان برخى نشانه‏هاى ظهور نقل کرده که: (و یجیى‏ء والله ثلاث مأه وبضعه عشر رجلاً فیهم خمسون امراه یجتمعون بمکه على غیر میعاد قزعاً کقزع الحزیف یتبع بعضهم وهى الایه التى قال الله اینما تکونوا یأت بکم الله جمیعاً ان الله على کل شى‏ء قدیر…).(۱۱)

به خدا سوگند، سیصد وسیزده نفر مى‏آیند که پنجاه نفر از این عده زن هستند که بدون هیچ قرار قبلى در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد. این است معناى آیه شریفه: هر جا باشید خداوند همه شما را حاضر مى‏کند. زیرا او بر هر کارى توانا است.

پنجاه زن از سیصد وسیزده نفر!

نکته شگفت در این دو روایت این است که مى‏فرماید: سیصد وسیزده مرد گرد آیند که پنجاه نفر ایشان زن هستند!

دوم آنکه: در روایتى که نام یاران برشمرده شده است نام هیچ زنى وجود ندارد.(۱۲)

در پاسخ این شبهه مى‏توان گفت: این چند نفر در زمره همان سیصد وسیزده نفر هستند. زیرا اولاً امام علیه السلام مى ‏فرماید: (فیهم). یعنى در این عده پنجاه زن مى‏باشد.

دوم: شاید تعبیر مردان بدین سبب باشد که بیشتر این افراد مرد هستند واین کلمه از باب فزونى عدد مردان، چنین ذکر شده است.

سوم: اگر مقصود همراهىِ خارج از این عده بود امام مى‏فرمود: (معهم)، نه اینکه بفرماید (فیهم). زیرا این سیصد وسیزده نفر مانند عدد اصحاب بدر برشمرده شده‏اند وهمه یاران وفرماندهان عالى رتبه واز نظر مقام وقدرت در حد بسیار بالایى هستند که برخى با ابر جا به جا مى‏شوند واینها بدون شک با بقیه مردم آن زمان فرق بسیار دارند. بنا بر این اگر بگوییم آنها جزو همان سیصد وسیزده نفر هستند رتبه وموقعیت ویژه قائل شده واگر در زمره یاران دیگر حضرت هستند از امتیاز کمترى برخوردارند.

ب: زنان آسمانى

دسته دوم چهارصد بانوى برگزیده هستند که خداوند براى حکومت جهانى حضرت ولى عصر علیه السلام در آسمان ذخیره کرده است وبا ظهور آن حضرت به همراه حضرت عیسى علیه السلام به زمین مى‏آیند.

ابوهریره از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم روایت کرده که: (ینزل عیسى بن مریم على ثمان‏ماه رجل واربع مائه اِمرأه خیار من على الارض وأصلح من مضى).(۱۳)

عیسى بن مریم به همراه هشتصد مرد وچهارصد زن از بهترین وشایسته‏ترین افراد روى زمین فرود خواهد آمد.

در اینکه این زنان از امتهاى پیشین هستند یا امت اسلامى زمان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ومعصومین قدس سرهما هستند یا از دورانهاى مختلف، واز چه زمان وبه چه علت به آسمان برده شده‏اند وبراى عهده دارى منصبى در حکومت حضرت مى‏آیند یا براى مسایل دیگر؟ اینها پرسش‏هایى است که این حدیث از آن چیزى نمى‏گوید.

ج: رجعت زنان

سومین گروه از یاوران حضرت بقیه‏الله علیه السلام زنانى هستند که خداوند به برکت ظهور امام زمان آنها را زنده خواهد کرد وبار دیگر به دنیا رجعت خواهند

نمود. این گروه دو دسته‏اند: برخى با نام ونشان از زنده شدنشان خبر داده شده وبرخى دیگر فقط از آمدنشان سخن به میان آمده است.

پیش از ادامه بحث، عقیده شیعه نسبت به رجعت را بررسى مى‏کنیم.

یکى از عقاید مسلّم شیعه این است که همزمان با ظهور مهدى آل محمد علیه السلام برخى از پیامبران مانند حضرت خاتم الانبیاء ومعصومین قدس سرهما همانند امیر مؤمنان علیه السلام وامام حسین علیه السلام وبرخى از مؤمنان حقیقى وپیروان اهل بیت به اذن پروردگار زنده خواهند شد وبار دیگر به دنیا باز مى‏گردند. بازگشت این عده نه تنها غیر ممکن نیست بلکه از نظر قرآن کریم این پدیده امرى مسلم است که آیات متعددى از آن سخن گفته است. در سوره بقره مى‏خوانیم:

آیا ندیدى جمعیتى را که از ترس مرگ از خانه‏هاى خود فرار کردند وآنان هزاران نفر بودند! خداوند به آنها گفت بمیرید. سپس خدا آنها را زنده کرد وماجراى زندگى دوباره آنهارا درس عبرتى براى آیندگان قرار داد… .(۱۴)

همچنین قرآن کریم در آیه‏اى دیگر مى‏فرماید: یا همانند کسى که از کنار یک آبادى (ویران شده) عبور کرد، در حالى که دیوارهاى آن به روى سقفها فرو ریخته بود و(اجساد واستخوان‏هاى اهل آن در هر سو پراکنده بود. او با خود) گفت: چگونه خداوند آنها را پس از مرگ زنده مى‏کند! (در این هنگام) خدا او را یکصد سال میراند، سپس زنده کرد وبه او گفت: چه قدر درنگ کردى؟ گفت: یک روز یا بخشى از یک روز. فرمود: نه بلکه یکصد سال درنگ کردى. نگاه کن به غذا ونوشیدنى خود (که همراه داشتى وبا گذشت سالها) هیچ گونه تغییر نیافته است؛ ولى به الاغ خود نگاه کن (که چگونه از هم متلاشى شده است. این زنده شدن تو پس از مرگ، هم براى اطمینان خاطر تو است وهم) براى اینکه تو را نشانه براى مردم قرار دهیم. اکنون به استخوان‏هاى مرکب خود نگاه کن که چگونه آنها را برداشته، به هم پیوند مى‏دهیم وگوشت بر آن مى‏رویانیم. هنگامى که این حقایق بر او آشکار شد، گفت: مى‏دانم خدا بر هر کارى توانا است.(۱۵)

پاورقی 

(۱) سوره تحریم، آیه ۱۱.

(۲) رجوع شود به نقش زنان مسلمان در جنگ، از همین نویسنده.

(۳) بیت الاحزان، شیخ عباس قمى، ص ۱۳۲، المسترشد طبرسى، ص۴۵۱؛ احتجاج طبرسى، ج۱، ص۱۱۷.

(۴) الجمل، شیخ مفید، ص ۱۲۴.

(۵) الفصول المهمه، ص۵۱.

(۶) در این باره، ر.ک: نقش زنان مسلمان در جنگ.

 (۷) کمال‏الدین، ج۲، ص۵۰۷ ؛ الغیبه، شیخ طوسى، ص۱۳۸.

(۸) همان، ص۴۷۶.

(۹) مجمع الزوائد، ج۷، ص۳۱۵؛ معجم احادیث الامام المهدى، ج۱، ص۵۰۰.

(۱۰) همان.

(۱۱) بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۲۳.

(۱۲) دلائل الامامه، ص۳۱۴.

(۱۳) معجم الامام المهدى، ج۱، ص۵۳۴؛ به نقل از فردوس‏الاخبار، ج۵، ص۵۱۵.

 (۱۴) سوره بقره، آیه ۲۴۳.

 (۱۵) سوره بقره، آیه ۲۵۹.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *