انتظار فرج در قرآن

انتظار فرج در قرآن

مسأله مهمّى که همیشه در طول تاریخ پر افتخار اسلام مایه امید مسلمانان و به ویژه (شیعیان) منتظر بوده است، وعده هاى تخلّف ناپذیر الهى در مورد آینده اسلام و پیروزى نهایى مؤمنان و مستضعفان و محرومان مى باشد.

آیین مبین اسلام از همان آغاز پیدایش خود و حتّى از همان نخستین سال هاى ظهور پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله وسلم) پیوسته مسلمانان را به آینده اى درخشان امیدوار ساخته است.

مسلمانان و به خصوص شیعیان نیز از همان روزگار بعثت رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) تا به امروز بر اثر همان وعده هایى که پیامبر بزرگوار اسلام به وسیله آیات روحبخش و دلنواز قرآن کریم بدانها داده است، با اعتقادى عمیق و راسخ تمامى آن وعده ها را جدّى گرفته، و على رغم همه مشکلات و مصایبى که در دوران هاى مختلف تاریخ اسلام دیده اند، هرگز امید خویش را از دست نداده و همواره این اعتقاد اصیل اسلامى را نصب العین خود قرار داده اند.

مسلمانان بر اساس وعده هاى صریحى که قرآن کریم بدانها داده است، عقیده دارند که طبق قانون خلقت و سنّت آفرینش، تاریخ بر مبناى سنّتهاى الهى و وعده هاى خدایى به پیش مى رود، و اگر چند روزى دنیا به نفع ستمگران و تجاوزگران و بى اعتقادان تمام شود، ولى سرانجام، حکومت مطلق جهان به دست صالحان و حقّ پرستان خواهد افتاد و ستمکاران و طاغوتیان و زورمداران نابود خواهند شد و بالاخره عدالت و امنیّت واقعى بر اساس قانون خدا در سرتاسر جهان برقرار خواهد گردید.

مسلمانان و تمام شیعیان بر اساس این عقیده سازنده، ایمان راسخ دارند که (حق) امرى اصیل، و باطل امر عارضى است، و هر عارضه اى دیر یا زود، سهل یا دشوار، از بین مى رود و خواه ناخواه، در آینده اى دور یا نزدیک، حقّ در همه جا حاکم و پیروز مى شود، و باطل و باطل گرایان محو و نابود مى گردند; زیرا تحقّق حقّ و عدل، سنّت خدا، و خواست خدا و وعدّه قطعى خداوند است و خداوند در وعده اى که به بندگان صالح خود داده است، تخلّف نخواهد نمود.

به هر حال، از نظر اسلام، قرآن و مسلمانان، مسأله (انتظار) و امید به آینده، و حاکمیّت مطلق حقّ در تمام جهان در آخر زمان، یکى از مسایل حیاتى اسلام است، و قرآن کریم با قاطعیّت هرچه تمامتر این مسأله را به عنوان یک وعده تخلّف ناپذیر الهى مطرح نموده، و در کمال صراحت، پیروزى نهایى ایمان اسلامى و آینده درخشان آیین پاک محمّدى(صلى الله علیه وآله وسلم) را به مسلمانان نوید داده، و جاى هیچ گونه شکّ و تردید و ابهام براى احدى باقى نگذارده است.

در این زمینه، آیات بسیارى در قرآن کریم وارد شده که براى نمونه برخى از آنها را در اینجا مى آوریم.

۱ ـ در سوره (توبه) آیه ۳۳ در مورد جهانى شدن آیین اسلام و غلبه این دین مبین بر همه ادیان جهان، چنین آمده است:

(هُوَ الَّذِی اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدى وَدِینِ الحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ).

(او کسى است که پیامبر خود را با هدایت و دین حقّ فرستاد، تا دین حقّ را بر تمام ادیان غالب و پیروز گرداند، اگرچه

مشرکان کراهت داشته باشند.)

۲ ـ در همان سوره آیه ۳۲، در مورد اراده خداوند بر تکامل نور اسلام، چنین آمده است:

(یُریدوُنَ أَنْ یُطْفِؤوُا نُورَ اللّهِ بأفْواهِهِمْ وَیَأْبَى اللّهُ إِلاّ أنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکافِروُنَ).

(دشمنان مى خواهند نور خدا را با دهانهاى خود خاموش کنند، ولى خدا مى خواهد نور خود را کامل گرداند، اگرچه کافران کراهت داشته باشند.)

۳ ـ در سوره (نور) آیه ۵۵ در مورد وعده خداوند به صالحان و شایستگان و موادّ مورد وعده چنین آمده است:

(وَعَدَ اللّهُ الَّذینَ آمَنوُا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخلِفنَّهُمْ فی الأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الّذِینَ مِنْ قَبْلِهمْ وَلَُیمَکّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَلیُبَدِّلَنّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوِفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لایُشْرِکُونَ بی شَیْئاً وَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الفاسِقُونَ).

(خداوند به کسانى از شما که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، وعده داده است که آنها را خلیفه و جانشین خود در روى زمین قرار خواهد داد. همان گونه که پیشینیان ایشان را خلافت روى زمین مرحمت فرمود. و آیینى را که بر ایشان پسندیده در سراسر گیتى خواهد گسترد، و ترس و هراسشان را به آرامش و امنیّت مبدّل خواهد نمود آنچنان که همگان تنها مرا پرستش کنند و هیچ چیزى را شریک من قرار ندهند. و کسانى که بعد از آن کافر شوند از پلیدان و بدکاران خواهند بود.)

۴ ـ در سوره (غافر) آیه ۵۱ در مورد این که خداوند قطعاً فرستادگان خود را یارى خواهد نمود، چنین آمده است:

(إِنّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَالَّذینَ آمَنُوا فی الحیوهِ الدُّنْیا وَیَوْمَ یَقُومُ الأَشْهاد).

(به طور قطع و یقین، ما پیامبرانمان و کسانى را که ایمان آوردند در زندگى دنیا و روزى که شاهدان (حضرات معصومین(علیهم السلام)) بپاخیزند، یارى مى نماییم).

۵ ـ در سوره (انبیاء) آیات ۱۰۵ ـ ۱۰۶ در رابطه با وعده اى که خداوند به بندگان صالح و شایسته خود در مورد فرمان روایى آنان بر تمام جهان داده است، چنین آمده است:

(وَ لَقَدْ کَتَبنا فِی الزّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أنَّ الاَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحونَ).

(ما پس از (تورات) در کتاب (زبور) چنین نوشتیم، که در آینده، صالحان و پاکان وارثان زمین خواهند بود).

۶ ـ در سوره (قصص) آیه ۴، در مورد آینده مستضعفان و حکومت آنان بر سرتاسر کره خاکى، چنین آمده است:

(وَ نُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارثِینَ).

(و ما اراده کرده ایم بر آنها که در روى زمین به ضعف کشیده شده اند منّت نهاده، آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم).

۷ ـ در سوره (سجده) آیات ۲۸ ـ ۲۹، در مورد روز قیام منجى بشریّت، و سرنوشت کافران، چنین آمده است:

(وَ یَقُولُونَ مَتى هذا الفَتْحُ إنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ * قُلْ یَوْمَ الفَتحِ لایَنْفَعُ الّذینَ کَفَروا اِیمانُهُمْ وَلاهُمْ یُنْظَرُون).

(و ناباوران مى گویند: پس کى این پیروزى بزرگ فرا مى رسد اگر شما راست مى گویید؟ بگو (اى پیامبر) روزى که فتح و پیروزى فرا رسد، دیگر ایمان آوردن براى کسانى که قبلاً ایمان نداشتند سودى ندارد، و به آنان مهلت و فرصتى داده نمى شود).

۸ ـ در سوره (صافّات) آیات ۱۷۱ ـ ۱۷۳ در مورد این که خداوند به انبیا و فرستادگان خود، و عده نصرت و غلبه همه جانبه داده است، چنین آمده است:

(وَ لَقدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرسَلِینَ * إنّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورونَ * وَ إنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الغالِبوُنَ).

(ولى (وقتى قرآن آمد) به آن کافر شدند، و زودا که بدانند، و قطعاً فرمان ما درباره بندگان فرستاده ما از پیش (چنین) رفته است، که آنان (بر دشمنان خودشان) حتماً پیروز خواهند شد.)

۹ ـ در سوره (حجّ) آیه ۴۱ ـ در مورد مؤمنانى که زمامدارى و حکومتشان بر اساس پرستش حقّ، و نظام اجتماعى، و اقتصادى و سیاسى دین حقّ است، و خداوند بدانها وعده داده است که آنان را یارى خواهد نمود، چنین آمده است:

(الَّذِینَ اِنْ مَکَّنّاهُمْ فی الأَرْضِ اَقامُوا الصَّلاهَ وَآتوُا الزَّکاهَ وَاَمَرُوا بِالمَعْروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنْکَرِ وَلِلّهِ عاقِبَهُ الاُمُورِ).

(آنها (مؤمنان به خداوند) کسانى هستند که هرگاه در زمین به آنان قدرت دادیم (و آنها را زمامدار مردم گردانیدیم) نماز به پا مى دارند، و زکات مى دهند، و امر به معروف مى کنند، و نهى از منکر مى نمایند، و پایان همه کارها از آن خداوند است).

از مجموع آیات یاد شده به خوبى استفاده مى شود که جهان روزى را در پیش دارد که حکومت مطلق دنیا به دست پاکان و صالحان و افراد با ایمان خواهد افتاد، و طبق روایات و نویدهاى تمام انبیاى الهى، آن عصر درخشان و روزگار طلایى که مورد انتظار بشر و همه مسلمانان و شیعیان جهان است، همان روز قیام منجى عالم بشر، و دوران پر شکوه ظهور مبارک مهدى موعود (علیه السلام) خواهد بود.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *